عصر بازار- کارگزاریها به عنوان حلقه واسط بازار سرمایه و سرمایهگذاران، در حالی نقشی اساسی در توسعه بازار را برعهده دارند که با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکنند. نوسانات و شرایط رکودی بازار از سویی و چالشهای درون صنعت از سوی دیگر، کارگزاریها را به ویژه در چند سال گذشته با مشکلات عدیدهای روبهرو کرده است. به این جهت، با حامد فلاح جوشقانی مدیرعامل کارگزاری بانک دی به گفتوگو نشستیم که در ادامه مشروح آن را می خوانید.
به گزارش پایگاه خبری «عصربازار»، نوسانات و شرایط رکودی بازار از سویی و چالشهای درون صنعت از سوی دیگر، کارگزاریها را به ویژه در چند سال گذشته با مشکلات عدیدهای روبهرو کرده است. به این جهت، با حامد فلاح جوشقانی مدیرعامل کارگزاری بانک دی به گفتوگو نشستیم که در ادامه مشروح آن را می خوانید.
-اجرایی شدن برجام در روزهای ابتدایی توانست در بازار سرمایه تحولات مثبتی را ایجاد کند و زمستان سال پیش، بازار سهام با رشد بالایی در شاخص بورس روبهرو شد. اما پس از آن، انتظارات از اجرایی شدن برجام برآورده نشد و بازار نتوانست به رکورد تاریخی خود برسد. در این شرایط دلیل این سرخوردگی را چه میدانید؟
سال گذشته اتفاقاتی چون برجام، کاهش نرخ بهره و سپرده بانکی دست در دست هم دادند تا شاهد روند مثبت بازار سرمایه باشیم. از این رو تصور میکنم طی سال گذشته بازار رشد عقلایی داشت. البته آمارها هم این رشد را تصدیق میکنند. بهبود، یک فرآیند زمانبر است؛ اقتصاد ایران اکنون با مشکلات متعددی دستوپنجه نرم میکند که از دولت پیش برای دولت یازدهم به ارث رسیده است. از سوی دیگر، همزمانی این مسائل با کاهش قیمت نفت نیز این مشکلات را چند برابر کرده است. بنابراین، دولت برای بهبود شرایط اقتصادی احتیاج به آماده کردن زیرساختها داشته و دارد. دولت بدون عملکرد عوامفریبانه، در پی فراهم کردن زیرساختهای پیشرفت اقتصادی است و تلاش دارد فضای اقتصاد را برای بهبود شرایط مهیا کند. علاوه بر این، بانکمرکزی در خصوص نظام بانکی دست به تغییرات زیرساختی زده که نتیجه این مهم را میتوانیم در استمرار صعود مثبت بازار سرمایه ببینیم.
-بانکها در حال حاضر با مشکلات زیادی درگیر هستند. استانداردهای آنها دچار تغییرات زیادی شده و سود شناسایی شده برخی از این بانکها جای خود را به زیان داده است. این بخش از بازار را چگونه میبینید؟
پیش از این، صورتهای مالی بانکها، آیینه تمام نمای حقیقت نبودند. بانکها دو رویکرد اصلی پیشرو دارند؛ اگر بخواهند با عملکرد علمی پیش بروند، باید استانداردهای بینالمللی را نیز بپذیرند و به آن عمل کنند. اما اگر رویکرد بازاری را انتخاب کنند، باید ریسک ورشکستگی را نیز بپذیرند. درواقع، ورشکستگی رویدادی خارج از بازار نیست و در ایران این موضوع به حالت تابو درآمده است. این در حالی است که در آمریکا از هر دو شرکت یکی ورشکسته میشود و در عین حال بزرگترین اقتصاد دنیا در این کشور وجود دارد. البته باید در نظر بگیریم که ورشکسته شدن بانکهای بزرگ در ایران میتواند بحرانهای گسترده مالی و اجتماعی ایجاد کند که این خود زمینهساز، نوسانات ارزی و تردید بیشتر سرمایهگذاران خارجی برای آمدن به بازارهای ایران است. نوسانات ارزی از جمله مسائل بسیار مهمی است که باید با ایجاد ابزارهای مشتقه ارزی، معاملات آتی و آپشن ارز مدیریت شود. البته ابهاماتی پس از انتخابات آمریکا از جمله آینده برجام و روبط بانکی پیش آمده که این مهم نیز در بازار این صنعت تاثیرگذار است. به نظر میرسد، روی کار آمدن ترامپ به شفافیت ارتباطات کمک کند که در هر صورت باید منتظر عواقب آن باشیم.
- یکی از مشکلات بازار سرمایه، توقف طولانی مدت نمادها است که بخش بزرگی از آنها را نمادهای بانکی تشکیل میدهد. با توجه به اینکه شما مدیرعامل یکی از کارگزاریهای بانکی هستید، وضعیت این نمادها را چگونه ارزیابی میکنید؟
دولت به این بانکها بدهکار و این نهادهای مالی به بانک مرکزی بدهکار هستند. در این خصوص، دولت میتواند با انتشار اوراق مشارکت غیرقابل فروش در بورس، بدهیاش به بانکها را تسویه کند و از طرف دیگر، بانکها نیز با دادن همین اوراق به بانک مرکزی بدهی خود را پرداخت کنند. البته این فرآیند نباید به صورت تهاتر باشد و دولت باید با احتساب سود در زمان مقرر اوراق را به نقدینگی تبدیل کند. در صورت اجرایی شدن این طرح قسمت بزرگی از مشکلات بانکها حل میشود.
از سوی دیگر بحث مشکلات نظام بانکی مطرح میشود که به نظر میرسد، در این خصوص بانک مرکزی باید با اعمال قدرت به تغییر این نظام مبادرت کند. صورتهای مالی آشفته و غیراستاندارد بانکها دیگر موضوعی است که باید به آنها پرداخته شود. با این اوضاع نباید منتظر حضور سرمایهگذاران خارجی و ورود نقدینگی به اقتصاد ایران باشیم. امکان دارد سرمایهگذار خارجی با بانک زیانده شفاف وارد معامله شود، اما غیرممکن است که به بانک سودده غیرشفاف اعتماد کنند.
- به نظر شما درصورت شفاف شدن صورتهای مالی بازهم بانکیها با زیان باز میشوند؟
الزامی در این خصوص وجود ندارد. اعتقاد دارم در صورت حل شدن مشکلات بدهی دولت به این بانکها و بدهی بانکها به بانک مرکزی، تا حدود زیادی زیان کنترل شود. البته این پیشبینی بستگی به پرداخت بدهکاری دولت به بانکها دارد.
- با این اوصاف امکان بازگشایی نمادهای متوقف شده بانکی تا پایان سال وجود دارد؟
بله فکر میکنم که تا پایان سال میتوانیم منتظر بازگشایی نمادهای بانکی در بازار سرمایه باشیم. البته باز هم باید منتظر روند اداری ارائه گزارشها باشیم.
- به هر حال به نظر میرسد باید منتظر بازگشایی با زیان نماد برخی از بانکها باشیم. تاثیر این مهم را بر شاخص بازار سرمایه چگونه میبینید؟
به طور حتم سازمان بورس تمهیداتی برای این موضوع اندیشیده است. اما با این حال، در صورت منفی باز شدن نمادهای بانکی، باید انتظار افت شاخص بازار را داشته باشیم. در این خصوص اگر هر سه نماد باهم باز شود، باید افت 4 یا 5 هزار واحدی شاخص بورس را بپذیریم که روندی ادامهدار نخواهد بود. رویدادی مانند آنچه که در سال 93 برای پتروشیمیها افتاد و بازار سریع به روند طبیعی خود بازگشت.
- سیاستهای کلان اقتصادی دولت روحانی را چگونه ارزیابی میکنید؟
کنترل تورم با کم کردن رفتار سوداگرایانه به رشد تولید و اقتصاد کمک میکند و دولت این مهم را تا حدود زیادی عملی کرده است. به طور کلی، رشد اقتصادی در کشور وجود دارد و اعتقاد دارم که بیش از 50 درصد رفتارهای اقتصادی دولت درست بوده و میتوان نتیجه این تصمیمات را در روند مثبت بازار و بهبود اقتصاد دید. این در حالی است که در کوتاه مدت تاثیر این اقدامات چندان نمود ندارد و در بلندمدت تاثیر بیشتری خواهد داشت. چشم انداز من از اقتصاد پیشروی ایران مثبت است
رشد بازار سهام در سال 92، ناشی از هیجانات تغییرات اسمی بازار سرمایه بود. در واقع در سال 92 شرکتهای تولیدی مانند فلزیها، افزایش سود در عین کاهش تولید داشتند. بنابراین، این افزایش سود واقعی نبود و تنها به علت بالارفتن قیمت دلار ایجاد شد. پس طبیعی است که پس از آن رشد هیجانی، انتظار رکود داشته باشیم. در این شرایط، دولت سیاستهای انقباضی مانند کاهش تورم و نرخ بهره سپردههای بانکی را در پیش گرفت. به نظر میرسد، سیاستهای دولت توانست کمکم روند بهبود را ایجاد و در کل روند مثبتی در بازار ایجاد کند. البته در چنین شرایطی باید انتخابات ریاست جمهوری ایران را نیز در نظر داشته باشیم. همیشه در نزدیکی انتخابات بازارها دستخوش تحولاتی میشوند.
- به عنوان یکی از کارگزاریهای موثر بازار سرمایه، نقش و هدف کارگزاریها در بازار را چگونه میبینید؟
همانطور که میدانید، واسطهها یا نهادهای مالی، نهادهایی هستند که عرضهکنندگان و متقاضیان اوراق بهادار را به یکدیگر مرتبط میکنند و مانند پلی هستند که این دو قشر بزرگ را به هم پیوند میزنند. ضعف یا قوت نهادهای مالی سبب ضعف یا قوت نظام مالی و به تبع آن کل اقتصاد میشود. هرقدر این نهادها به درستی به وظایف خود عمل کنند، به همان نسبت نیز نقل و انتقال و جابجایی منابع مالی و سرمایهای در سطح اقتصاد به درستی اجرا خواهد شد. در جهان کنونی، طیف گستردهای از نهادها و واسطههای مالی، با وظایف بسیار متنوع، وجود دارند که هر یک از آنها به نوعی، مجری جابجایی منابع مالی هستند. وظیفه اساسی واسطههای مالی از جمله کارگزاریها، این است که براساس قیمتهای منصفانه و نرخهای بازده موجود، تبادل اوراق بهادار را انجام دهند و در فرآیند مبادله، بازده معقولی کسب کنند. در واقع وظیفه تسهیل مبادلات برای عرضهکنندگان و متقاضیان اوراق بهادار را برعهده دارند.
- شما به عنوان یکی از کارگزاریهای معتبر، چه مشکلاتی را جزو چالشهای بزرگ این صنعت میدانید و چه راهکاری پیشنهاد میدهید؟
بزرگترین چالش از نگاه من، وضعیت بازار است. بازار اگر شرایط خوبی نداشته باشد ریسک مشتریان اعتباری افزایش پیدا میکند. به خصوص اینکه عموما سرمایههای اندکی دارند. از سوی دیگر دستور اخیر سازمان مبنی بر ندادن مجوز به کارگزاریهایی که حداقل سرمایه مورد نظر سازمان بورس را ندارند، امیدوارکننده است. اما در کنار این دستور باید بحث ادغام نیز مطرح شود. همچنین پیشنهاد میکنم هر دو سال یکبار نیز طرح افزایش سرمایه از طریق سازمان اعمال شود.
کارگزاریها زمانی که از طریق افزایش سرمایه بزرگ شوند، رقابت ناسالم کمتر و کاهش ریسک دارند. در ایران 108 کارگزاری مشغول به فعالیت هستند و با توجه به عمق کم بازار سرمایه ایران، این تعداد کارگزاری بسیار زیاد است. از این رو، برای جلوگیری از رقابتهای ناسالمی که بین کارگزاریها برای جذب مشتری اتفاق افتاده است، ادغام کارگزاریها راه حل مناسبی است.
یکی دیگر از چالشهای کارگزاریها تک محصولی بودن است. در واقع کارگزاریهای کوچک فقط خرید و فروش میکنند. این در حالی است که کارگزاری باید بتواند سبدی از خدمات و محصولات را در اختیار مشتری قرار دهد و صندوقها را مدیریت کند. بنابراین، کارگزاریها باید بزرگ شوند تا بازار رشد کند. در این خصوص، ادغام کارگزاریها میتواند کمک بزرگی باشد.