عصر خودرو

شاخص صنایع بورسی دچار چه تحولاتی شد؟

عصر بازار- سهام شرکت‌های فعال در صنایع مختلف از ابتدای تابستان ۱۳۹۶ تا انتهای بهار ۱۳۹۷ از لحاظ بازدهی شرایط نسبتا متفاوتی را تجربه کرده‌اند اما می‌توان گفت که دوره مذکور به طور متوسط دوره مناسبی برای سرمایه‌گذاری در بورس و اوراق بهادار بوده است.

شاخص صنایع بورسی دچار چه تحولاتی شد؟
نسخه قابل چاپ
يکشنبه ۱۰ تير ۱۳۹۷ - ۱۳:۲۶:۰۰

    به گزارش پایگاه خبری «عصر بازار» به نقل از سنا ، به منظور بررسی عمیق‌تر بازدهی صنایع حاضر در بورس، در این نوشتار سعی شده است تا به صنایع پراهمیت‌تر و تاثیرگذارتر در شاخص پرداخته شود. عوامل اقتصادی متعددی بازار سرمایه را تحت تاثیر خود قرار می‌دهند که از مهم‌ترین آنها می‌توان به رشد قیمت کالاهای جهانی، رشد قابل ملاحظه قیمت طلا و ارز در بازار داخل، رشد نرخ اوراق، افزایش ریسک سیاسی و همچنین خروج ایالات متحده از برجام اشاره کرد. در ادامه صنایع فوق‌الذکر به تفسیر مورد بررسی قرار می‌گیرد. شاخص بورس اوراق بهادار طی سال گذشته در نمودار 1 نمایش داده شده است.

    صنعت شیمیایی

    این صنعت که بیشترین سهم بازار سرمایه را با نسبتی حدود 25 درصد در اختیار دارد، دارای بازدهی با احتساب آورده نقدی 48درصدی در دوره مورد بررسی بوده است. مهم‌ترین عوامل تاثیرگذار بر این صنعت را می‌توان به ترتیب رشد قیمت‌های جهانی و همچنین رشد نرخ ارز در بازار دانست. به طور کلی شرکت‌های فعال در این صنعت که عمده آنها شرکت‌های پتروشیمی هستند را می‌توان در حالت کلی به تولیدکنندگان اوره، متانول و الفین تقسیم کرد.

    شایان ذکر است که این شرکت‌ها محصولات دیگری نظیر مواد آروماتیک و پلیمری نیز تولید می‌کنند که به علت عمده نبودن این محصولات، شرکت‌ها به 3 دسته کلی بالا طبقه‌بندی شده‌اند. به گزارش نشریه پلتس قیمت متانول چین، در دوره مورد بررسی بیش از 65 درصد رشد را تجربه کرده است که بیشترین رشد در بین دسته‌های فوق‌الذکر است. قیمت فوب اوره نیز در دوره مورد بررسی بیش از 35 درصد و اتیلن جنوب شرقی آسیا حدود 44 درصد رشد داشته است. با توجه به روندهای قیمتی ذکرشده و همچنین رشد قابل ملاحظه دلار، رشد شاخص صنعت شیمیایی در نمودار 2 نمایش داده می‌شود.

     

    فلزات اساسی

    این گروه از شرکت‌ها حدود 17 درصد از بازار سرمایه را به خود اختصاص داده است و به طور متوسط 118 درصد بازدهی با احتساب آورده در دوره مورد بررسی ثبت کرده‌اند که این مهم نشان‌دهنده اقبال و توجه سرمایه‌گذاران در ماه‌های گذشته به سهام شرکت‌های فعال در این حوزه بوده است. افزایش تقاضا در داخل کشور برای فلزات و همچنین افزایش قیمت کالاهای جهانی نظیر شمش و ورق فولادی، شمش مس و روی در کنار افزایش قابل ملاحظه دلار سبب شد که قیمت سهام شرکت‌های فعال در این حوزه رشد قابل ملاحظه‌ای را تجربه کند. با توجه به گزارش‌های شرکت‌ها در بورس کالا و همین‌طور روند منعکس‌شده قیمت‌های جهانی در بورس لندن، در دوره مورد بررسی قیمت جهانی شمش فولاد حدود 30 درصد رشد را تجربه کرده که این مهم منجر به رشد 37درصدی شمش فولاد خوزستان و همچنین رشد 40 درصدی ورق گرم فولاد در بورس کالا شده است. از طرفی در دوره مذکور، شمش مس در بازارهای جهانی بیش از 20 درصد و شمش روی حدود 18 درصد رشد داشته‌اند. با توجه به موارد بررسی‌شده، روند تغییرات شاخص فلزات اساسی در بازار سرمایه در نمودار 3 ملاحظه می‌شود.

     

     

    کانی‌های فلزی

    این صنعت بیش از 7 درصد از بازار سرمایه را به خود اختصاص داده است. این صنعت در دوره مورد بررسی بیشترین بازدهی با احتساب آورده را به نام خود ثبت کرده و سرمایه سرمایه‌گذاران خود را بیش از 137 درصد افزایش داده است. با توجه به قیمت‌گذاری محصولات شرکت‌های فعال در حوزه تولیدات کانی‌های فلزی بر اساس شمش تولیدشده در شرکت فولاد خوزستان، رشد بیش از 30درصدی قیمت شمش فولاد در بازارهای جهانی، رشد قابل ملاحظه ارز و افزایش قابل ملاحظه تقاضا که منجر به افزایش مقداری فروش شرکت‌ها شده است، از جمله دلایل اصلی اقبال سرمایه‌گذاران به این حوزه است. روند تغییرات شاخص کانی‌های فلزی در نمودار 4 نشان داده شده است.

     

    فرآورده‌های نفتی

    شرکت‌های فعال در این صنعت که بیش از 7 درصد از ارزش بازار را به خود اختصاص داده‌اند را می‌توان به دو دسته عمده تقسیم کرد؛ پالایشگاه‌ها و شرکت‌های تولیدکننده روغن موتور. از پالایشگاه‌ها در اواخر دولت دهم به عنوان سردمداران سودآوری و بازدهی در بورس اوراق بهادار یاد می‌شد. پس از خصوصی‌سازی این شرکت‌ها و عرضه اولیه آنها در قیمت‌های بسیار پایین، با افزایش قیمت نفت در بازارهای جهانی و افزایش قیمت دلار در بازار ارز، این شرکت‌ها با افزایش سودآوری قابل ملاحظه‌ای مواجه شدند.

     این ‌روند باعث شد بسیاری از سهامداران این شرکت‌ها با بازدهی سرشاری مواجه شوند ولیکن بعد از روی کار آمدن دولت یازدهم و اختلاف به وجود آمده میان پالایشگاه‌ها و شرکت ملی پالایش و پخش ابهام در این شرکت‌ها به اوج خود رسید، به طوری که نماد بسیاری از این شرکت‌ها در مدت زمانی حدود یک سال متوقف شد. پس از بازگشایی نماد پالایشگاه‌ها در انتهای سال 1393 قیمت سهام پالایشگاه‌ها با کاهش قابل ملاحظه‌ای همراه شد که این مهم را می‌توان جرقه رویکرد منفی بسیاری از سرمایه‌گذاران جدیدالورود به بازار سرمایه دانست. اما در سال گذشته افزایش قیمت نفت در بازارهای جهانی و همچنین افزایش قیمت ارز موجب افزایش بازدهی شاخص فرآورده‌های نفتی شد. با توجه به رشد 59درصدی قیمت نفت، بازدهی با احتساب آورده در گروه فرآورده‌های نفتی حدود 67 درصد بوده است. این مهم با توجه به قیمت‌گذاری محصولات شرکت‌های فعال در این حوزه بر اساس نفت اتفاق افتاده است. نمودار 5 تغییرات شاخص فرآورده‌های نفتی را آورده است .

     
     

    صنعت بانکداری

    یکی از صنایعی که این‌روزها با مشکلات زیادی دست‌وپنجه نرم می‌کند صنعت بانکداری است. این صنعت که حدود 7 درصد از ارزش بازار سرمایه را به خود اختصاص داده است، در چهار سال گذشته مسیر پرفرازونشیبی را طی کرده است، در ابتدای روی کار آمدن دولت یازدهم این صنعت نیز مانند بسیاری از دیگر صنایع بزرگ بورسی مورد توجه فعالان بازار سرمایه قرار داشت و با افت بازار یا به عبارتی ترکیدن حباب بازار این صنعت نیز بخشی از ارزش خود را از دست داد. البته مهم‌ترین تغییر و تحولات بانک‌ها را می‌توان به قبل و بعد از اجرایی شدن برجام نسبت داد. پیش از دستیابی به توافق هسته‌ای و به نتیجه رسیدن برجام با هر زمزمه‌ای که نسبت به این اتفاق در اخبار شنیده می‌شد تقاضا برای گروه بانکی به شدت افزایش می‌یافت چراکه به نظر می‌رسید با رفع شدن تحریم‌های مالی و ازسرگیری مجدد عملیات ارزی بانک‌ها این شرکت‌ها بتوانند سودآوری قابل توجهی ایجاد کنند. همچنین بانک مرکزی در مسیر اتخاذ سییاست های جدید برآن داشت تا بانک‌ها را ملزم به رعایت استانداردهای بین‌المللی حسابداری و تغییرات اساسی در نحوه ارائه صورت‌های مالی خود کند. الزام مذکور، توقف چندماهه نماد بسیاری از بانک‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار را به همراه داشت که برخی از این نمادها در تاریخ نگارش این نوشتار نیز همچنان قابلیت معامله در بازار را دارا نیستند. تغییر روش‌های حسابداری و همچنین توقف طولانی‌مدت نمادهای بانک موجب شد بانک‌ها زیان زیادی را شناسایی کنند. از این‌رو ارزش بازار بانک‌ها در بازار سرمایه به شدت کاهش یافت به شکلی که همچنان شاهد حرکت نزولی ادامه‌دار شاخص این صنعت در بازار سرمایه هستیم. بازدهی متوسط نمادهای بانکی طی دوره مورد بررسی حدود منفی 10 درصد است. نمودار 6، شاخص بانکی را نشان داده است.

     

     

    خودرو و قطعات

    این صنعت به‌رغم دارا بودن سهمی حدود 4 درصد در بازار سرمایه، تاثیر بسیار بیشتری بر روند معاملات در بازار سرمایه دارد و طی چهار سال گذشته بسیاری از فعالان بازار سرمایه در برخی از مواقع از این صنعت به عنوان صنعت پیشرو بازار یاد می‌کردند.

     این صنعت برخلاف صنایع دیگر بورسی در ابتدای روی کار آمدن دولت یازدهم چندان مورد توجه فعالان بازار سرمایه نبود ولیکن به مرور با توجه به افزایش تیراژ تولید محصولات در دوره‌هایی محدود مورد توجه قرار گرفت. اما اوج دوران توجه به این صنعت را می‌توان به زمان توافق هسته‌ای نسبت داد. با توجه به اینکه بسیاری از شرکت‌های خودروسازی در اقصی نقاط دنیا به همکاری با شرکت‌های خودروسازی ایرانی ابراز تمایل کرده بودند به نظر می‌رسید با به نتیجه رسیدن مذاکرات هسته‌ای این قراردادها بتواند اتفاقات مثبتی را در سودآوری شرکت‌ها رقم بزند.

     این مهم بعد از توافق هسته‌ای منجر به ایجاد یک روند صعودی در قیمت سهام شرکت‌های فعال در این حوزه شد. امضای قرارداد با شرکت‌های خارجی و همزمانی با افزایش سرمایه‌هایی که غالبا از محل تجدید ارزیابی بودند سبب شد برخی از شرکت‌ها حتی تا چند برابر ارزش اولیه خود رشد قیمتی را تجربه کنند ولیکن به مرور بعد از کاهش هیجانات بازار و منطقی شدن نگاه سرمایه‌گذاران تقاضای این گروه هم به شدت کاهش یافت که این امر در نهایت منجر به کاهش قیمت سهام شرکت‌های فعال در این گروه شد.

     علاوه بر موارد گفته شده هزینه‌های مالی بالا یکی دیگر از مصائب خودروسازان است که طی سالیان نه‌تنها برای آن تمهیدی اندیشیده نشده است بلکه روزبه‌روز نیز به تسهیلات شرکت‌ها اضافه می‌شود. بازدهی گروه خودرو و قطعات در دوره مورد بررسی حدود منفی 15 درصد بوده که نمودار 7، شاخص آن را نشان می‌دهد.

     

    برچسب ها