عصر بازار: حسین نصیری (دانش آموخته دکترای اقتصاد) و مدیرعامل گروه مالی نورانوار گفت: نوسان و تغییرات در قیمت دلار بدون وجود یک بازار خود انتظام برای ارز(بازار بورس ارز با سازوکار واقعی آن)، رانت و کسب سودهای غیر متعارف به همراه دارد.
به گزارش پایگاه خبری عصر بازار ، حسین نصیری با بیان اینکه افزایش اخیر قیمت دلار احتمالا در بازار یک نوسان کوتاه مدت است و اثری مقطعی خواهد داشت، افزود: احتمالا نرخ دلار به 3500 تومان باز خواهد گشت در نتیجه این امر شوک کوچکی خواهد بود و محتملا تاثیر کمی بر بازار سرمایه خواهد داشت مگر اینکه قیمت دلار در دو هفته آتی در حدود 3700 تومان پایدار بماند یا همراه با یک افزایش کمی همراه باشد،که این امر موجب شکل گرفتن انتظار واقعی (عقلایی) بر ثبات نرخ ارز در قیمت جدید بالاتر از قیمت تعادلی و نوسانی حال حاضر خواهد بود، که در نتیجه پس از یک وقفه می توان انتظار داشت با یک وقفه حداقل سه ماه شرکتهای صادر کننده با تعدیل مثبت و رشد قیمت در بازار سرمایه همراه باشند مانند اکثر شرکتهای صنایع پتروشیمی و پالایشگاهی که انتظار افزایش سودآوری و تعدیل مثبت سود خواهند داشت.
نصیری با اشاره به اینکه به احتمال زیاد دولت به افزایش نرخ دلار به زودی در بازار عکسالعمل نشان خواهد داد، اضافه کرد: بازار ارز در اقتصاد ایران در دست دولت (بانک مرکزی) است و هرگونه تغییری در این بازار با کنترل دولت انجام میشود. بنابراین در این شرایط که دولت به دنبال تک نرخی کردن قیمت ارز و کاهش رشد شاخص قیمتها است، به نظر می رسد نباید اجازه دهد قیمت دلار بیشتر از این بالا رود مگر اینکه بخواهد کسری بودجه را جبران نماید و یا هر سیاست دیگری که یک انحصارگر در فروش محصولات خود اعمال می کند.
به گفته وی، افزایش قیمت دلار تورمزا خواهد بود و این مهم با سیاستهای دولت برای تک رقمی کردن تورم و سیاستهای انتقباضی در تضاد است. به این ترتیب با افزایش قیمت دلار، کنترل تورم دچار مشکل میشود و در اقتصاد ایران ثابت شده است کاهش ارزش پول ملی شاید در کوتاه مدت منافع اندکی را برای دولت به همراه داشته باشد اما آثار بد اقتصادی آن و این نوع مالیات گیری غیرمستقیم از سوی دولت تبعات بسیار بسیار سو برای اقتصاد دارد و مردم شاهد آثار سو این مسئله بعد از کاهش ارزش پول ملی از 10هزار ریال به 35هزار ریال بعد از تغییر دولت که ثمره وقفه اقتصادی دولت سابق بوده اند می باشند. از نظر اقتصادی نیز این مسئله ثابت شده است که کاهش ارزش پول ملی درشرایطی که بحث تولید در غلتک حرکت نیست و مسیر صادرات هموار نشده است، کاهش ارزش پول ملی تنها باعث افزایش ارزش اسمی کالاها(تورم)، رانت و درآمدهای نامتعارف و گسترش فساد اقتصادی می شود، لذا دولتی که هدف آن خدمت به مردم شریف ایران و خواستار ادامه دولتمداری خود حداقل تا 5 سال آینده را دارد بعید است ارزش و شرف یک کشور را از بعد سیاسی با کاهش ارزش پول ملی، خدشه دار نماید و مسیر رشد و تولید را سخت تر از این نماید.
مدیرعامل گروه مالی نورانوار با بیان اینکه معمولا با افزایش قیمت دلار این افزایش با وقفهای 3 تا 6 ماهه به بورس میرسد، ادامه داد: در صورتی که افزایش قیمت دلار منجر به صعود شاخص بورس شود، سودآوری و سود اسمی(غیرذاتی و غیر واقعی) افزایش مییابد و در عین حال تقاضا نیز برای قیمت سهام نیز بیشتر میشود(مثل هر کالایی که اگر ارزش پول ملی کاهش یابد، بی ارزش تر شده و قیمت اسمی(ریالی) آن افزایش می یابد، سهام نیز قیمت اش افزایش می یابد). اما عملا و واقعا رشد قیمت بورس و بعضی از سهام شرکتهای که صادر کننده هستند، رشد نیافته است ارزش اسمی(نمیرال یا غیر ذاتی) آنها افزایش یافته است نه اینکه واقعا تولید و امید به سودآوری واقعی آنها رشد یافته اند و این مسئله از نظر اقتصادی واقعا خوب نیست که رشد قیمتها از طریق کاهش ارزش پول ملی باشد.
وی، تاثیر افزایش قیمت دلار را در بازارهای معاملات آتی( مثل طلا و سکه) زودتر از بقیه بازار دانست و بیان کرد: این تاثیرات با وقفهای چند ماهه در صورتهای مالی شرکتها و در نتیجه بازار سرمایه نمایانگر خواهند شد. بنابراین افزایش نرخ ارز به طور آنی روی بازار بورس تا زمانی که انتظارات شکل نگرفته اثر ندارد و فقط زمانی که قیمتها تثبیت شود، این مهم بر بازار اثر گذار خواهد بود. در حالی که در بازار طلا و سکه و بازارهای آتی آن این انتظارات زودتر شکل می گیرد ولذا سریعا واکنش نشان می دهد بنابراین ما شاهد نوسانات اول در این بازار خواهیم بود بعد در بازار سرمایه .
مدیرعامل گروه مالی نورانوار، اقتصاد کشور را نیازمند یک بازار خود انتظام ارز (بورس ارز) اما مشروط برای اقتصاد ایران دانست و افزود: مهم تر از معاملات ارز در بازار ارز خود انتظام (بورس ارز)، وجود معاملات آتی، معاملات فیوچرز و آپشنهای ارز دانست. به این دلیل که این موارد موجب مدیریت ریسک ارز برای بسیاری از تولیدکنندگان دانست. در مورد بورس ارز دو نکته خیلی پررنگ است اول اینکه بزرگترین بازیگر در این بازار که می تواند انحصار ایجاد کند و قواعد بازی را بهم بزند دولت(بانک مرکزی) است که باید درصورت تشکیل این بازار جایگاه خود را کاملا مشخص کند و اگر قواعدی را وضع می کند پایبد باشد و در یک پرسه زمانی سهم از بازار خود را کاهش داده تا بخش خصوصی و تعداد بازیگران بیشتر شود تا قیمت عادلانه تحقق یابد . دوم متاسفانه رسانه، دولت و سیاستمداران و متولیان اقتصادی در ایران بخش اسپیکولیترها یا سفته بازان بازارهای مالی و بخصوص ارزی را خیلی خیلی بیش از حد پررنگ و موثر جلوه می دهند در حالی که واقعا نیستند و در ضمن این امر به حدی رسیده که جامعه اقتصادی ایران از یک بازار مفید و موثر در امر تولید و کاهش ریسک تولید و فروش که تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی می توان از بازار ارز (کامل) داشته باشند، محروم شده اند. ( مثالی بزنم قبل از اینکه اینترنت در ایران فراگیر شود در رسانه ها و محافل سیاست گذاری چنان از اینترنت بیان می شود که فساد (اخلاقی و اجتماعی) اینترنت از ماهواره هم بدتر است، خب چه شد الان اینترنت تقریبا فراگیر شده آیا می توان لحظه ای بدون اینترنت تجارت و فعالیت اقتصادی کرد؟ آیا واقعا فساد اخلاقی آن بقدری است که بخواهیم اینترنت را محدود یا جامعه را از اینترنت محروم کرد!) وجود بازار بورس ارز درصورتی که جایگاه دولت در آن مشخص و شفاف باشد و ابزارهای مدیریت ریسک ارز باشد خیلی خیلی می تواند برای اقتصاد ایران، تولیدکنندگان و صادرکنندگان مفید باشد. عدم وجود این بازار و شرایط نوسانی قیمت ارز در اقتصاد ایران باعث ایجاد رانت و کسب سودهای نا متعارف میشود. همچنین این مهم سبب ضرر به اقتصاد کشور و کسب منافع برای موج سوارها خواهد شد.