عصر خودرو

هنر مدیریت تصمیم‌گیری؛

مدیران خوب، تصمیمات خوب

عصر بازار- Bordersدومین شرکت بزرگ فروش کتاب در ایالت متحده آمریکا است که در سه ماهه اول سال ۲۰۰۳، ارزش سهام آن بیش از ۳۰ درصد کاهش داشت. علاوه بر این، سود بسیار کم شرکت در آن دوره زمانی که از فروش کتاب در بیش از هزار فروشگاه Borders و Waldenbooks به دست آمده بود، با پرداخت یک‌باره هزینه ۴ میلیون دلاری از بین رفت.

مدیران خوب، تصمیمات خوب
نسخه قابل چاپ
دوشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۴:۴۶:۰۰

    به گزارش پایگاه خبری «عصر بازار» ، موقعیت‌هایی مثل این داستان کوتاه، کابوس مدیران است و اگر بخواهند از فاجعه‌ای که Borders گرفتار آن شده بود اجتناب کنند، باید بدانند که این مشکل چگونه و چرا اتفاق افتاده است.
    تصور کنید از شما خواسته شده درباره دلایلی که احتمالا مشکل Borders را به وجود آورده، فرضیه‌ بسازید؛ اگر شما مثل بیشتر مدیران باشید، به سرعت چند دلیل محتمل مثل روند اقتصادی و فعالیت‌هایی که رقیبان انجام می‌دهند، به ذهنتان می‌رسد. آنچه درباره فهرست دلایل بالقوه که به سرعت به ذهن مدیران خطور می‌کند اهمیت دارد، این است که آنها تصمیم‌گیری را نادیده می‌گیرند؛ ما نیز به ندرت سرنوشت خود یا دیگران را به تصمیم‌گیری نسبت می‌دهیم. با این وجود، زمانی که به گذشته نگاه و درباره اتفاق پیش آمده فکر کنیم، واضح است که موقعیت کنونی شرکت می‌تواند با تصمیمات قبلی گرفته شده توسط مدیران شرکتف ارتباط داشته باشد.
    همچنین، این موضوع درباره زمانی که نیروهای خارجی بر شرکت تاثیر می‌گذارند نیز صادق است. به عنوان مثال، فرض کنید که می‌توانستیم دلیل مشکلات ترسناکی را که Borders دچارش شده بود، مستقیما در فعالیت‌ رقیبانش پیدا کنیم. در این حال، پرسیدن این سوال منطقی است که چرا مدیران شرکت تصمیمات بهتری برای مقابله با چالش‌ها نگرفتند؟ اما چنین سوالاتی هرگز پرسیده نمی‌شود.
    زمانی که این اتفاق افتاد، مدارک و شواهد موجود در Borders ارتباط واضحی را بین شرایط شرکت و تصمیمات قبلی آن نشان داد. در ماه نوامبر، Borders شخصی را به عنوان مدیرعامل خود استخدام کرد که مدت کوتاهی بعد از بازدیدش از شرکت، همه چیز سریعا تغییر کرد. این مدیر عامل در ماه آپریل شرکت را ترک کرد و 4 میلیون دلار مزایای پایان کار خود را گرفت که در نتیجه سود 4 ماهه اول سال شرکت کاملا خرج شد. هیچ دلیلی وجود ندارد که عملکرد پرفر، مدیرعامل شرکت تنها دلیل مشکلات بوده است، اما زمانی که Borders به رهبری قوی احتیاج داشت، انتصاب پرفر اصلا کار درستی نبود. بنابراین، احتمالا توافق گسترده برای استخدام او اشتباه بوده است.
    حتی زمانی که ما اهمیت تصمیم‌گیری درست را بدانیم، هنوز امکان غافل شدن از موقعیت‌های اساسی دیگر وجود دارد، چون قبل از اینکه کسی تصمیمی بگیرد، کارهای زیادی انجام شده که تعیین می‌کند تصمیم گرفته شده به کجا برسد. تصمیمات آخرین حلقه در زنجیره‌ای شامل تشخیص یک نیاز برای تصمیم‌گیری  تا مرتب کردن منابع مورد نیاز برای تصمیم‌گیری، ارزیابی گزینه‌های جایگزین، پیش‌بینی مشکلات اجرایی هستند. به طور کلی، تصمیمات به خوبی همان فرایندی هستند که آنها را ایجاد می‌کند. تصمیمات در صورتی نتیجه خوبی خواهند داشت که فرایند گرفتن آنها نیز به خوبی طی شود. بنابراین، برای یک تصمیم‌گیری خوب، همه اموری که به تصمیم‌گیری منجر می‌شود نیز باید به خوبی انجام شوند.
    افراد در همه سطوح یک شرکت هر روز تصمیماتی می‌گیرند که موفقیت آنها را تحت تاثیر قرار می‌دهد و مدیر بیشترین تاثیر را بر هر چیزی که در شرکت اتفاق می‌افتد، دارد. بنابراین، چون ممکن است تصمیماتی بگیرند که سود شرکت را بالا می‌برد یا آن را با ضرر مواجه می‌کند، بیشتر اعتبار یا سرزنش باید مستقیما بر دوش مدیر قرار گیرد. مدیران به صورت عمدی یا غیر عمدی هر روز کارهایی انجام می‌دهند که تعیین می‌کند کسانی که در شرکت کار می‌کنند تا چه حدی تصمیمات خوب بگیرند که به صورت کلی مدیریت تصمیم‌گیری نامیده می‌شود.
    مدیران مسئولیت خود برای تصمیم‌گیری خوب را می‌دانند، اما تعداد کمی از آنها متوجه می‌شوند که برای مدیر خوب بودن باید تصمیم‌گیرنده خوبی نیز باشند. بسیار واضح است که Borders می‌توانست تصمیم بهتری برای استخدام یک مدیر جدید بگیرد. اما تشخیص اینکه اگر مدیران تصمیم‌گیرنده بهتری باشند، شانس گرفتن تصمیم خوب بهبود می‌یابد، سخت‌تر است. مدیریت تصمیم‌گیری تنها برای جلوگیری از اشتباهات بزرگ نیست، شرکتی که از اشتباهات بزرگ اجتناب می‌کند احتمالا بیشتر و بهتر باقی می‌ماند؛ هرچند هنوز سایه رقبای تخیلی بر آنها افکنده است. مدیریت تصمیم‌گیری خوب نه تنها میتواند احتمال وقوع فاجعه را کاهش دهد، بلکه شانس تصمیمات موثر را نیز افزایش می‌دهد.

    برچسب ها