عصر بازار- ترفندهای مختلفی را میتوان به کار گرفت تا مخاطبانی که به هر شکلی با نام برند شما مواجه میشوند، بتوانند داستان آن را نیز به یاد آورند و حتی آن را برای دیگران روایت کنند؛ داشتن داستان برند قوی میتواند مثل یک فیلم یا رمان دیدنی، خواندنی یا شنیدنی باشد.
به گزارش پایگاه خبری «عصر بازار» ، اگر شما با استفاده از داستان در بازاریابی مشکل دارید، میتوانید از روشهای زیر استفاده کنید تا داستان برند بهتری بنویسید.
هیجانات را برانگیزید
نیرومندترین داستانها از هیجان برای برقراری ارتباط استفاد میکنند؛ جملات و شکلها میتوانند متقاعد و تشویق کننده باشند، اما داستانها در یاد میمانند. دیدن ویدئو کودکی که مورد عمل جراحی حلزون گوش قرار میگیرد و صدای مادرش را برای اولین بار میشود، از مطالعات و تحقیقات موثرتر است.
از موفقیت و شکست خود بگویید
وقتی در داستان روی مشکلاتی که داشتهاید نیز تمرکز کنید، باعث میشود شخصیتهای داستان واقعیتر به نظر برسند و مخاطبان را به صورت هیجانی درگیر کنند. خوانندگان و شنوندگان از شخصیت اصلی داستان حمایت میکنند و از او میخواهند بر موانعی که باعث ترسش شده، پیروز شود.
تمرکز روی نقاط قوت داستان نیز میتواند کمک کند گزینههای فروش منحصر به فرد، تبلیغ و بر مشکلات مشتریان و ارائه راه حل جدیدتر و بهتر برای حل آنها تاکید شوند.
داستان قابل پیشبینی
اگر نمیدانید از کجا یا چگونه شروع کنید از تکینیک داستانگویی "سعی کردم و درست شد" بهره ببرید؛ استفاده از طرحها و الگوهای مشخص، به شما و مخاطبان شما کمک میکند بدانید چه اتفاقی خواهد افتاد و این طرحهای کلاسیک، داستان شما را تا حدودی قابل پیش بینی میکند.
تقسیمبندی داستان
تقسیم کردن داستان به قسمتهای آغازین، میانه و پایانی کمک میکند مهمترین قسمتهای داستان را به یاد بسپارید، پیوستگی بین گفتههای خود را حفظ و سرعت گفتن آن را کنترل کنید.
آغاز داستان باید طوری باشد که مخاطبان را به دام بیندازد و توجه آنها را جلب کند تا بتوانند به خواندن و شنیدن ادامه دهند. میانه داستان باید حاوی نکات آموزشی یا موضوعات جالب باشد تا توجه مخاطب را نگاه دارد و پایان، داستان را خلاصه کرده و مشخصا میگوید که مخاطبان چگونه رفتار کنند.
بگذارید مشتری کاشف داستان باشد
داستان قدرتمند واقعی با ما میماند و اجازه میدهد نتیجه خودمان را بگیریم. وقتی به مخاطبان خود بگویید چه چیزی باید از داستان یاد بگیرند، این فرصت را از آنها میگیرید که خودشان بفهمند و همه چیز را کشف کنند. داستان باید طوری باشد که مشتری را به خرید ترغیب کند، نه اینکه شبیه به افسانهای جالب و سرگرمکننده به نظر برسد.
طبیعی به نظر برسید
هنگامی که با لحنی طبیعی صحبت میکنید مثل شخصی واقعی به نظر میرسید و به داستان خود جذابیت بسیار بیشتری میبخشید. سعی کنید مثل مشتریان خود صحبت کنید و اگر زبان طبیعی به شما اجازه میدهد نباید عبارات خشن اما واقعی را ادیت یا کلیشهها را حذف کنید.
داستانهای دیدنی
مخاطبان میخواهند داستان را به اندازه خواندن یا شنیدن آن، ببینند؛ نقاشی یک تصویر روی ذهن مخاطب، داستان را جالبتر و به یاد ماندنیتر و افراد داستان را واقعیتر میسازد. سه راه برای ساخت داستانی بصریتر وجود دارد.
زمینه: زمانی که روی زمینه تمرکز میکنید، تصور مکان و زمان وقوع داستان برای شنوندگان آسانتر میشود؛ داخل یا خارج ساختمان بود؟ نزدیک یک خانه، محل کار، یک کلیسا یا یک پارک؟ آیا خورشید چهره شما را گرم یا ماه کامل، مسیر را روشن کرده بود؟ اگر وقت دارید، زمینه مشخصی را برای داستان خود ایجاد کنید و اگر زمان و مکان کافی برای انتقال زمینه ندارید، مهمترین جزئیات را انتخاب کنید.
حواس: استفاده از تمام حواس راه دیگری برای آوردن داستان به زندگی است که زمینه را تقویت و به مخاطبان کمک میکند از تخیلات خود استفاده کنند. برای هر لحظه از داستان، آنچه را که (یا شخصیت اصلی) دیدید، شنیدید، بو کردید، چشیدید یا به صورت فیزیکی احساس کردید، روایت کنید. لازم نیست که هر لحظه، هر پنج حس را به کار بگیرید، اما در صورت امکان همه آنها را در سراسر داستان به کار ببرید.
تصاویر: نوع تصاویری که شما در داستان سرایی برند خود استفاده میکنید بستگی به فرمت آن دارد، اما باید تلاش کنید که از هر نوع ابزاری در روایت داستان برند خود استفاده کنید. عکسها، نقاشیها، نمودارها، فیلمها، اسلایدها، اینفوگرافیک، ایموجیهای صورت و حرکات، داستان شما را جالب و به یاد ماندنیتر میکند.