عصر بازار- این قانون که مبتنی بر نظام پاسخگویی و مسئولیت اجتماعی استوار است مجموعه ای از وظایف و مسئولیت هایی است که باید توسط ارکان شرکت صورت گیرد تا موجب پاسخگویی و شفافیت شود.
به گزارش پایگاه خبری «عصر بازار» به نقل از سنا ، در آیین نامه حاکمیت شرکتی تأکید ویژه ای در استقرار نظام حسابرسی داخلی و کمیته حسابرسی داخلی شده و رابطه بین مدیران و حسابرسان مستقل از طریق کمیته حسابرسی شکل می گیرد. به نظر می رسد با اجرای درست آئین نامه حاکمیت شرکتی، حسابرسی از شکل تشریفاتی خارج شده و استقرار سیستم کنترل های داخلی و به ویژه نظارت کمیته حسابرسی باعث افشای به موقع اطلاعات و اجتناب از نوسانات شدید سودهای برآوردی و درستکاری در قیمت ها شود.
آیا زیرساخت و قوانین حسابرسی کشور برای اجرای آئین نامه حاکمیتی وجود دارد
به موجب مفاد همین قانون تجارت که مصوب 1311 و اصلاحیه 1347 است می توان به بسیاری از تخلفات مدیران و سهامداران و بازرسان نیز رسیدگی کرد. علی هذا با توجه به تصویب قانون بازار سرمایه و اصلاحیه قانون تجارت می توان امیدوار بود که در صورت عزم جدی برای شفاف سازی و مبارزه با فساد این آیین نامه حاکمیتی بتواند در رشد و توسعه عقلائی بازار سرمایه موثر باشد.
حاکمیت شرکتی در چه کشورهایی اجرا میشود
موضوع حاکمیت شرکتی از دهه 1990 در کشورهای صنعتی پیشرفته جهان نظیر انگلستان استرالیا و برخی کشورهای اروپائی مطرح شد. سابقه این امر به گزارش معروفی به نام Cadburry report بر می گردد که در سال 1992 منتشر شد و در این گزارش به برقراری سیستم کنترل داخلی و حسابرسی داخلی تاکید زیادی شده بود. بعدها در افشای ماجرای انتخابات واترگیت در امریکا و همچنین اجرای تقلب در بازار سرمایه امریکا در سال 2001 بابت تصویب قانونی به نام «ساربنز آکسلی» یا همان حاکمیت شرکتی شد. در کشورهای اروپای غربی، انگلستان، استرالیا، کانادا و امریکا قانون حاکمیت شرکتی OECD و یا ساربنز آکسلی از سال 2004 اجرا میشود.
هدف اصلی قانون حاکمیت شرکتی
هدف اصلی قانون حاکمیت شرکتی «شفاف سازی و پاسخگویی» در بازار سرمایه است لذا چنانچه در کشوری به موضوع پاسخگویی و شفافیت توجهی نشود و یا اساساً موضوع حکمرانی خوب مطرح نباشد آئیننامه حاکمیتی شرکتها کارساز نخواهد بود چون ساز و کار حاکمیت شرکتی برخورد جدی با تخلفات شرکتها و مدیران آنها است که در این مورد در ایران سابقه خاصی وجود ندارد .
همانطوری که یک دولت که باید پاسخگوی اعمال خود به شهروندان باشد یک شرکت هم پاسخگوی عملکرد خود به سهامداران، مشتریان، کارکنان و بطور کلی عموم مردم باشد و بر همین اساس چون مدیران شرکتها مسئولیت مستقیم پاسخگویی را عهده دار هستند باید اطلاعات خاصی را برای پاسخ به موقع فراهم کنند .