عصر بازار- صنعت قند و شکر پس از نساجی، دومین صنعت قدیمی ایران به حساب می آید که با توجه به استراتژیک بودن، همیشه تحت نظر مستقیم دولت اداره می شود.
به گزارش پایگاه خبری «عصر بازار» ، این در حالی است که واحدهای تولیدی صنعت شکر با مشکلات متعددی از جمله پرداخت نشدن مطالبات دولتی آنها و هزینه های سنگین انرژی، مالیات و بیمه دست و پنجه نرم می کنند. با همه این اوصاف چند سالی است که به خاطر تزریق دانش به کشاورزی و تلاش وزارت کشاورزی شاهد افزایش تولید شکر بوده ایم تا جایی که در سال جاری دیگر نیازی به واردات این محصول وجود ندارد. از این رو "عصر بازار" گفت وگویی با علیرضا اشرف، دبیر انجمن قند و شکر انجام داده تا از آخرین تحولات این صنعت پرطرفدار باخبر شویم.
آقای اشرف طبق آمارهای انجمن قند و شکر، سرانه مصرف این محصولات در ایران و جهان به چه میزان است؟
تا به امروز آمار دقیق و قابل استنادی از سرانه مصرف قند و شکر در ایران وجود ندارد؛ با این حال دامنه سرانه مصرف بین 27 تا 30 کیلوگرم عنوان میشود. مهمترین دلیل وجود نداشتن دقت کافی در آمارها استفاده بالا از شکر در فرآوردههای شیرین و نوشابههای صادراتی است. همچنین تغییر الگوی مصرف در کشور نیز بر سرانه مصرف این محصول اثرگذار بوده است. از سوی دیگر به دلیل رکودی که اکنون در مصرف نوشابه، شیرینی و شکلات به وجود آمده، بازار با کاهش تقاضا مواجه شده است. با این اوصاف اگر مجموع تولیدات و واردات را تقسیم بر جمعیت کنیم عددی در حدود 24 الی 27کیلوگرم به دست میآید که میتوان همین عدد را به عنوان سرانه مصرف قند و شکر در ایران عنوان کرد. با توجه به عدد به دست آمده سرانه مصرف قند و شکر ایرانیان در مقایسه با سایر کشورهای دنیا متوسط رو به بالاست که البته روند کاهشی دارد.
اکنون چند واحد تولیدی قند و شکر در ایران وجود دارد و وضعیت این صنعت به چه صورت است؟
به طور کلی شرکتهای تولید قند و شکر از نظر مواد اولیه شامل دو بخش نیشکری و چغندری میشوند. تا سال 1371 تولید قند و شکر در انحصار دولت قرار داشت و کلیه امور در این زمینه با تصدیگری دولت انجام و دستمزد، ماده اولیه و انرژی از سوی دولت تعیین میشد. همچنین تمام محصول را نیز دولت خریداری و بهای آن را پرداخت کرده است. در دهه 70 مسئله فضای باز اقتصادی مطرح و در دوره ریاست جمهوری مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی هفت کارخانه تولیدی بزرگ نیشکری با 100 هزار تن تولید تاسیس و به دو کارخانهای که پیش از این وجود داشت، اضافه شد. این کارخانهها در حال حاضر نیز به همان منوال فعال بوده و پیشرفتهای خوبی طی این سالها داشتهاند. از طرف دیگر کارخانههای چغندری 34 واحد تولیدی بودند که 6 واحد آنها به دلایل متفاوتی مانند قرار گرفتن در میان شهرهای بزرگ، ظرفیت تولید پایین و... به تعطیلی کشیده شدند. بنابراین اکنون 28 واحد چغندری فعال داریم که این تعداد روزانه 65 تا 70 هزار تن ظرفیت تولید دارند. درواقع تلاشها در بخشهای کشاورزی و صنعتی حوزه قند و شکر که از سال 1374 در کشور آغاز و در نهایت بهجایی رسید که در سال 1384 و 1385 به پیک تولید شکر در کشور رسیدیم. در این سالها تولید کشور به یکمیلیون و 256 هزار تن رسید. دولت بخشی از محصول را میخرید و بخشی را نیز تولیدکنندهها اجازه داشتند به قیمت مصوب شرکت بازرگانی دولتی بفروشند. با این حال به علت سیاست های دولت وقت در ورود بیش از نیاز شکر از خارج، تولید کشور در سال 1386 به 600 هزار تن کاهش و پس از آن از سال 1388 رشد تولید مجددا آغاز شد.
با توجه به واحدهای فعال تولیدی که در این حوزه وجود دارند، اکنون ظرفیت تولیدی قند و شکر چه میزان است؟
ظرفیت دستگاههای موجود در کارخانههای ایرانی سالانه حدود 2 میلیون و 200 هزار تن شکر است که نشان از خودکفایی این صنعت در زمینه دستگاه و امکانات صنعتی دارد. از نظر مواد اولیه با تولید یک میلیون و 700 هزار تن در سال 95 رکورد بسیار خوبی زده شد و زحمات فعالان چرخه قند و شکر پس از یک قرن تلاش، به ثمر رسید که در همین راستا نیز جشن شکر در اتاق ایران برگزار شد.
مهمترین دلایل این رکوردزنی تاریخی را در زمینه تولید شکر در چه چیز میدانید؟
از یک سو استفاده از دانش فنی در کشت و صنعت قند و شکر و از سوی دیگر با تلاشهای وزارت جهاد کشاورزی، وزارت صنعت، معدن و تجارت، قوانینی در مجلس تصویب و ارادههای مدیریتی در جامعه اعمال شد که همه این عوامل در کنار یکدیگر چنین موفقیتی را رقم زد. همانطور که میدانید رشد تولید سالانه 80 تا 100 هزار تن برای چهارمین سال پیاپی، بسیار حائز اهمیت است. براساس موفقیتهای سالهای اخیر، پیشبینی کردهایم که در سال جاری نیز تولیدات روند رو به رشدی داشته باشد. نکته مهم این است که با وجود این میزان تولید، مصرف آب کمتر از 50 درصد زمانی است که تولید شکر 900 هزار تن بود. صرفهجویی در آب در سالهای اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته است. کارخانهها با ظرفیتهای خوبی در حال فعالیت هستند. همچنین میتوان گفت این موفقیت، بیش از هر موضوعی حاصل کار کیفی بوده است تا سرمایهگذاری. بنابراین 50 درصد این موفقیت را میتوان به اعمال اصول علمی مرتبط دانست؛ 20 درصد حاصل امور مدیریتی و 30 درصد نیز حاصل تعامل دولت و بخش خصوصی است. این امیدواری وجود دارد که این روش و الگو در سایر بخشها نیز اعمال شود تا شاهد موفقیت در همه بخشها باشیم.
شرایط تولید برای سال جاری به چه صورت است؟ آیا رکوردزنی جدیدی در راه است؟
طبق آمارها، تولید شکر در سال 96 به مرز یک میلیون و 850 هزار تن خواهد رسید که در صورت حفظ این رقم، دیگر نیازی به واردات شکر وجود ندارد. مگر اینکه با توجه به رایج بودن اتفاقات سینوسی در این صنعت، در آینده اتفاقات پیشبینی نشدهای بیفتد. برای مثال سال 84 بیشترین تولید رقم خورد که صنعت را به سالهای بعدی امیدوار کرد، با این حال سال 86 افت قابل توجهی در تولیدات اتفاق افتاد و صنعت قند و شکر را در بهت فروبرد. بنابراین با توجه به نقش دولت در این صنعت، سیاستهای مدیریت دولتی میتواند بر روند بازار شکر تاثیرگذار باشد.
بزرگترین چالش صنعت قند و شکر را در چه میدانید ؟
یکی از چالشها نبود بازار مکفی برای فروش محصولات است. با اینکه دومین سالی است که به طور پیاپی افزایش تولید اتفاق می افتد بازهم تولیدکنندهها با دغدغه بازار فروش روبهرو میشوند. از سوی دیگر با توجه به اینکه 99 درصد از هزینههای تولیدی این صنعت داخلی است، وضعیت اقتصادی کارخانهها شدیدا به ریال، تغییرات آن و وضعیت تورم وابسته است. علاوه بر آن همانطور که پیش از این اشاره کردم صنعت قند و شکر از معدود صنایعی است که تقریبا تمام ارکان آن را دولت تعیین میکند، بنابراین رفتار دولت در کم یا زیاد شدن چالشهای این صنعت بسیار تاثیرگذار است. برای مثال طبق مصوبه مجلس شورای اسلامی، با توجه به اینکه تولیدات قند و شکر از شهریور تا اسفند انجام میشود، در ابتدای سال قیمت محصولات باید تعیین شود تا معاملات فروشنده و خریدار شفاف باشد که متاسفانه این مهم در سال جاری انجام نشد و با گیر کردن در دستاندازهای مدیریتی، در آبان ماه قیمت نهایی اعلام شد. در واقع زمانی که دو ماه از انبار شدن محصولات میگذشت، تازه قیمتگذاری انجام شد. این مسئله مشکلات بسیاری برای تولیدکنندهها، کشاورزان و انجمن به وجود آورد.
سال گذشته شاهد نوسانات قیمتی شدیدی در قند و شکر بودیم؛ علت این مسئله چه بود؟
انجمن همیشه آمار تولید، موجودی و مصرف را به دولت ارائه میدهد. براساس این آمار وزارتخانههای ذیربط اجازه تامین کسری از طریق واردات را صادر میکنند. این در حالی است که نامه تاییدیه واردات در سال 94، به مدت 3 ماه روی میز یک کارشناس باقی ماند و وقتی که پس از این تاخیر، دستور واردات اعلام شد، قیمت پایه شکر جهانی از روز اعلام اولیه 70درصد بالا رفته بود. این مسئله مشکلات بسیاری برای صنعت قند و شکر و مصرف کنندگان به وجود آورد. این اشتباه فردی سبب پیش آمدن بحران در بازار شکر شد. از این رو وزیر کشاورزی با حضور در مجلس مسئولیت این قضایا را پذیرفت، این در حالی است که کسی فرد خاطی را مجازات نکرد. از سوی دیگر به علت بارندگی در کشور برزیل، بنادر و صادرات هم با مشکلاتی مواجه شدند و در نهایت به گران شدن قند و شکر انجامید. در واقع در یک سازمان یا مجموعه به علت اشتباهات و کاهلی فردی چنین اتفاقاتی میافتد و هیچکس نیز میزان خسارتی که این مسائل به اقتصاد کشور و برنامههای دولت وارد میکند را بررسی نمیکند. اگر بتوانیم همانطور که برای یک فعال اقتصادی به علت تخلفات مالی، تنبیهاتی در نظر گرفته میشود، برای کارمندهای خاطی دولت نیز در نظر بگیریم، به طور حتم این مشکلات کمتر پیش میآید.
مواد اولیه کارخانه های ایرانی از کجا تامین میشود؟
با توجه به رشد تولیدات و کاهش مصرف در سالهای اخیر، امسال 100 درصد ماده اولیه صنعت شکر داخلی است و برای اولینبار هیچ وارداتی لازم نخواهد شد.
آیا بخش صادرات در این حوزه فعال است؟
از آنجایی که تغییرات ارزش دلار در ایران مدیریت میشود، امکان صادرات و توان رقابتی ایران بسیار محدود است. در واقع تا زمانی که نظام ارزشی ریال تعریف نشود و سیاستهای اقتصادی منسجم نباشد، در هیچ کالایی به صورت ثابت نمیتوانیم رقابت کنیم. از سوی دیگر با توجه به محدودیت منابع آب در ایران، توصیهای برای افزایش زمین زیر کشت و صادرات پیشنهاد نمی شود.
حاشیه سود کارخانه های تولیدی قند و شکر چه میزان است؟
دولت برای حفظ قیمت کف بازار، قیمت شکر را دو بخش میکند. از یک سو قیمت فروش به مصرف کننده را تعیین میکند و از سوی دیگر برای هر کیلو شکر کارخانهدار سوبسیدی در نظر میگیرد. برای مثال دولت قیمت فروش در سال 96 را 2720 تومان اعلام و 250 تومان برای هر کیلو به تولیدکننده کمک میکند. این در حالی است که اکنون تولیدکنندهها رقمی بیش از 350 میلیارد تومان از دولت طلبکارند. با این اوصاف اگر یارانه دولت به موقع پرداخت شود، میتوان گفت که قند و شکر حاشیه سود متعارفی می تواند داشته باشد.
آیا دولت نمیتواند برای کشاورزان نیشکر نیز مانند گندم خرید تضمینی را در دستور کار قرار دهد و از طریق انتشار اوراق بدهی این هزینه را پرداخت کند؟
دولت نباید اوراق بدهی را برای تولید استفاده کند بلکه باید از آن برای تامین مالی طرحهای توسعه ای استفاده کند. از این رو انتظار داریم اگر مطالبات را پرداخت نمیکنند، حداقل روش تهاتر را پیش گیرند. برای مثال یکسال هزینه گاز، مالیات یا بیمه را تهاتر کنند. درواقع انتشار اوراق بدهی برای تامین هزینه های جاری سبب مقروضتر شدن دولت میشود.
نقش واحدهای تولیدی قند و شکر در اقتصاد ایران از نظر اشتغال زایی مستقیم و غیرمستقیم را چگونه ارزیابی می کنید؟
در صنعت قند به طور مستقیم در فصل بهره برداری حدود 50 هزار نفر و در بخش کشاورزی حدود 150 هزار نفر اشتغال دارند.