عصر بازار- - با پایان تابستان، بازار خود را برای انتشار گزارشهای ۶ ماهه شرکتهای بورسی آماده میکند.
به گزارش پایگاه خبری «عصر بازار» ،این در حالی است که روند رشد شاخص بازار سرمایه در هفتههای گذشته از یکسو و بالارفتن ارزش دلار از سوی دیگر، کارشناسان و فعالان بازار را به آینده بورس در نیمه دوم سال امیدوار کرده است. از این رو به سراغ کارشناسان بازار سرمایه رفتیم تا تحلیل آنها از گزارشات 6 ماهه و روند بورس در ماههای آتی را جویا شویم که در ادامه مشروح آن را میخوانید.
مهدی میرزایی تحلیلگر و فعال بازار سرمایه:
قیمتهای جهانی نیاز به استراحت دارند
بازار سهام همیشه در حال معامله کردن آینده شرکتها یا صنایع است. پی به ایی پیشتاز که به نوعی انتظارات از آینده سودآوری شرکتهاست طی چند ماه منتهی به شهریور در برخی صنایع بالا رفت. علت آن نیز بهبود چشمانداز سودآوری برخی صنایع نظیر فلزات اساسی و کانههای فلزی است. با افزایش تقاضا در چین و کاهش ارزش دلار، بازارهای جهانی تقویت شد و شاهد افزایش قیمتهای جهانی بودیم. در این برهه همگام با رشد بیلت تانگشان، مس، روی، سرب و آلومینیوم، سهام این شرکتها در بورس تهران روندی افزایشی به خود گرفت. اما با ارائه گزارشهای 6 ماهه و تعدیل سود، شاهد اصلاح نسبت پی به ایی در این گروه هستیم. همچنین قیمت سهام در برخی از نمادهای این دو گروه نزولی شد که ضرب المثل با «شایعه بخر با خبر بفروش» را تداعی میکند. زیرا این تعدیلات پیشتر در افزایش قیمتها منعکس شده و به نوعی پیشخور شده بود. بنابراین ادامه رشد سهام این گروه منوط به استمرار افزایش قیمتهای جهانی و قیمت دلار/ ریال است. تعدیلات این گروه به نظر بیشتر فرصتی برای خروج حرفهایها و نوعی جذابیت برای مبتدیهاست. زیرا سرمایهگذاران موفق آنهایی هستند که بتوانند روند چندماه آینده را ببیند و از ابتدای یک روند صعودی با آن همگام شوند.
از طرف دیگر در سایر گروهها نظیر نفتیها نیز شاهد رشد نسبی قیمت سهام بودیم. چشمانداز افزایش قمیت نفت و برخی بحرانهای منطقهای و سیاسی و تغییر نگاه دولت به این صنعت باعث بهبود چشمانداز سودآوری این گروه شده است. اما هنوز ابهامات جدی این صنعت باعث بالا بودن ریسک سیستماتیک آن شده است. در گروه خودرویی اما برخی گزارشها ناامیدکننده بود و آن هیاهوی پسابرجام اساسا در صورتهای مالی منعکس نشد. البته روند نزولی این گروه از فروردین 95 به نوعی پیشخور کردن این گزارشهای ضعیف بوده است. در سایر صنایع نیز هرچند وضعیت بهتر از سال قبل بود، اما چندان شگفتآور نبود و شرایط پسابرجام باعث اندک بهبودی در اوضاع درآمدی شرکتها شده است. در گروه ارتباطات و رایانه نیز گزارشها مناسب بود، اما مصوبه اخیر بانک مرکزی چالش جدید این صنعت است. در مجموع قیمتهای جهانی نیاز به استراحت دارند، هیجان دلار نیز فعلا فروکش کرده و سرمایهگذاران در خرید سهام فلزی معدنی در محدودههای فعلی محتاط باشند. پیشبینی میشود در 6 ماه دوم سال گروه آی تی، غذایی و تک سهمها بازدهیهای بیشتری ایجاد کنند.
حامد مددی- تحلیلگر و مدرس بازار سرمایه
منتظر تاثیر بودجه سال 97 بر بازار هستیم
فصل گزارشهای میان دورهای شرکتها نیز سپری شد و اکثر شرکتها گزارشاتشان را در موعد مقرر راهی سامانه کدال کردند. تا حدود زیادی این گزارشها مطابق پیشبینی اهالی بازار بود و اتفاقات غیرقابل پیشبینی در گزارشها رخ نداد. صنعت خودرو با گزارشاهای ضعیف خود کماکان خود را دور از توجه بازار نگه خواهد داشت و اکثر نمادهای خودرویی با تعدیلات منفی گزارشات شش ماهه را منتشر کردند. در این گروه شرکتهای قطعهسازی نیز عموماً بدون تغییر پیشبینیهای خود را اعلام کردند. از سوی دیگر سایپا با 20 درصد تعدیل منفی و بازگشایی نه چندان جالب مرز روانی 100 تومان را شکست و قیمت آن دو رقمی شد.
در صنعت فلزات اساسی و معادن و کانیهای فلزی شاهد گزارشات مثبت و خوبی بودیم که البته قابل پیشبینی بود. شاید گل سرسبد گزارشات این صنایع را بتوان گزارش فولاد مبارکه دانست که با تعدیل مثبت بالا، سود سال جاری را بیش از 50 تومان پیشبینی کرد و قیمت سهم نیز با نسبت p/e حوالی 4 حدود 220 تومان معامله شد. سایر فولادیها نیز تعدیلات خوبی ارائه دادند. در این گروه مهمترین مسئله در صورتهای مالی رشد چشمگیر سود عملیاتی در 6 ماهه نخست بوده است که عمدتاً به دلیل رشد قیمت فروش ناشی از رشد قیمتهای جهانی است. در گروه معادن نیز شاهد تعدیل مثبت شرکتها بودیم هرچند این تعدیلات مثبت کمتر از انتظارات بازار بود و باید منتظر ماند و دید در گزارشات 9 ماهه چه اتفاقی رخ خواهد داد.
صنعت ساختمانی، یارانه و انفورماتیک، بانکداری، کاشی و سرامیک، قند و شکر، غذایی، کانیهای فلزی و... به طور پراکنده تعدیلات کمی داشتند و اتفاق عجیبی در این صنایع رخ نداد. صورتهای مالی پتروشیمیها نشان از رشد سود عملیاتی شرکتها و وضعیت مطلوب پوششهای 6 ماهه داشت که به نظر میرسد شرکتهای حوزه پتروشیمی در ادامه سال وضعیت خوبی داشته و مورد توجه بیشتر بازار قرار گیرند. اما یکی از پرسروصداترین صنایع یعنی صنعت پالایشی نیز با ارائه نامهای خاطرنشان کردند که صورتهای مالی این شرکتها به دلیل عدم تعیین تکلیف مفروضات در حال حاضر قابل ارائه نیست و مانند گذشته باید منتظر بمانیم تا گزارشات این شرکتها در ماههای آتی و روانه کدال شوند. یکی از کوچکترین صنایع از جمله صنعت دوده صنعتی که نمادهای شدوص، شکربن و وپترو را شامل میشود، گزارشات بسیار مناسبی دادند و با اینکه امسال یک مرتبه تعدیل مثبت داده بودند مجدداً با تعدیل مثبت در نمادهای شدوص و شکربن روبهرو شدیم. در مجموع گزارشات تا حدود زیادی مشابه انتظارات بازار پیش رفت و اتفاق دور از انتظاری وجود نداشت. بازار از این پس منتظر تعیین تکلیف بندهای تاثیرگذار بودجه سال 97 بر صنایع مختلف خواهند بود.
افشین بیرامی - مدیر تامین مالی کارگزاری صبا جهاد
کاهش سود بانکی، سرمایهگذاران را به بورس آورد
بررسی عملکرد شش ماهه شرکتها حاکی از بهبود عملیات و فروش در عمده صنایع بورسی است. صنایع وابسته به قیمتهای جهانی از جمله صنعت فولاد، سرب، روی و مس با رشد قابل توجه قیمتهای فروش در یک ساله گذشته روبهرو بودند و این رشد قیمت که همراه با تقاضا نیز بوده است، منجر به عملکرد مناسبی شد. برخی از شرکتهای فولادی یا معدنی، نسبت به اولین بودجه با رشد 100 درصدی سود پیشبینی مواجه شدهاند. این موضوع در شرایطی رخ داده که بازار طی یک سال گذشته و به خصوص از تابستان 1396 به طور قابل توجهی براساس چشم انداز صعودی این شرکتها و انتظارات تعدیل مثبت رفتار کرده و این گروهها با بازده مناسبی همراه بودند. با توجه به اینکه کالاهای پایه، حدود دو سوم وزن بازار را شامل میشوند، این رشد در بخش فلزی و معدنی بر کلیت بازار نیز اثر مناسبی داشته است.
گروه دیگر در بازار، گروه پتروشیمی و سه محصول عمده الفین، متانول و اوره است. در حالی که این محصولات رشد چندانی در قیمتهای فروش نداشتهاند اما عملکرد شرکتهای هر سه حوزه مناسب بوده است. همچنین در ماههای اخیر شاهد روند صعود قیمتی این گروهها در بازارهای جهانی بودیم، علاوه بر آن با برداشته شدن برخی محدودیتهای قیمتی در محصولات الفینی در بازار داخل، عملکرد آنها در 6 ماهه مناسب ارزیابی شده و انتظار عملکرد بهتری در نیمه دوم سال برای این گروه وجود دارد. کلیت این دو گروه علاوه بر قیمتهای جهانی در نیمه دوم سال، تحت تاثیر رشد قیمت دلار قرار گرفته، با این اوصاف رشد 10 درصدی با توجه به اهرمی بودن عمده این شرکتها، میتواند اثر بالایی در سودآوری آنها داشته باشد.
گروه دیگر، صنعت پالایشی است که پس از چند سال روند نزولی در عملکرد و سهام، شاهد بهبود و تقویت قیمتهای خود است. در واقع بهبود قیمت نفت و اصلاحات ساختارهای عمده این شرکتها در کنار تغییرات مدیریتی در شرکت ملی پالایش و پخش سبب گردیده تا این گروه نیز مورد اقبال بازار قرار گیرد و عملکرد مناسبی در پیشبینیها داشته باشد. با این حال، صنایع کالاهای مصرفی از جمله غذایی و شوینده با رقابت شدید داخلی روبهرو هستند و فشار شدیدی بر این شرکتها وجود دارد. البته باید اشاره کرد که این گروهها رشد قابل توجهی در نیمه نخست سال بدون توجه به وضعیت بنیادی را تجربه کردهاند.
در کنار این گروهها، در سالهای اخیر رکود بر صنایع وابسته به چرخههای اقتصاد مسکن از جمله کاشی، سرامیک، سیمان و صنعت انبوهسازی حاکم بوده که در حال حاضر بهبود در بخش کاشی و سرامیک ناشی از ورود به بازارهای خارجی نور امیدی را در آنها زنده کرده است. صنعت سیمان نیز اینروزها چشم امید به بازار عراق و سوریه پس از داعش بسته است. از سوی دیگر صنعت لاستیک شاهد کاهش قیمت تمام شده به دلیل کاهش قیمت کائوچوی طبیعی و مصنوعی و در عین حال حمایتهای تعرفهای بوده است.
صنعت فناوری اطلاعات با وجود رشد مناسب نتوانسته انتظارات بالای بازار را محقق سازد با این حال شرکتهای ارتباطی مانند مخابرات و همراه اول عملکرد نسبتا مناسبی داشتهاند. گروه خودروسازی با وجود بهبود عملکرد فروش و عرضه محصولات جدید و خروج برخی از شرکتها از زیاندهی با چشمانداز ترسیمی در زمستان 1394 آن چنان تفاوت دارد که کمتر فعالی در بازار انتظاری برای رسیدن به آن هدف را داشت به خصوص که اصلاحات مالی و ترازنامهای نتوانسته به بهبود عملکرد عملیاتی یا کاهش هزینه مالی تلفیقی منجر شود. کاهش نرخ سود بهره بانکی سبب اقبال سرمایهگذاران به بازار سرمایه شده و در عین حال سهامهای بنیادی با پیبهایی 5 به میزان قابل توجهی مورد اقبال هستند. در مجموع به نظر میرسد نیمه دوم سال، شرکتهای دلار محور و صادراتی از جمله پتروشیمی و پالایشی بتوانند عملکرد باثباتی داشته باشند و بازده مناسبی عاید سرمایهگذاران کنند.
حسام حسینی کارشناس و تحلیلگر بازار سرمایه
حرکت بورس به سمت شکستن سقف 90 هزار واحدی
برای پیشبینی وضعیت آتی بورس، ابتدا باید دو بعد مهم و اثرگذار اقتصاد داخل و خارج به صورت خلاصه مورد صحبت قرار گیرد: در نگاهی به وضعیت ظاهرا آرام داخلی به جهت ثبات در قیمتهای ارز و نرخهای تورم و کنترل نسبی نرخ سود بانکی در کنار رشد اقتصاد اعجابانگیز سال گذشته همه چیز را در نگاه اول خوب نشان میدهد. اما این آرامش ظاهری به لطف نرخهای سود بانکی بالا و بلوکه شدن نقدینگی در سپردههای مدتدار و کاهش سرعت گردش نقدینگی رقم خورده است. رقابت بانکها و سپردهگذاران در شهریور ماه و شلوغی شعب بانکها برای جذب سپرده با نرخهایی بالاتر از شروع الزام نرخهای 15 درصد، یادآور داغی بازار ملک در سال 86 (سال پیک قیمت ملک در تهران) و یا شبیه شلوغی صرافیها در سال 91 (پیک نسبی قیمت دلار) بود و یا 5.8 میلیون کد بورسی خریدار سال 92 (پیک شاخص قیمت بورس) است، گویی هر زمان تجربه این داغی در بازاری باشد باید انتظار واپسین ماههای بهاریاش را کشید. در حال حاضر بسیاری از نسبتهایی که حاوی مقایسه یک داده به نسبت نقدینگی باشد، تاکید بر عرض اندام نقدینگی میکند. چه نسبتهایی که بتوان بازار ارز را قیاس قرار داد (مثل نسبت ذخایر یا خالص ذخایر ارزی به نقدینگی) چه بازارهای رقیب مثل مسکن یا بورس حاکی از یک اعوجاج عمیق در اندازه و سایز نقدینگی به سایز بازارهای رقیب دارد. طبیعی است مادامیکه رشد بازارهای رقیب در اعدادی پایین از سود متوسط 20 درصد بدون ریسک رقم میخورد و قدرت خرید هم به لطف نرخهای تورم حدود 10 درصد بیشتر میشود، شاهد عرض اندام غول بازار پول خواهیم بودیم. همچنین در صورتیکه نقطه شکستی در کنترل بازدهی یکی از بازارهای رقیب رخ بدهد آن بازار را میتوان کاندید جدی یک رشد هیجانی از محل هجوم بخشی از نقدینگی به آن بازار دانست. در مقطع فعلی که سرانه نقدینگی به ازای هر نفر حدود 17 میلیون تومان است، بازار ملک میتواند تنها پذیرای بخش مرفهتر صاحبان نقدینگی باشد. از طرفی ارزش تعداد واحدهای آماده برای فروش، سد مستحکمتری را برای شکستن قیمتها برای رشدهای بالاتر از سود بانکی ایجاد میکند. عدم آشنایی عوام و به نوعی قمار خواندن بازار بورس از یک سو و همچنین عدم وجود پارامتر خیلی قدرتمند در غیاب کاهش ارزش پول ملی شانس رشدهای فزاینده از محل واریز نقدینگی به بازار بورس را نیز کاهش میدهد. ظاهرا این بازار ارز است که میتواند کاندید یک بازدهی جدی از محل مهمترین مشکل کشور یعنی بحران بانکی باشد. تجربه بحران بانکی در اغلب کشورهای دنیا همراه با تجربه تلخ کاهش ارزش پول ملی است. طبیعی است فرمان فعلی بازار پول که با حداکثر سرعت راه ناکجاآباد را در پیش گرفته دیر یا زود موجب وقوع رخدادی خواهد شد که آثار آن بر پیکره اقتصاد کشور کم اهمیت نخواهد بود.
اما در صحنه خارج نیز تعقیب دو اقتصاد بزرگ دنیا یعنی چین و آمریکا که بیش از نیمی از رشد اقتصادی دنیا را یدک میکشند، حائز اهمیت است. در مورد حادتر یعنی چین عملا تزریق بی وقفه پول به اقتصاد این کشور است که پایداری فعلی و خصوصا رشدهای اقتصادی پس از بحران جهانی 2008 را در این کشور حفظ کرده به نحوی که میزان بدهی بانکی به تولیدات صنعتی این کشور از حدود 90 درصد سال 2007 به بیش از 170 درصد در پایان سپتامبر امسال رسیده است. واضح است رشدهای اقتصادی سالهای اخیر این کشور عمدتا از تزریق بی وقفه پول بوده به نحوی که مجموع بدهیهای این کشور به حدود 3 برابر GDP رسیده است. از سوی دیگر بازار مسکن که سال گذشته و امسال رشد و رونق مناسبی داشت، کم کم رو به افول گذاشته و متوسط رشد نرخ سپتامبر امسال در 70 شهر این کشور جزو پایینترین رشدهای 20 ماهه اخیر بود. ظاهرا آنچه که در خصوص بحران آمریکا به وقوع پیوست نسخه چینیاش میتواند قریب به وقوع باشد و سال آینده در صورت مشاهده یک بازار بیرونق در مسکن مقدمات نکول وامهایی که برای خرید مسکن شکل گرفته بود، فراهم شود. بهطور خلاصه اقتصاد به شدت اهرمی شده که شاهد افت نسبی روند رشد اقتصادی بلند مدت خود و همچین شاهد تغییرات منفی در دموگرافی و پیر شدن جمعیت و کاهش جمعیت در سن کار است. در آن سوی دنیا نیز اقتصاد آمریکا یک رونق طولانی مدت 8 ساله را تجربه میکند. از آنجا که به ندرت پیش آمده این کشور یک رونق عمر به این بلندی تجربه کند، میتوان آثار یک سکته احتمالی در بازارهای مالی حباب شده این کشور را مقدمه یک پایان نسبی رونق قلمداد کرد. بورس آمریکا به لحاظ نسبتهایی همچون ,P/S ,P/E ,MC/GDP Dow/GDP و... در اعداد نزدیک به سقف است. این Bull Market پیر8 ساله که رکوردشکنیهای یک ساله اخیرش را با تکیه بر وعدههایی مثل برنامههای مالیاتی رئیس جمهور این کشور در غیاب توجه به رشد نرخ بهره (به عنوان بازار رقیب) تجربه کرده است، گویا آنچنان غرق شیدایی بازار مالی شده که فراموش کرده نسبتهای کلیدیاش در حال نزدیک شدن به حبابهای تاریخی بزرگ است که چیزی جز تجربه اصلاحهای شدید پس آن نبوده است. ما حصل دو بعد داخل و خارج را میتوان انتظار برای رشد ارز در داخل و همچنین انتظار یک رکود در یکی از اقتصادهای بزرگ دانست (که در صورتی که با کاهش قیمت مواد خام و نفت همراه باشد، تضعیف ریال را دوچندان میکند). از آنجا که برآیند وقوع آن دو یعنی رشد ارز بر بازار بورس، مثبت ارزیابی میشود، میتوان انتظار تداوم صعود بازار بورس را داشت که البته تجربههای کوتاه مدت زمان بحران میتواند به صورت اصلاحهای مقطعی شاخص بورس رقم بخورد. از این رو به نظر میرسد در یک بازه بلندمدت، بازار سرمایه کف نسبی خود را در سال 94 تجربه کرده است و یک مسیر صعودی بلندمدت را تجربه میکند که با شکستن سقف 90 هزار واحدی برای فتح اعداد بالاتری تا چند سال آینده قدم برخواهد داشت. در این مقطع گروههای وابسته به دلار (شرکتهای پتروشیمی و معدنی و فلزی) را میتوان محل امن حفظ سرمایه در راه پرپیچ و خم اقتصاد کشور در سالهای آینده تلقی کرد.
محمود گودزری مدیرعامل کارگزاری صباتامین
در بررسی عملکرد شش ماهه بازار سرمایه به نظر میرسد بازار با یک نقطه عطف در خصوص تغییر روند سودآوری و ارتقای حاشیه سود مواجه شده است. از این منظر که شرکتها توانستهاند در قیاس با سال قبل حداقل با پوشش 35 درصدی حاشیه سود بیش از 160000 میلیارد ریال از پیشبینی قریب به 470000 میلیارد ریالی را محقق کنند. به گونهای که با فروش حدود 3000 میلیارد ریالی ما شاهد افزایش رشد 3 درصدی در حاشیه سود شرکتها بودهایم. به عبارت دیگر میانگین حاشیه سود پیشبینی شده برای شرکتها 15 درصد بوده است که گزارشات شش ماهه نشان میدهد این شرکتها توانستهاند به یمن تغییر متغیرهای کلان اقتصادی به حاشیه سود 18 درصد دست یابند در حالی که در چند سال قبل با کاهش مکرر مواجه بودهاند. همچنین هزینه مالی شرکتها در سال مالی منتهی به 29/12/1396 با یک انحراف مساعد 15 درصد مواجه شده و به کمی بیش از 41000 میلیارد ریال رسیده است. همانگونه که از ارقام استنباط میشود، به جز صنایع بانکی، دارویی و خودرویی غالبا بیشتر صنایع توانستهاند گزارشات درخوری را ارائه کنند بالاخص صنایع فولادی و معدنی که به جهت رشد قیمتهای جهانی پوششهای شش ماهه مناسبی ارائه کردهاند. به نظر میرسد در شش ماهه دوم امسال به جهت چشم اندازی که در کامودیتیها دیده میشود و ثبات در قیمتهای جهانی بتوان امیدواری بیشتری به تعدیل سود این شرکتها داشت. البته این روند میتواند با اتخاذ سیاستهای پولی و کاهش نرخ بهره زمینه را برای جهت گیری نقدینگی به سمت تولید و کاهش بیش از پیش هزینههای مالی فراهم آورد. بنابراین در یک برداشت کلی از وضعیت بازار در نیمه دوم سال میتوان گفت که صنایع کالا پایه بالاخص صنایع فولادی و فلزات رنگین بتوانند در نیمه دوم سال نیز بازدهی معناداری را نصیب سهامداران خود کنند. امری که به نظر میرسد متغیرهای سیاسی و اقتصادی کلان کشور میتوانند تقویت کننده آن باشند.