عصر بازار- "شرایط هنوز برای تکنرخی شدن ارز مهیا نیست/پای ملاحظاتی در میان است"؛ این موضوع را تازگیها قائممقام بانک مرکزی اعلام کرده است. به گفته این مقام مسئول قیمت نفت و سهم درآمدهای نفتی در بودجه سال ۹۷ کل کشور کاهش یافته و بسیاری نگران کاهش درآمدهای ارزی دولت و به تبع آن تعویق یکسانسازی نرخ ارز هستند.
به گزارش پایگاه خبری «عصر بازار»، ضمن این که باید این ملاحظه را هم در نظر داشت که مجموعه شرایط اقتصاد کلان و اوضاع بینالمللی ایران، باید در یک وضعیت اطمینان بخشی قرار داشته باشد تا وقتی که به سمت نرخ ارز واحد حرکت میکنیم، اطمینان از ماندگاری و پایداری آن وجود داشته باشد. در غیر این صورت اگر این حساسیتهای مورد نظر، به طور جدی لحاظ نشده و یکسانسازی نرخ ارز صورت گیرد، این تعادل به هم میخورد و مشکلساز میشود.
البته چندی پیش هم رئیس کل بانک مرکزی در گفتوگو با رویترز گفته بود، ایران برنامه داشت تا طی 6 ماه پس از اجرای برجام و با استفاده از دسترسی به بازار جهانی و به کارگیری از تمام منابع خود سیاست یکسانسازی نرخ ارز را اجرایی کند اما شرایط هنوز هم آنگونه که انتظار میرفت اتفاق نیفتاده است؛ چرا که اجرای این سیاست نیازمند امکان دسترسی به بازار جهانی و همچنین نقل و انتقال آزادانه پول به نقاط دیگر جهان است. از این رو، تنها زمانی در راستای یکسانسازی نرخ ارز میتوان قدم برداشت که نسبت به دسترسی پایدار خود به بازار ارز بینالمللی مطمئن باشیم.
بر این اساس باید گفت، برخی کارشناسان در خصوص "تکنرخی شدن ارز" بر این باورند که در چند دهه گذشته بهجز در مقاطع زمانی سالهای 72 و نیز دورههای بین سالهای 81 تا 90 اقتصاد ایران رنگ تکنرخی بودن ارز را به خود ندیده است؛ آن هم با این استدلال که ارز چندنرخی برای کشور لازم است و میتواند به عنوان ابزاری برای کنترل تورم و حمایت از اقشار خاص باشد. به علاوه این که برخی میگویند چند نرخی بودن ارز به این دلیل است که در طول این سالها به دلایل مختلف از جمله تحریم، دولتها ناتوان از کنترل شرایط بودهاند.
از سوی دیگر برخی معتقدند، به خاطر پایین نگه داشتن قیمت برخی کالاها، نرخ ارز برای مصرف و واردات گروهی از کالاها پایین نگه داشته میشود تا از این طریق، امتیازهایی به گروهی خاص تعلق گیرد و در نتیجه این اتفاق، ارز چند نرخی باقی میماند و بر این اساس وجود نظامهای چند نرخی ارز، زمینهساز تخصیص منابع نامناسب ارزی میشود که باعث رانتجوییهای ناشی از تفاوت نرخهای ارز است. در نتیجه بخش قابل ملاحظهای از توان جامعه بهجای این که صرف تلاش برای تولید و نوآوری شود، برای استفاده از رانتهای حاصل از تفاوت قیمت ارز صرف میشود.
همچنین باید گفت، بیشترین ضرر ارز چند نرخی به حوزه تولید وارد میشود؛ چرا که تولیدکنندگان باید با نرخ پایین ارز، کالاهای اساسی به کشور وارد و کار تولیدی کنند ولی در عمل افرادی وارد صحنه میشوند که با ارز دولتی، کالاهای لوکس وارد میکنند و با این کار و نفع شخصی خود، به تولید و صادرات ضربه میزنند. به علاوه این که ادامه دو نرخی بودن ارز برای برخی شرکتها نیز خبر خوشی است، چرا که در برخی شرکتها، مواد اولیه با ارز دولتی وارد و فروش و صادرات محصولات آنها با ارز آزاد محاسبه میشود.
از نگاهی دیگر نرخ ارز در کنار مولفه مهمی همچون نفت یکی از موارد اثرگذار بر بودجه سنواتی کشور است که میتواند چرخه اقتصاد ایران را تحت تاثیر خود قرار دهد؛ چرا که مشخص بودن نرخ ارز جهت برنامهریزی در مبادلات بینالمللی یا تعامل برای افزایش تولید شرکتها مولفهای بسیار مهم است و از سوی دیگر از آنجا که قیمت نفت بر اساس نرخهای جهانی تغییر میکند، پیشبینی درآمدهای نفتی آن هم بر اساس قیمت نامشخص ارز میتواند چشمانداز درآمدهای کشور را تا حدودی با ابهام مواجه کند.
افزون بر این همانگونه که اشاره شد بحث رسیدن به توافق در مذاکرات هستهای و اجرایی شدن برجام و در پی آن به میان آمدن صحبت ورود سرمایه خارجی به اقتصاد و بازار سرمایه نیز موجب شد تا در ماههای گذشته مسئولان بارها به فکر تکنرخی شدن ارز بیفتند.
با وجود این برخی کارشناسان بر این باورند که در شرایط کنونی تکنرخی شدن ارز رویایی دستنیافتنی است؛ چرا که نبود ذخیره کافی ارز در برابر تقاضا برای تبدیل دارایی و همچنین آزاد نکردن قیمتها در بازار به دلیل نگرانی از افزایش نرخ تورم موجب شده تا فکر تکنرخی شدن ارز همیشه دور از ذهن باشد.
به علاوه این که خوانش داستان تک نرخی شدن ارز زمانی بیش از پیش احساس میشود که موضوع ورود سرمایهگذارن خارجی به کشور در دوران پساتحریم مورد توجه قرار میگیرد و باید با سروسامان دادن به نرخ ارز، ریسک و ابهام مربوط به حضور سرمایهگذاری خارجی در کشور را کمرنگ کرد تا دیگر خارجیها نگران ریسکهای مربوط به خروج ارز از کشور نباشند و از خود برای ورود به اقتصادمان میل و رغبتی نشان دهند. البته با این شرایط ارز چندنرخی به مانعی بر سر راه ورود خارجیها به اقتصاد کشور تبدیل شده و این خواب را بیتعبیر کرده است.
با وجود این و جدای از این موضوع که ارز تکنرخی یکی از ملزومات و پیششرطهای ورود سرمایهگذاران خارجی به کشور است، برخی کارشناسان میگویند وقتی نرخ حقیقی ارز پایین بیاید، حجم واردات کم میشود و اگر تولید داشته باشیم، صادرات ما هم میتواند افزایش یابد؛ بر این اساس اگر دولت میخواهد نگاه تراز پرداخت خارجی هم به موضوع ارز داشته باشد، باید قیمت ارز را به نحوی تنظیم کند که تراز پرداخت خارجی با توجه به کاهش درآمدهای نفتی دچار کسری نشود.
بر این اساس باید گفت، در شرایط فعلی اقتصاد کشور به نظر میرسد هر چند ضرورت و مزایای تکنرخی شدن ارز بر کسی پوشیده نیست اما بدون بسترسازی و ایجاد شرایط با ثبات و نیز حل مشکلات مربوط به فعالیت موسسات مالی، تکنرخی شدن ارز اجرایی نخواهد شد. ضمن این که ارز تکنرخی همانند بسیاری از اصلاحات اقتصادی به عزم و ارادهای جدی نیاز دارد که در برخی موارد و شرایط، شجاعت تعبیر آن وجود ندارد.