عصر بازار- تجربه جهانی نشان می دهد که راه برون رفت از چالش های بخش کشاورزی، استفاده از سازو کار بورس است که صدها نهاد از این دست در سراسر جهان فعال هستند؛ سه بورس از پنج بورس برتر جهان بازار شامل بورس های شیگاگو، توکیو و هند دارای سابقه زیادی در حوزه محصولات کشاورزی هستند و قادر بوده اند در بازاریابی، رشد بخش کشاورزی، دسترسی کشاورزان به منصفانه ترین قیمت و توانمند سازی آن ها نقش عمده ای ایفا کنند.
به گزارش پایگاه خبری «عصر بازار» به نقل از ایانا، تجربه جهانی نشان می دهد که راه برون رفت از چالش های بخش کشاورزی، استفاده از سازو کار بورس است، که صدها نهاد از این دست در سراسر جهان فعال هستند؛ سه بورس از پنج بورس برتر جهان بازار شامل بورس شیگاگو، توکیو و هند دارای سابقه زیادی در حوزه محصولات کشاورزی هستند که قادر بوده اند در بازاریابی، رشد بخش کشاورزی، دسترسی کشاورزان به منصفانه ترین قیمت، و توانمند سازی آن ها نقش عمده ای ایفا کنند.
در ایران نیز با همین اهداف بر اساس قانون تاسیس بورس اوراق بهادار مصوب سال 1345، قانون استفساریه ماده 95 قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران مصوب سال 1379 و ماده 113 قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت مصوب سال 1380 کل کشور ، مصوب 7/ 9/ 1380 مجلس شورای اسلامی، در شهریور سال 1383 اقدام به تاسیس بورس کالای کشاورزی شده است.
با این همه با وجود چند دهه از تاسیس بورس کشاورزی، کشاورزی ایران شاهد محدودیت ها و دشواری های ساختاری ناشی از عدم توسعه یافتگی اقتصاد کشاورزی، سنتی و ناکارآمد، علی رغم سرمایه گذاری های 2 دهه اخیر و صرف میلیارد ها ریال توسط دولت در جهت اصلاح این ساختار، نوسان بسیار شدید قیمت محصولات کشاورزی و ناپایداری آن و در نتیجه ایجاد نگرانی و عدم اطمینان کشاورزان نسبت به درآمدهای مورد انتظارشان، عدم شفافیت و عدم گردش اطلاعات در بازارهای محلی محصولات کشاورزی، عدم کارآیی شبکه توزیع و حضور گسترده دلالان در بخش های مختلف توزیع و فروش محصولات، وجود پدیده سلف خری و فقدان بازار رقابتی کارآمد و فراگیر است که با آن ها دست و پنجه نرم می کند. هرچند که کمک به توسعه بخش کشاورزی برپایه رشد و افزایش سرمایه گذاری به ویژه توسط بخش خصوصی در این حوزه از اقتصاد به همراه توسعه صادرات محصولات کشاورزی ، یکی از مهمترین اهداف و دورنمای بورس کالای کشاورزی است که حصول به آن ها تاثیر بسیار شگرفی در اقتصاد کشور به اشکال افزایش اشتغال ، تولید ملی و صادرات غیر نفتی و نهایتا ورود ارز به کشور خواهد داشت .البته برای تامین این اهداف باید به دو مجموعه اهداف بلندمدت و کوتاه مدت در حرکت راهبردی بورس توجه ویژه داشته باشیم.
اهداف بلندمدت راه اندازی بورس کالای کشاورزی در ایران شامل کاهش هزینه معاملات و ساماندهی مناسب تر بازار محصولات کشاورزی ، افزایش سرعت انتقال اطلاعات بازار به تولید کننده و مصرف کننده، توسعه صادرات محصولات کشاورزی، تغییر الگوی کشت، توسعه بخش کشاورزی و اهداف کوتاه مدت شامل رفع تنگناها و مضایغ مالی کشاورزان ، اصلاح ساختار بازار سنتی ، جلوگیری از نوسانات شدید قیمت، کاهش ریسک قیمت و معاملات ، بهبود کیفیت محصولات کشاورزی از طریق استاندارد کردن آن ها، تامین مالی کشاورزان و کاهش هزینه های شناسایی منابع تولید و مصرف بازار هستند.
از این رو هرچند بورس کالای ایران بهعنوان یک ابزار جدید با ایجاد بازارهای فراگیر، یکپارچه و متشکل و سازمانیافته در صدد رفع مشکلات برآمده و باعث سهولت در داد و ستد کالا شده و علاوه بر آن ورود برخی محصولات کشاورزی در قالب قیمت تضمینی برای اجرای ماده 33 قانون افزایش بهرهوری بخش کشاورزی و منابع طبیعی کشور،همچون ذرت و جو حرکت مثبتی بوده است، اما ورود محصولات برای معامله با قیمت تضمینی هنوز قانونی نشده و به دستور وزیر وقت انجام میشود که با تغییر وزیر این امر نیز می تواند مشکلاتی را پدید آورد، و اما معضل مهم دیگر این که چرا علی رغم آن که 40 سال است میزان سرمایهگذاری در بخش کشاورزی سه تا پنج درصد از تشکیل سرمایه در اقتصاد ملی بوده، با تاسیس بورس کشاورزی در این رقم شاهد افزایش سرمایه گذاری نیستیم؟
حال با توجه به آنچه آمد، آیا چالش های حوزه بورس کشاورزی قابل حل است، و ایران می تواند با سیستم بورس نگرانی های ناشی از افزایش جمعیت و دهان های باز را حل کند؟
برای بررسی این پرسش مهم، در میزگردی با حضور دکتر محسن عبداللهی، عضو هیأتمدیره شرکت بورس کالا و مدیر تأمین مالی کارگزاری بانک کشاورزی و مهندس اباذری، جانشین معاونت شرکت پشتیبانی امور دام، مدیرکل تأمین و توزیع نهادههای دامی، مزایا و معایب عرضه محصولات کشاورزی و اینکه آیا بورس کشاورزی توانسته همچون سایر بورسها بنگاه معاملاتی خوبی برای سرمایهگذران باشد و سود بهره بردار رادر کنار سود واسطهها افزایش دهد، به بررسی نشستیم. متن این میزگرد از نظرتان می گذرد:
با توجه به سنتی بودن بازار محصولات کشاورزی و الزام برای اجرای ماده 33 قانون افزایش بهرهوری بخش کشاورزی که بر ورود محصولات به بورس تأکید دارد، چه موانعی وجود دارد و چرا بورس کشاورزی همچون فلز و پتروشیمی حجم بزرگی از سرمایه گذاران را به خود اختصاص نداده است؟
عبداللهی: حداقل دوسوم مردم ایران، مستقیم یا غیرمستقیم از بخش کشاورزی ارتزاق میکنند پس با وجود وابستگی معاش مردم، سهم بخش در حوزه کلان ناچیز است. ما در کشور پرجمعیتی زندگی می کنیم و کشاورزی جزو مسائل بااهمیت و استراتژیک است. کالای اساسی کشاورزی از قبیل گندم، جو، ذرت، دام و طیور و... جزو کالاهای استراتژیک محسوب میشوند. تولید کالاهای کشاورزی در ایران بااهمیت است، اما درکشوری چون سنگاپور بهخاطر محدودیت زمین و قرار گرفتن در کریدور انتقال بین اروپا و آسیای شرقی، هر مترمربع زمین به شدت بااهمیت است و مسائل آب و هوایی هم اقتضا میکند که کشت توجیه اقتصادی و فنی نداشته و کشت فراسرزمینی و واردات محصولات پراهمیتتر باشد.
اما ایران دارای ظرفیتهای مناسبی در مناطق مختلف از لحاظ آب و هوایی است و علاوه بر آن به دلیل محوریت و قرار داشتن در منطقه خلیج فارس امکان دسترسی به آبهای آزاد فراهم است وبا توجه به پرجمعیت بودن کشورهای اطراف مزیت رقابتی وجود داشته و علاوه برآن مزیت صادراتی نیز داریم که یکی از مصادیق فوق در محصول زعفران نمود دارد؛ بهگونهای که تولید 96 درصد زعفران جهان و 35 درصد پسته جهان در انحصار ایران است. با توجه به این مزیت های نسبی وبینالمللی ومحور بودن مسئله امنیت غذایی، تجارت شفاف بر تمام مسایل ارجحیت دارد.
بعد از انقلاب شکوهمند اسلامی کشور، دایهدار استقلال بود، اما رویکردهای متفاوت سیاسی ایران با کشورهای منطقه و غرب اقتضا می کند که در مسائل غذایی بهدنبال امنیت باشیم. در حالی که کشورهایی چون مالزی، سنگاپور و کره جنوبی هیچوقت بهدنبال امنیت غذایی نیستند، چون مرزها را بین خود نبستهاند. حتی کشوری مثل کره شمالی که از لحاظ سیاسی نسبت به ایران محدودتر است هیچگاه تحریم غذایی نشده است.
در حوزه حمایت از بخش کشاورزی از یک طرف داریم هزینه میکنیم و از طرف دیگر از یکسری امنیتها و مصالح بهرهمند میشویم، اما هزینه تا جایی توجیه دارد که مصالح مابهازاء تأمین شود. بهعنوان مثال گندمی که در جهان با قیمت 600 تومان عرضه میشود وامکان واردات از قزاقستان و روسیه با قیمت 650 تومان فراهم است، به قیمت یکهزار و 300 تومان با تأمین مالی دولت تمام میشودکه با هزینههای تبعی و انبارداری یکهزار و 600 تومان تمام میشود. در این شرایط بهخاطر مسائل سیاسی موجود در کشور، اصل مبادله زیر سؤال رفته است، زیرا با هر هزینهای که شده، باید محصولات استراتژیک را تأمین و امنیت غذایی را حفظ کنیم.
در محصول گندم بهخاطر حفظ غذای جمعیت حاضر ، ساختار یارانهای و حمایتی در بخش کشاورزی ایجاد کردیم و خرید تضمینی ارائه شد.در حالی که لازم است سیاستها ،هرساله بازبینی شود، چون بین هزینه و منافعی که از این نوع حمایت ایجاد می شود؛ باید تعادل وجود داشته باشد. در دو سال قبل تعادلی در این زمینه وجود نداشت زیرا بیش از 15 هزار میلیارد تومان برای خرید تضمینی 11,5 میلیون تن گندم بودجه صرف شد، که در اقتصاد خانواده های روستایی و هزینههای دولت خدشه وارد کرد. کشاورزان در حال حاضر کشت تکمحصولی دارند، زیرابه دلیل ارائه مشوق ها به کشت گندم ترغیب شده اند، در حالی که قیمت به دو برابر قیمتهای جهانی رسیده است و گندمکار به دنبال سود بیشتر رفته است.
همچنین از آن جایی که دولت نمیتواند هرساله 20 تا 25 درصد رشد قیمت را تایید کند، بنابراین ساختار اقتصادی روستا در حال تغییر است و شاید نتایج خوبی در آینده حاصل نشود و ترکیب درآمدی خانواده بر هم خورده به گونه ای که گندم جایگزین دامپروری و کشت سایر محصولات شود.
با وجود هزینههای کلان دولت، یارانه دوبرابری به گندم پرداخت میشود، در حالی که این یارانه، به افزایش دوبرابری کیفیت و یا محصول نهایی مثل نان منجر نشده است. نگاه به تأمین امنیت غذایی باید چرخهای باشد و در بورس کالای کشاورزی این نگاه وجود دارد و در این چرخه بازیگران ، تأمین کننده های مالی همچون بانک کشاورزی باید وجود داشته باشند. در حال حاضر نگاه دولت حمایت از کشاورز است و گاهی حمایت از مصرفکننده و اتحادیه نان یعنی در وسط چرخه نیز وجود دارد.
اباذری: کشاورزی بخش نوسانداری محسوب می شود، هرساله مخاطراتی چون خشکسالیهای متوالی در بخشهای مختلف کشور، سرمازدگی و... آسیب هایی را به بخش وارد میکند؛ بنابراین ریسک سرمایهگذاری در بخش بالا بوده و سودآوری تضمینشدهای وجود ندارد. گفته میشود که بعد از صنعت نفت، دومین بخشی که جذب سرمایه گذار بیشتری در کشور دارد ، صنعت مرغداری است؛ بنابراین بخش طیور از ردههای بالای سرمایهگذاری برخوردار بوده و با وجود آن که حجم تولیدات این بخش از 560 هزار تن اوایل انقلاب اسلامی به دو میلیون تن در سال گذشته رسیده است، اما هنوز در حد انتظار نبوده و نیازمند سازوکار است. اجرای سیاست قیمت تضمینی جو و ذرت که در ماده 33 قانون افزایش بهرهوری بخش کشاورزی دیده شده است، از اقدامات انجامشده ای است که با وجود تنگناها مشکلاتی نیز داشته است.
با وجود عرضه موفق برخی محصولات در رینگ کشاورزی، همچنان مشکلات زیرساختی برای عرضه محصولات کشاورزی ازجمله جو و ذرت در بورس کالا وجود دارد، چه اقداماتی برای برطرف شدن آن لازم است؟ آیا استاندارد های ویژه ای برای ورود محصولات کشاورزی به بورس وجود دارد؟
اباذری: عرضه جو و ذرت در بورس کالا از سال 1395 به دو روش گواهی سپرده کالایی و عرضه فیزیکی انجام شد که به موجب آن در روش نخست در ابتدا باید انبارهای مورد تأیید بورس کالا وجود داشته باشد که البته در برخی مناطق با نبود انبار مواجه هستیم یا صاحبان آن تضامین لازم را برای این منظور ندارند؛ بنابراین کار ناتمام میماند، پس نیاز است واسطههایی چون شرکت پشتیبانی امور دام ورود کنند و با تضامینی که دارند، انبارها را با بورس طرف قرارداد کنند.
بهعنوان مثال در استانداردهایی که باید توسط بهرهبردارانی که قصد دارند محصول ذرت را تحویل انبارها دهند، رعایت شود، رطوبت 15 تا 35 درصدی است که گاهی بهدلیل تأخیر در کشت، امکان کاهش رطوبت در مزرعه نیست که در این موارد پیشنهاد شد که این نوع محصولات که کیفیت پایینتری دارند، با تفاوت قیمتی در مقایسه با سایرین عرضه شوندکه مسایل این چنینی در حال رفع شدن است.
عرضه محصولات کشاورزی دربورس کالا چه مزایایی را عاید بخش کشاورزی می کند؟ از منظری دیگر بورس چگونه می تواند به کالاها مزیت دهد؟
عبداللهی: در جهان حتی برای محصولات فسادپذیری همچون گل مبادله کالا انجام میشود. بنابراین در تمام جهان بورس بهعنوان یک ابزار اقتصاد آزاد شکل میگیرد و عمل می کند و منادی شاخص شفافیت است. در اقتصادی که شفافیت نباشد، سیگنال های ارتباطی به درستی عمل نمی کند. بنابراین بورس باایجاد شفافیت، برای تمامی فعالان اقتصادی مزیت خواهد داشت. بورس از لحاظ لغوی به بازار تعبیر میشود.همانگونه که بازار تهران شکل گرفت و حجم انبارها نشان میداد که اوضاع آن کالا چطور بوده، در بورس هم میتوانیم این سیگنالها را دریافت کنیم که منجر به شفاف شدن قیمت، حجم انبارها و مبادله کالاها شود. مزیت دیگر بورس، نظاممند بودن آن است. یعنی هرکدام از طرفین با خیالی آسوده اقدام به تجارت میکنند.
همچنین یکی دیگر از مزایای اقتصاد آزاد (بورس)، استانداردبودن کالاهاست، زیرا این امر باعث میشود کالاها درجهبندی داشته باشند و خریدار بتواند روی تابلوی معاملاتی بر اساس نیاز، نهاده ای را که می خواهد، انتخاب کند. در نهایت بورس منادی اقتصاد آزاد است. بورس در نتیجه توسعهیافتگی تولیدکنندگان شکل میگیرد. خریدار و فروشنده در بازار بورس میتوانند با هم قرارداد ببندند و معامله را مستقیم انجام دهند. بورس کشاورزی از قدیم شکل گرفته و محصولاتی چون ذرت و جو که متولی آن دولت بوده، نیز در آن معامله شده است.
اباذری: من از زاویه دیگری با توجه به حوزه تخصصی ام بحث می کنم. ببینید با وجود عرضه موفق برخی محصولات، جوجه یکروزه نیز به این بازار ارایه و مقدار محدودی خرید نیز انجام شد، اما هنوزنیازمند فرهنگسازی برای عرضه سایر محصولات هستیم تا برخی از فروشندگان ازطریق کانال های تلگرامی و پیامکی اقدام به اعلام قیمت نکنند. متاسفانه خریداران بهخاطر ترسهای مالیاتی و عوارض دولتی رغبتی به شرکت در بورس ندارند، اما اگر عرضهکنندگان کالای خود را در بورس عرضه کنند، به طور قطع خریداران نیز خریدهای خود را از این طریق انجام میدهند. به دلیل سابقه ای که در گذشته وجود داشته که بعد از دو سال، مالیات از عرضهکنندگان خواسته شده، اطمینان به بورس وجود ندارند.
با تاکیدات وزیر جهاد کشاورزی کنجاله سویا، ذرت و جوی وارداتی در بورس کالا عرضه شد؛ پیش بینی می شود که با اعلام مزایای مثبتی که بازار بورس دارد، کمکم فروشنده به این باور برسد که عرضه در بورس در بلندمدت سودآوری خواهد داشت، و بدین ترتیب معاملات این بخش رونق بگیرد. هنوز مزایای عرضه محصولات کشاورزی در بورس پنهان است، که در صورت آشکار شدن، بسیاری از محصولاتی که قابلیت استانداردسازی دارند ، قابلیت عرضه در بورس راخواهند داشت. دربازار جو و ذرت اختلاف قیمت همچون گندم نیست، زیرا از گندم حمایت ویژه میشود، امسال تولید و عملکرد جو در بازار بورس کمتر از سال گذشته بود، چون کشاورز ملاحظه می کند که از گندم حمایت های بیشتری میشود، بنابر این از کشت محصول جو خودداری کرده و گندم کشت می کند.
جو با قیمت جهانی به قیمتی حدود 930 تا 950 تومان در مبادی تحویل میشود وبا احتساب هزینه حمل و سایر هزینه ها در زمان رسیدن به مرکز استانها قیمتی معادل یکهزار و 50 تومان پیدا می کند در حالی که قیمت تضمینی اعلام شده از سوی دولت برای این محصول هزار و 30 تومان است، اما گندم بهدلیل استراتژیک بودن مورد حمایت است ومقایسه قیمت وارداتی که حداکثر با دلار دولتی 700 تومان به مبادی رسیده و با قیمت 800 تومان در سطح کشور قابل دریافت بوده، در حالی که قیمت خرید تضمینی تعیینشده برای آن یک هزار و 300 تومان است، این مابه التفاوت دلیل اصلی را برای رفتن کشاورز به سوی کشت گندم نشان می دهد.
آیا اقتصاد دولتی اجازه می دهد بورس کشاورزی از آنچه هست فعالتر شود؟ به عبارت دیگر آیا زیرساختها برای حضور محصولات کشاورزی فراهم است؟
اباذری: ببینید برای مثال معامله گندم در بورس کالا شدنی است، اما چون تولید و خرید گندم در اختیار دولت است و دولت است که آرد تولیدی را به کارخانهها و نانواییها می رساند، در صورتی که خود عرضه کننده باشد، کل عرضه را باید خود دولت خریداری کند و شاید این مساله توجیه اقتصادی نداشته باشد. با این همه به صورت پایلوت قرار است امسال بخشی از گندم و برنج تولید شده در کشور در بورس عرضه شود، اما به طور قطع در حجمی کمتر از 11 میلیون تن است.
عبداللهی: مشکل اصلی توسعه نیافتگی در بازار سرمایه ، همخوانی نداشتن ساختار اقتصاد ایران با واژه شفافیت است. در شرایط حاضر نگاه دولت، نگاهی مبتنی بر درآمدزایی نبوده تا نظام مالیاتی جامعی را پیاده کند، به همین دلیل دنبال ایجاد شفافیت هم نبوده است. بنابراین بورس جذابیتی ندارد. بورس به عنوان محلی تعریف می شود که انتظارات خریدار و فروشنده به هم متصل شده و اقتصاد بر اساس عوامل درونزا فعالیت خود را ادامه دهد. در کشوری که اصلاً قرار نیست دولت از محل مالیات درآمد داشته باشد دلیلی برای ظهور و به ثمر رسیدن اقتصاد آزاد (بورس) وجود ندارد. عرضهکنندگان برای فرار مالیاتی و برای آن که دیگران از مقدار واردات شان مطلع نشوند، حاضر نیستند محصول شان را در بورس کالا عرضه کنند.
در کالاهایی مثل زعفران و پسته نیز با وجود آن که عرضهکنندگان بهصورت مستقیم مطابق قانون معاف از مالیات هستند، گاهی با سلیقهای برخورد کردن ممیزها مواجه می شوند واین نگرانی تا چند سال بعد هم آن ها را نگران از مالیات می کند. استیلای دولت در ساختار اقتصادی که اززمان پیروزی انقلاب اسلامی شکل گرفته و همچنان وجود دارد، باعث شده که مدیران دولتی تمایل به مؤلفههای اقتصاد آزاد نداشته باشند، و بدین ترتیب منافع ملی دستخوش منافع اشخاص شود.
آقای اباذری وضعیت محصولات عرضه شده در بورس برای اجرای ماده 33 چه نتایجی داشت؟ آیا توانست انتظارات لازم از کارکردهای سازمان بورس را برآورده کند؟
اباذری: در سال گذشته یک میلیون و 146 هزار تن جو در قالب ماده 33 جمعآوری و در بورس عرضه شد، اما امسال این عدد به رقم 361 هزار تن رسید که کاهش آن دو دلیل داشت: یکی این که قیمتهای بازار به قیمت تضمینی دولت نزدیک بود. یکهزار و 30 تومان خرید دولتی و در بازار هم قیمت 900 تومان بود، اما در بورس به طور متوسط تا 900 تومان هم خریداری شد پس میتوان گفت که تا 90 درصد مجصول با مولفه قیمت تضمینی در بورس خریداری شد و بخشی ازکاهش حجم بهدلیل آن است که اختلاف قیمت در بازار آزاد کمتر بود و کشاورزی ترجیح داد که به عوامل سر مزرعه محصول را بفروشد ؛ علاوه بر آن کاهش تولید هم در برخی مناطق وجود داشت و چون کشاورزان برای کشت مختار بودند ، بین گندم و جو، گندم کاشتند تا دولت هزینههای شان را پرداخت کند.
خرید ذرت هنوز شروع نشده در حالی که آمارهای سال گذشته نشان از جمعآوری 570 هزار تن محصول را دارد که در بورس عرضه شد و بخشی بهصورت گواهی سپرده و بخشی فیزیکی عرضه شد.
مزیت گواهی سپرده نسبت به سایر روشهای معامله در بورس کالا برای کشاورز چیست؟
اباذری: گواهی سپرده دارای این مزیت است که وابستگی کشاورز به دولت کم میشود. فقط انباری هست که طرف قرارداد بورس شده و اطلاعات کشاورزان و محصولات در قالب یک گواهی سپرده صادر شده و سپس گواهی در بورس عرضه میشود. یعنی کشاورزی به کارگزار وکالت میدهد و کارگزاری هم بعد از فروش محصول بهای آن را به حساب کشاورز واریز می کند.
نقش شرکت پشتیبانی به عنوان مباشر در تایید قبض انبار است و علاوه بر آن در پرداخت مابهالتفاوت ها دخالت میکند، اما در روش عرضه فیزیکی، محصول کشاورز تحویل شرکت پشتیبانی امور دام شده و پیدا کردن کارگزار نیز بر عهده شرکت است و پرداخت مابهالتفاوت هم با توجه به حجم بار و قیمت فروش را پرداخت می کند. از نظر شرکت پشتیبانی امور دام،روش گواهی سپرده ارجحتر است چون حجم کار کارشناسان شرکت کمتر می شود.
آیا با پیشرفت روند فعلی، پایداری تولید گندم از طریق ورود کل محصول گندم در بورس امکان پذیر خواهد بود؟
اباذری: در شرایط حاضر آن بخشی از گندم که مربوط به کارخانههاست در بورس کالاعرضه میشود، اما، اگر به سطح پیشرفت حذف یارانهها برسیم و به" نان " بهعنوان یک کالای پست نگاه نکنیم خواهیم توانست به موفقیت در این زمینه دست یابیم. البته این اقدام به فرهنگ سازی نیاز دارد و لازم است آرد و گندم تولیدی، کیفیت داشته باشند تا مسئله رقابتی شود تا بدینترتیب رقابتپذیری از سطح مزرعه آغاز شود. با دانستن مزایای مثبت بورس ، مردم تابع میشوند به مرور با برنامه هایی که دولت ارائه میدهد، ترغیب می شوندو محصول شان را در بورس عرضه می کنند.
عبداللهی: کارخانههای آرد در حال حاضر کارمزدی هستند و کشاورز میداند که هر نوع گندمی را که بکارد، مخلوط و بعد تحویل انبار میشود. ممکن است حداکثر دو درجه افزایش کیفیت پیدا کند. پس بدینترتیب افزایش کیفیت اتفاق نمی افتد و لازم است نان را از دخالت دولت خارج کنیم و در این راستا باید هزینههایی انجام شود تا همگان نفع ببرند. در سال گذشته سههزار و 650 میلیارد تومان اوراق منتشر شد و پول این اوراق برای این بود که گندم از کشاورزان گرانتر خریداری شود. با انجام این امر بهای این پول به جیب یک میلیون و 700 خانوار کشاورز رفت.
از آن جایی که دولت پول ندارد، و هزینه گندم معادل 15 هزار و 500 میلیارد تومان است برای پرداخت بهای آن به کشاورزان سههزار و 650 میلیارد تومان اوراق منتشر شد. قرار بود اوراق از محل ردیف بودجه پرداخت شود. ولی از آن جا که وضعیت فروش نفت خوب نبود و قیمت جهانی نیز پایین آمده بود، بدین ترتیب ردیف بودجه صفر و تصمیم گرفته شد هزینه مذکور ازمحل بانک کشاورزی پرداخت شود، اما از آن جا که منابع فوق از منابع بانک مرکزی تأمین شده بود، این پول از جیب 70 میلیون جمعیت برداشته شد تا به آن دو میلیون خانوار گندمکار مبلغ گرانتری در حد 20 میلیون تومان پرداخت شود در حالی که این دو میلیون جزو این 70 میلیون نیز هستند.
واسطهها قبل از ورود محصول به کارخانه محصول را با قیمتی بالاتر از آنچه کشاورز توافق کرده خریداری میکنند. در واقع واسطهها قیمت را تعیین میکنند و نه بورس. بورس چقدر از معامله سلف استفاده کرد؟
اباذری: محصولی که در بازار بورس عرضه می شود، فرقی نمیکند چگونه باشد. در زمانی که قیمت محصول در بازار جهانی به قیمت بورس نزدیک باشد، فقط موقعی فاصله به وجود می آید که قیمت تضمینی دولت با قیمت بازار متفاوت باشد و کشاورز به آن قیمتی بفروشد که سود بیشتری داشته باشد. عوامل واسطه نیز همیشه در بازار حضور دارند و هرچه قیمت تضمینی نزدیکتر به قیمت بازار باشد واسطهها نقش پررنگتری پیدا میکنند. هنوز در بخش کشاورزی، تضمین دیده نشده که قبل از رسیدن فصل، محصول کشاورزان خریداری شود، اما درباره مرغ، شرکت بورس کالا در حال تعریف استانداردهای لازم است تا برای ذخیره مرغ دو ماه بعد، تولید را بهصورت سلف خریداری کند.
با توجه به نوسانات قیمت مرغ در برخی از ماهای سال چرا ذخیره شرکت پشتیبانی امور دام بهموقع به بازار نمیرسد که کمبود پیدا نکنیم و نظام قیمتی هم دچار افزایش و کاهش نشود؟
اباذری: مردم رغبتی برای خرید مرغ منجمد ندارند و در زمانی هم که افزایش قیمت وجود دارد، شرکت پشتیبانی امور دام در تمامی مبادی همچون فروشگاههای زنجیرهای و حتی میدان بهمن عرضه گسترده انجام میدهد، اما مصرفکننده حاضر نیست مرغ منجمد استفاده کند. 20 سال است روی بازار مرغ صحبت میشود، اما چون مازاد تولید وجود دارد و در برخی مقاطع کمبود به وجود می آید، هنوز فرهنگ مصرف مرغ منجمد جا نیفتاده است. در این باره باید تاکید که حتی اگر عرضه کافی باشد، قیمت نهادهها تأثیری در بازار مرغ نخواهد داشت اما اگر مقدار تولید کم شود، قیمت نهاده خودنمایی میکند.
عبداللهی: دلالی همیشه در نتیجه یک فرصت اقتصادی ایجاد میشود و شخص واسطه دارای وضعیت حقوقی است و در تمام جهان نیزشناختهشده است و حتی دلالی نوین به تازگی در حوزه مسکن شکل گرفته است. دلال با ارزش افزودهای که برای کالاها ایجاد میکند، قیمت را تعیین میکند.این ارزش افزوده جغرافیایی، زمانی، کالایی یا بازاری است ومیتواند کالا را به بازار پر رونق برساند. بنابراین لازم است جایگاه دلالان را در بخش کشاورزی شفافتر ببینیم. سلفخری سر مزرعه کشاورز، تأمین نقدینگی میکند، اما این که منافاتی با کار بورس دارد یا خیر، باید گفت از قدیمالایام کشاورز با دلال کار میکرده و این قشر شرایط خوبی را برای کشاورز فراهم میکنند و از آن جا که دو نفر اختیار معامله دارند، میتوانند با هم کار کنند. در حال حاضر هم میتوانید برای دلال حق و حقوقی قائل باشیم و به او امتیاز دهیم ، شاید بتواند کمک کند که وضعیت رکود بازار از بین برود.
از آن جایی که بورسها دنبال روابط فردی نیستند و کلان ماجرا را در نظر میگیرند، پس نمیشود گفت که همه کشاورزان باید کد بورسی داشته باشند. عملا مباشران که به زبان ساده همان دلال ها هستند منافع بالایی نمیبرند، چون قیمتها مشخص است به عنوان مثال در محصول پسته بازیگران اصلی همان تعاونیها هستند.
آیامنبع اطلاعاتی بورس همیشه بهروزو قیمت ها شفاف ارایه می شود؟
اباذری: بورس کالا در زمینه کالاهایی که عرضه میشود مثل طلافروشی هاست. و همیشه قیمتها بهروز است.
عبداللهی: مکانیزم بورس قابل دستکاری توسط هیچ بازیگری نیست، چون بر اساس مزیت رقابتی و منافع مشخص تعریف نشده که تحت تأثیر قرار گیرد. در شرایط اقتصادی عادی بورس بهترین مکان برای تعیین قیمت محصولات است. حتی بورس متأثر از قیمتهای حمایتی و فرصتهای وارداتی نیز هست.
چه کنیم که استانداردهای لازم را در محصولات مان اعمال کنیم تا کالاهای کشاورزی بتوانند در رینگ صادراتی هم موفق باشند؟ و در این باره آیا می توانیم به استانداردهای جهانی هم فکر کنیم؟
اباذری: استاندارد ایران در تولید محصول کشاورزی وجود دارد اما گاهی در تطبیق آن مشکل به وجود میآید و اگر محصولی برای صادرات در نظر گرفته شود، باید استانداردهای جهانی را هم رعایت کنیم تا اگر مشکلی بهوجود آمدو به عنوان مثال ویژگیهای تعریفشده در محصول پیدا نشد، قابلیت پی گیری داشته باشد. البته در شرایط حاضردر محصولاتی چون زعفران و پسته که بر محور صادرات متمرکز است، استانداردهای قابل قبولی وجود دارد و حتی در محصول مرغ در برخی سالها در حد 50 تا 60 هزار تن صادرات در خارج از بورس داشته ایم. البته اگر همه صادرات از طریق بورس صورت بگیرد بسیار ایده آل تر خواهد بود.
عبداللهی: مکانیزم بورس گامبهگام است و هرکدام از طرفین باید سند دریافت وجه و کالا را داشته باشند. در سال قبل گندم صادراتی در رینگ عرضه شد، اما توفیقی نداشت. بورس باید بهدنبال مشوق باشد چون بورس وابسته به ذخایر سپرده مردم نیست. برای حوزه صادرات ظرفیتهایی دیده شده است، اما نتوانسته جذابیت ایجاد کند . در حال حاضر بسته زعفران و پسته در حال تدوین است و برای رقم زدن منافع ملی این دو کالای صادراتی، لازم است مشوقهایی را در سطح کشور ایجاد کنیم.
کشاورزی خانوادگی در کشوری چون آلمان وجود دارد. آن ها از سازوکارهای لزم برای استفاده از نظام بورس برخوردارند، آیا در ایران نیز سازوکاری برای کشاورزان خرد تدوین شده است؟
اباذری: یکی از مواردی که بورس برآن تأکید دارد آن است که کشاورزانی که قرار است محصول بر روی تابلو عرضه کنند باید قبل از فصل برداشت کد اعتباری داشته باشند و ثبت اطلاعات شوند و حتی شماره حساب خود را به تأیید بانک برسانند و پس از راستیآزمایی و همخوانی اطلاعات امکان واریز مبلغ فروش وجود خواهد داشت .
درباره تعاونیها به عنوان مثال آستان قدس رضوی در چند شهرستان مزرعه دارد، میتواند همه را با یک کد و یک حساب متمرکز تحویل دهد، اما ترجیح آن است که پول به تعاونی نرود زیرا ممکن است برخی از تعاونی ها در تقسیم مبلغ کوتاهی کنند، و از آن جایی که سازوکار برای این اجزء فراهم است هر کشاورز میتواند خودش عملیات فوق را انجام دهد.
با توجه به موانع و مزایا چه آیندهای برای بورس کالاهای کشاورزی متصور هستید؟ آیا بورس می تواند در ارتباط با محصولت کشاورزی اهداف بلندمدتی چون کاهش هزینه معاملات و ساماندهی مناسب تر بازار محصولات کشاورزی ، افزایش سرعت انتقال اطلاعات بازار به تولید کننده و مصرف کننده، توسعه صادرات محصولات کشاورزی، تغییر الگوی کشت و یا توسعه بخش کشاورزی را تعقیب کند؟
اباذری: کار نوپایی که آغاز می شود، به سازوکارهایی نیاز دارد که به تدریج فراهم شده ودر حال حاضر وضعیت این سازوکار مناسبتر از دو سال گذشته است. در موضوع قیمت تضمینی انتخاب این که چه کالایی خرید تضمینی شود یا در بورس عرضه شود به سیاست دولت برمیگردد، گرفتن کد بورسی با حداقلهایی چون کد ملی، امکان خرید و فروش برای کشاورز رافراهم می آورد. در عین حال برای تحقق اهداف بلندمدتی که ذکر کردید، همکاری همه دستاندرکاران لازم است. برای مثال اگر اطلاعات کشاورزی در سامانه ثبت شود و کشاورزی از فهرست جا نماند مشکلات مربوط به این حوزه حل خواهد شد. ولی اگر ثبت اطلاعات وجود نداشته باشد، قبل از تحویل بار مشکلاتی بهوجود خواهد آمد. بنابراین اهداف کلانی که ذکر کردید نیازمند راه کارها و راهبردهای خود است.
عبداللهی: در پاسخ به این پرسش باید بگویم برای مثال بحث سامانههای اطلاعاتی در گذشته وجود نداشت، این امر یک قدم در راستای شفافیت است. در عرضه سلف و مرابحه به اطلاعات ونتایج خوبی دست پیدا کردیم. بورس تابعی از اقتصادپیشران است و وقتی موتورش روشن شود، می تواند ظهور خوبی از اقتصاد ارائه دهد، از طریق بومیسازی ابزارهای نوین مالی پیگیری های لازم انجام شد حتی صندوق سرمایهگذاری در اوراق بهادار مبتنی بر ذرت و جو را از یک سال قبل پیگیری کردیم و برای پسته و زعفران در حال حاضر نمادسازی شده و صندوق زعفران و پسته در حال شکلگیری است، و این خود به معنای پیشرفت در حوزه های شفاف سازی و شاخص سازی است. امیدواریم که در دهه آینده ساختار کشاورزی ما توسعه یافته تر باشد همراه با، شفافیت قابل اتکا و با دادههای صحیح که بتوانیم به کشاورزی مسیر و هدف دهیم که در این صورت به این بازار اصطلاحاً توسعه یافته گفته می شود. همینطور باید آمایش سرزمین داشته باشیم تا برای بورس برنامهریزی کنیم و به مفهوم توسعه یافتگی برسیم نباید به هر قیمتی هر محصولی را در هر منطقهای کشت کنیم.