عصر بازار- سندرم تعصب به سهم: به طور واضح اگر بگوییم تعصب به جا در سایر قسمتهای زندگی امری خوب و لازم است، قطعا در معاملات سهام اینگونه نیست.
به گزارش پایگاه خبری «عصر بازار»، افراد مبتلا به سندرم تعصب سهام، اغلب فقط دنبال اخبار خوب و دلگرم کننده در مورد سهام خود میگردند و تاب هیچگونه نظر مخالفی را ندارند و فورا در مورد نظر مخالف جبهه میگیرند. تنها کار این افراد این است که در رسانههای اجتماعی و مجازی دنبال گروهها و افراد موافق نظر خود میگردند و در رسانهها و گروههای طرفدار آن نماد بورسی عضو میشوند و طبیعی است قرارگیری در چنین محیطی باعث سرپوش گذاشتن و نادیده گرفتن فرد در برابر هرگونه خبر منفی واقعی میشود. این افراد عادت دارند هر چه بیشتر آن سهم نزول میکند، بیشتر و بیشتر از قبل در آن باتلاق فرو میروند و فروشندگان آن سهم را عدهای احمق و دیوانه خطاب میکنند. آنها به قدری در آن باتلاق خودساخته پر تعصب فرو میروند تا به دست خودشان در همان باتلاق سرمایهشان نابود میشود.
تجویز مربی معاملات:
هیچگاه از یک سهم به قدری سنگین نخرید که عملا ناخواسته دچار تعصب غیرارادی بشوید. همیشه در بازار این نکته را به یاد داشته باشید که احتمال واقعیت داشتن اخبار منفی هم هست و هیچکس از اشتباه مبری نیست. سعی کنید تمام جوانب را بسنجید؛ کسی که مخالف سهم شما حرفی میزند لزوما دشمن شما نیست.
«در بازارهای مالی همیشه افراد واقع گرا بیشتر از آرمان گراها دوام میآورند...»
سندرم فلج معاملاتی:
در بازار سهام متضررتر از کسانی که مدام در روند نزولی با خرید بیشتر به ضررهایشان اضافه میکنند (بدون اصول میانگین گیری) افرادی هستند که سهمی را میخرند سپس گیج و مبهوت فقط افت قیمت و کاهش ارزش پورتفوی خود را نظاره میکنند.
این افراد در بازارهای نزولی ممکن است کاهش سرمایه تا سرحد 50 درصد را نیز تجربه کنند و بهتر است بدانید که برای جبران 50 درصد زیان نیاز به کسب 100 درصد بازدهی میباشد.
با اطمینان میتوان گفت در بازارهای راکد و نزولی حدود 70 درصد سبد نیمی از فعالان بازار دچار فلج معاملاتی میشود.
در این زمینه یک مقاله مختصر به نام «پدیده تنگی سرمایه» به قلم اینجانب منتشر شده است که مجدد آن را مرور میکنیم.
پدیده تنگی سرمایه:
در بازارهای سهام وقتی برخی سهام شما وارد زیان شود شما در برابر فروش مقاومت میکنید و بر عکس در هنگام سود به علت ترس از دست دادن سود حاصله زود معامله را میبندید و عملا زیانهای شما از سودهای شما بیشتر می شود. تا اینجای کار خطرناک نیست ولی تا سر حد اینکه از هر 10 معامله فقط 2 عدد وارد زیان شود در سیکل بعدی 10 خرید دیگر میکنید که 2 عدد از 10 تای جدید نیز به 2 عدد زیان قبلی افزوده میشود و در سیکل بعدی از 10 تا فقط 7 تا سود میکنید چون بالانس روانی بهم میریزد و 3 عدد زیان به 4 تای قبلی اضافه میشود و تا حدی این سیکل مرگ آور پیش میرود تا کل سرمایه شما رو بخواباند و عملا زیانی بالای 40 درصد در سرمایه خواهید داشت. از دیدگاه مدیریت سرمایه، زیان فقط 40 درصد نمیباشد بلکه زیانهای روانی، خواب سرمایه، نبود نقدینگی برای فرصتهای خرید طلایی پیشرو را نیز میتوان به این قضیه اضافه کرد. (تازه ایده آلترین حالت معامله گری یعنی از 10 تا 8 تا سود در نظر گرفته شد). اینجا به این نکته پی میبریم که در بازارهای مالی همیشه تعداد فروش کمتر از تعداد خرید است و این طبیعی است اما نباید به این سیکل خودتکرارشونده اجازه داد تا سبد شما را به مرگی خاموش بکشاند و باید با در جریان انداختن و گردش حساب این رکود را از سبد برداشت چون عملا تنگی سرمایه باعث میشود بازدهی یک سبد 100 میلیونی برابر با یک سبد 10 میلیونی شود.
تجویر مربی معاملات:
برای معاملات خود علاوه بر حد زیان قیمتی، حد ضرر زمانی نیز قائل شوید. به یاد داشته باشید همیشه اولین ضرر، بهترین ضرر است زیرا از یک جا به بعد جبران ضررها امری غیر ممکن میشود. شما به ازای نگهداری بیش از حد یک سهام در ضرر هزینههای دیگری نظیر خواب سرمایه، هزینه فرصت، تشویش روحی و روانی و کاهش قدرت سرمایه را نیز میپردازید.