عصر بازار- "تغییر قاعده دریافت مالیات در بازار سرمایه"؛ چندی پیش رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار با اعلام این خبر گفت با چراغ سبز سازمان مالیاتی قرار است افرادی که در خرید سهام ضرر کرده باشند، از مالیات معاف شوند و مالیات فقط از معاملات سودده دریافت شود.
به گزارش پایگاه خبری «عصر بازار»، به گفته شاپور محمدی، مالیاتی که از سهامداران دریافت میشود زیاد است و باید میزان آن کاهش پیدا کند. بر این اساس با حذف مالیات از معاملات زیانده، تنها دادوستدهای سودده مشمول مالیات میشود و میزان مالیات پرداختی سرمایهگذاران بورس در مجموع کاهش خواهد یافت. به علاوه این که نرخ مالیات باید براساس تجربیات جهانی و مطابق عرف بازارهای سرمایه در دنیا دریافت شود و بر اساس این رویکرد، میزان فعلی (نیم درصد مالیات مقطوع نقل و انتقال سهام) نیز باید کاهش پیدا کند.
البته هر چند رئیس سازمان بورس زمان دقیق و مشخصی را برای حذف مالیات از معاملات زیانده اعلام نکرده و اجرای آن را به دریافت مصوبه قانونی منوط دانسته است اما برخی از فعالان بازار سهام آن را زمینهسازی برای دریافت مالیات از معاملات سهام میدانند.
با وجود این در حالی قانون صراحت دارد که مالیات فروش سهام، مالیات مقطوع است و از 1.55 درصد هزینه معاملات سهام، نیم درصد آن متعلق به مالیات مقطوع نقل و انتقال سهام است که مدیر نظارت سازمان بورس معتقد است سازمان بورس بهدنبال این است افرادی که در معاملات ضرر میکنند معاف از پرداخت مالیات باشند؛ ضمن این که این اقدام معافیت بهمعنای این نیست که سازمان بورس یا سازمان امور مالیاتی بهدنبال این هستند که از افرادی که در جریان معاملات سهام سود کسب میکنند مالیات بیشتری به جبران این اقدام گرفته شود.
گفتنی است، در حال حاضر آن چه که بر معاملات بازار سرمایه حاکم است این است که مالیات بر معاملات سهام در زمان فروش به میزان 0.5 درصد ارزش معامله گرفته میشود، چه سهامداران در معاملات سود کرده باشند چه این که دادوستدهایشان با زیان مواجه شده باشد. البته این موضوع هم یکی دیگر از تمایزات اقتصاد و بازار سرمایه ما است؛ چرا که در بورسهای دنیا از معاملهای که تبدیل به زیان شود مالیات گرفته نمیشود و معلوم نیست چرا در طول این سالها کسی به فکر درمان این درد در بازار سهام نیفتاده است.
با همه این تفاسیر گویا سازمان بورس در حال رایزنی برای حذف مالیات از معاملاتِ منجر به زیان و کاهش مالیات نیم درصدی در زمان فروش است تا شاید از این منظر قدری شبیه بورسهای خارجی شویم.
از این رو برخی معتقدند حذف مالیات از معاملات زیانده عاملی برای کاهش هزینه معاملات در بورس است و میتواند به عنوان مشوقی در بازار مطرح باشد که افزایش حجم و ارزش معاملات بورس را در پی دارد.
در آن سوی میدان اما مخالفان این طرح میگویند مالیات ابزاری است برای کاهش نوسانات بازار سهام، افزایش درآمد مالیاتی، هدایت سرمایهگذاران و مدیران به رفتارهای سرمایهگذاری با دید بلندمدت، توسعه کارآیی بازار و نیز تخصیص منصفانه ثروت اجتماعی؛ بنابراین هر چند حذف مالیات از معاملات زیانده ممکن است به رشد حجم و ارزش معاملات در تالار شیشهای کمک کند اما به تعمیق بازار نمیانجامد.
البته ایده حذف مالیات از معاملات زیانده در تالار شیشهای مخالفان جدیتری هم دارد و عدهای بر این باورند که با حذف نیم درصد مالیات از سهامداران متضرر، قوانین مالیاتی حاکم بر بازار سرمایه تغییر خواهد کرد و سازمان بورس با این اقدام میخواهد مالیات بیشتری برای سهامدارانی که در معاملات خود سود کسب میکنند، بگیرد و در واقع سهامدارانی که سود کسب میکنند، مشمول قانون جدید مالیات خواهند شد.
البته این موضوع بلافاصله از سوی مدیران سازمان بورس تکذیب و اعلام شد مالیات فروش رقم ثابتی است که برای معاملات وضع میشود و ارتباطی به سودآوری یا زیان معاملهگران ندارد؛ بنابراین تلاش سیاستگذار برای اصلاح یک قانون منسوخ شده در دنیا است که برخی بازیگران بازار سهام برداشتهای اشتباهی از این ماجرا دارند.
همچنین به گفته مدیر نظارت سازمان بورس، در حالی در عرف بینالملل هم در بازارهای سرمایه مالیات فقط از شرکتها و قبل از تقسیم سود گرفته میشود که در ایران 25 درصد مالیات قبل از تقسیم سود بین سهامداران، از سود شرکت کسر میشود. بنابراین سهامداران مالیات سهامداری خود را از طریق شرکتها و بهطور غیرمستقیم به ماخذ 25 درصد پرداخت میکنند. از این رو کسر مالیات از معاملات سهام، یک مالیات مضاعف بوده که سازمان بورس مدتهاست بهدنبال حذف این نوع مالیات و کاهش هزینه معاملات است و برنامهای نیز برای افزایش مالیاتگیری از معاملهگران بورسی وجود ندارد.
با همه این تفاسیر اما عدهای دیگر موضوع معاملات بورس و مالیات آن را نوعی دیگر نگاه میکنند. به باور این دسته از افراد در همه جای دنیا دولتها نیاز بودجهای خود را از طریق دریافت مالیات تامین میکنند تا از طریق درآمدهای مالیاتی پاسخگوی بخشی از هزینههای خود باشند.
بر این اساس اقتصاد ما نیز تافته جدا بافتهای از دیگر کشورها نیست. به علاوه این که حالا که قیمت جهانی نفت نیز تکافوی دخل و خرج اقتصاد را نمیدهد، بحث مالیاتستانی بیش از پیش در کشور پررنگ است و این که بخواهیم بخشش مالیاتی برای بازار سهام داشته باشیم قدری دور از ذهن به نظر میرسد.
در مجموع باید گفت، هر چند با حذف مالیات از معاملات زیانده فوایدی همچون ترغیب سرمایهگذاران به سرمایهگذاری در بازار سهام نمایان میشود و معاملهگران کمتر از قبل اقدام به فروش و خروج نقدینگی خود از تالار شیشهای خواهند داشت و این ایده طرفداران زیادی هم در بازار سرمایه دارد، اما تعبیر این رویا به تغییر قوانین و مقررات نیاز دارد.
ضمن این که در شرایط رکودی اقتصاد و بازار سرمایه، این که با کاهش مالیات معاملات، مشوق و جاذبهای را برای ایجاد انگیزه جهت ورود نقدینگی به بازار سرمایه ایجاد کنیم اتفاقی خوشیمن است که تعبیر آن نیازمند همکاری و همفکری متولیان بازار سرمایه و سازمان امور مالیاتی است. به این جهت نباید از بررسی تجربیات جهانی و الگوبرداری از راهکارهای دیگر بورسهای دنیا البته متناسب با شرایط اقتصادی کشور غافل شد و از همه مهمتر رسیدن به این مقصود به پیگیری و تلاشی مستمر توسط متولیان بازار سرمایه نیاز دارد.