عصر بازار- امروزه صندوقهای سرمایهگذاری، به عنوان ویترین کارگزاریها و سایر نهادهای مالی شناخته میشوند و در جذب و دفع مشتریان و سرمایهگذاران، اثرگذاری بالایی دارند. ریشه یابی این موضوع را میتوان در حرفهایتر شدن سرمایهگذاری در بازار سرمایه و روی آوردن سرمایهگذاران حقیقی و غیر حرفهایها به سمت این صندوقها جستجو کرد.
به گزارش پایگاه خبری «عصر بازار»، صندوق کارگزاری بانک پارسیان از نوع صندوق در سهام با سرمایه حدود 12 میلیارد تومانی است که در سال مالی خود توانست سود 29 درصدی به سهامداران بپردازد. به همین دلیل بازار امروز میزگردی با حمید فاروقی، مدیر سرمایهگذاری کارگزاری پارسیان و یاسر حمزه نژادی، تحلیلگر این صندوق برگزار کرد که در آن استفاده از سهامی که پتانسیل رشد قیمتی دارند، به عنوان استراتژی اصلی این صندوق بیان شده است. در ادامه مشروح این میزگرد آمده است.
- لطفا در خصوص تاریخچه صندوق توضیح بدهید که از چه زمانی آغاز به کار کرده و در مدت فعالیت خود با چه تغییرات سرمایهای همراه بوده است؟
فاروقی: صندوق سرمایهگذاری کارگزاری بانک پارسیان از فروردین سال 90 به صورت یک صندوق درآمد ثابت با سرمایه حدود 10 میلیارد تومان آغاز به کار کرد. سود پیشبینی شده ما در آن زمان 17 درصد بود، در حالی که موفق شدیم در شش ماهه 20 درصد سود محقق کنیم. در اوایل سال 91، این صندوق را تبدیل به صندوق سرمایهگذاری در سهام کردیم. در این مقطع به دلیل محدودیتهای مدیریتی، سرمایه این صندوق را کاهش دادیم که بتوانیم آن را با حضور یک مدیر صندوق اداره کنیم. البته اکنون سرمایه صندوق به حدود 13 میلیارد تومان رسیده است.
هنگامی که مدیرعامل مجموعه کارگزاری پارسیان عوض شد، استراتژیهای مدیریت صندوق سرمایهگذاری نیز تغییرات زیادی را تجربه کرد. تا پیش از آن به دلیل تعدد سبدهای سرمایهگذاری، توجه زیادی به صندوق نشان داده نمیشد. اما با تدوین این استراتژی که صندوق سرمایهگذاری، ویترین عملکرد کارگزاری است، توجه به صندوق هم افزایش یافت.
از زمانی که این تصمیم گرفته شد، حدود یک سال و نیم میگذرد و تمرکز ما بر این است که بیشترین بازدهی را با کمترین ریسک ممکن به دست آوریم. برای رسیدن به این منظور تیمی از تحلیلگران حرفهای را در هر دو حوزه تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال گردآوری کردهایم.
سال مالی صندوق کارگزاری پارسیان 27 فروردین است و در سال مالی منتهی به 27 فروردین 96 حدود 29 درصد سود ساختیم که در این مدت، بازدهی شاخص کمتر از یک درصد بود.
همانطور که میدانید، در تئوریهای کلاسیک مالی، کسب سود بالاتر از بازدهی شاخص، امکان پذیر نیست. البته اکنون تئوریهای جدید شاخص بیان میشود که حرفهایها میتوانند این موضوع را ایجاد کنند. اما آنچه برای ما مهم است، تداوم و استمرار در کسب بازدهی مناسب است. زیرا بارها مشاهده شده است که صندوقها در مقاطعی، بازدهی بالایی را کسب نمودهاند، اما نتوانستهاند این بازدهی مناسب را برای سالهای بعد نیز حفظ کنند. این موضوع به حوزه ریسک در این حوزه بر میگردد. اگر یک صندوق یک میلیاردی، از 100 درصد اعتبار هم استفاده نماید و سودآور باشد، به دلیل خاصیت اهرمی بازدهی بالایی را نصیب سهامداران خود خواهد کرد. اما اگر زیان کند جبران آن بسیار سخت خواهد بود.
اگر اکنون به بازدهی ماهانه صندوقها نگاه کنیم، جابه جایی زیادی در رتبه بندی مشاهده میکنیم. بهتر است برای بررسی عملکرد یک صندوق سرمایهگذاری، دورههای طولانیتر مثل شش ماهه یا یکساله را انتخاب کنیم که قابل اتکاتر است.
نکته مهمی که باید به آن توجه شود، این است که همواره بازدهی در کنار ریسک دیده شود. در واقع بازدهی صندوق در کنار میزان ریسکی که برای کسب آن بازدهی تحمل شده است در نظر گرفته شود. سرمایهگذاران میتوانند علاوه بر مشاهده میزان بازدهی، میزان ریسک سرمایهگذاری را هم در همان دوره مشاهده نمایند. علاوه بر تلاش برای کسب بازدهی بالا، ما سعی کردهایم هزینههای مدیریت صندوق را نیز تا حد امکان کاهش دهیم.
به طور مثال، در هزینههای اجرایی صندوق متوجه شدیم که یک صندوق با سرمایه 3 میلیارد تومان، سالانه 300 میلیون تومان کارمزد معاملات پرداخته است. در واقع 10 درصد از سرمایه صندوق، صرف پرداخت کارمزد شده است. بنابراین تلاش کردیم که سهام را با دید میان مدت و بلندمدت خریداری کنیم و از معاملات روزانه پرهیز کنیم تا کارمزد کمتری پرداخته شود.
همچنین سعی کردیم با انتخاب اوراق مناسب، نقدشوندگی را افزایش داده و هزینههایی مانند ضامن نقدشوندگی را کاهش دهیم. در نهایت تلاش کردیم هزینه حسابرس و هزینه متولی را نیز کاهش دهیم.
امروز جذب منابع برای صندوق در اولویت فعالیت ما قرار دارد. ما تلاش خواهیم کرد به طور مستمر عملکرد مناسبی کسب نماییم و جزو صندوقهای برتر بازار باشیم.
در واقع هدفگذاری ما مبنی بر این است که بتوانیم با کسب بازدهی بالا، مشتریان فعلی را حفظ و مشتریان جدیدی را جذب صندوق کنیم.
- در میان صحبتها، بخشی در خصوص مدیریت ریسک صحبت کردید. اکنون بسیاری از صندوقها در بازار حضور دارند که بازدههای مستمر و نرخ میانگین نرخ بازار دارند که استراتژی اصلی این صندوقها، خرید سهام شرکتهای بزرگ و اخذ سود نقدی است که با این کار، صندوق خود را مدیریت میکنند و ریسک بسیار کمی را میپذیرند. شما نیز برای مدیریت صندوق از این روش استفاده میکنید و یا وارد سهام شرکتهای کوچکتر که پتانسیل رشد قیمتی دارند هم میشوید؟
فاروقی: از لحاظ تئوری، استراتژیهای مختلفی برای سرمایهگذاری وجود دارد از قبیل رشدی، درآمدی و... که این استراتژیها تفاوتهایی با هم دارند و به نتایج مختلفی هم ختم میشوند. اما آنچه در صندوق کارگزاری پارسیان اهمیت بالایی دارد، دست گذاشتن بر سهامی است که پتانسیل رشد قیمت دارد. اگر ما یک شرکت را مستعد رشد ببینیم با در نظر گرفتن ریسک، سهم آن را در پورتفوی خودمان افزایش میدهیم.
امروز اغلب مدیران سرمایهگذاری رویکرد محافظه کارانه را در پیش میگیرند و به سراغ سهمهای درآمدی میروند. اما به نظر میرسد که موفقترین افراد در این بازار، افرادی هستند که نیم نگاهی هم به سهمهای رشدی دارند. متاسفانه شرکتها نیز در پرداخت سود تقسیمی به سرمایهگذاران بی مهری میکنند و تا حد امکان از پرداخت آن در موعد مقرر طفره میروند. به هر ترتیب سیاست ما سرمایهگذاری در سهام رشدی و پر پتانسیل و عدم حضور در مجامع تا حد امکان است.
حمزه نژادی: هنگامی که ما قصد ورود به سهمهای رشدی را داریم، بررسی دقیق انجام میدهیم. حتی اگر سهمی به واسطه افزایش قیمتهای جهانی، مستعد رشد باشد، وضعیت جهانی کالای مربوطه را نیز به طور کامل مورد بررسی قرار میدهیم.
ما هنگام بررسی یک نماد، ابعاد مختلف را در نظر میگیریم. بنابراین میتوانیم ادعا کنیم بهترین نوع بررسی در بازار را داریم که تمام سناریوهای ممکن در نظر گرفته شدهاند.
فاروقی: در واقع ما سعی میکنیم بخش بزرگی از ریسک را با بررسی زیاد پوشش دهیم. شرکتهای پتروشیمی مدت زیادی از لحاظ قیمتی ثابت بودند، اما تقسیم سود داشتند. ما طبق بررسیهایمان به این نتیجه رسیدیم که برخی از آنها قابلیت رشد سودآوری دارند. پس از این بررسیها و ورود به سهم، قیمت سهام این شرکتها تا 50 درصد نیز رشد کرد.
- اکنون که توسعه شبکه اجتماعی در بازار افزایش یافته و حتی آسیبهای جدی زیادی به بازار زده است، مسئولان و کارشناسان بازار سرمایه به صورت مداوم بیان میکنند که ورود به بازار سهام باید بر اساس تحلیل باشد. از سوی دیگر گفته میشود که سرمایهگذاران ناآشنا باید از طریق صندوقهای سرمایهگذاری وارد بازار شوند. بر همین اساس تقویت قوای تحلیل در صندوقهای سرمایهگذاری ضروری است. در بخش تحلیل صندوق کارگزاری بانک پارسیان، برنامه ریزی برای استفاده از تحلیلهای تکنیکال و بنیادی به چه شکل دنبال میشود؟
فاروقی: ما اکنون از هر دو نوع تحلیل استفاده میکنیم. برای سرمایهگذاری روشهای علمی مطالعه شده و ابزارهای مختلف ارائه شده است و ما محدودیتی برای استفاده از این ابزارها نداریم. گاهی از فعالان قدیمی بازار شنیده میشود که تحلیل تکنیکال به بازار ضربه میزند. اما به زعم من استفاده از هر دو نوع تحلیل ضروری است. البته اولویت ما برای ورود به سهمها، تایید تحلیل بنیادی است و سپس از تحلیل تکنیکال استفاده میکنیم. همچنین اگر نتایج متناقضی از این 2 روش برای ورود به سهم داشته باشیم، طبق نتایج بنیادی عمل میکنیم.
حمزه نژادی: البته دوره زمانی که قرار است از این تحلیلها استفاده کنیم نیز اهمیت بالایی دارد. هنگامی که سهمی بالاتر و یا پایینتر از ارزش ذاتی خود معامله میشود، در نهایت به ارزش ذاتی خود برخواهد گشت. باید توجه داشته باشیم که چه بازه زمانی را برای سرمایهگذاری خود در نظر گرفتهایم. در اینجا تحلیل تکنیکال به عنوان ابزار کمکی به ما نشان میدهد که سهم چه حرکتی دارد و نقطه ورود و خروج را تعیین میکند. بنابراین باید از 2 ابزار در کنار یکدیگر استفاده کنیم.
همچنین ورود و خروج نقدینگی به عنوان یک عامل سوم در نظر گرفته میشود و در نهایت با دیدن تمام این موارد، تصمیم گیری میشود. بنابراین استفاده از یک ابزار مطرود است.
- اکنون صندوق شما چند درصد اوراق و سپرده بانکی دارد؟
فاروقی : اکنون حدود 25 درصد از منابع صندوق صرف نگهداری اوراق و سپرده بانکی شده که نسبت دو سوم به اوراق و یک سوم به سپرده بانکی تعلق گرفته است.
- اوراق سخاب هم دارید؟
فاروقی: خیر. طبق دستورالعمل ما نمیتوانیم سخاب خریداری کنیم. اما شنیدهام که برخی از مدیران صندوقهای سرمایهگذاری در سهام برای صندوق خود سخاب خریدهاند، زیرا سودهای نجومی بالایی دارد. اما نمیدانم با چه ترفندی از دستورالعمل تخطی کردهاند.
- شما برای صندوق از اوراق اخزا هم استفاده میکنید؟
فاروقی: در اوایل ورود اخزاها به بازار از آنها استفاده میکردیم. اما اکنون خریداری نمیکنیم. دلیل عدم خرید ما این است که اخزاها معامله به کسر میشوند و تا روز سرسید باید برای نقد شدن صبر کنیم و یا با نرخ کمتر در بازار عرضه کنیم. این موضوع باعث میشود که نقدشوندگی صندوق زیر سوال برود. اما اکنون از اوراق مشارکتی استفاده میکنیم که پرداخت سود دارند و در ارزش ذاتی صندوق تاثیرگذاری مثبت دارند.
- در بررسی فرهنگ سرمایهگذاری، مشاهده میشود که نگرش منفی نسبت به صندوقهای سرمایهگذاری وجود دارد. این نگرش منفی نیز از آنجایی حاصل شده است که تعدادی از مدیران صندوقها با منابع در دست خود تبانی قیمتی کردند و یا حباب در بازار ایجاد کردند. به همین دلیل بسیاری از افراد به این موضوع بی اعتماد شدند. به نظر شما برای مقابله با این نگرش چه اقداماتی باید در بازار انجام شود؟
فاروقی: این ریسک کاملا به جاست و نگرانیهایی از این قبیل در میان سرمایهگذاران وجود دارد. هنگامی که سازمان بورس در امیدنامه و اساسنامه صندوق را ملزم میکند که بیش از 5 درصد از منابع صندوق را وارد یک سهم نکند و یا این که بیش از 20 درصد از منابع صندوق به یک صنعت اختصاص پیدا نکند، این ریسک کنترل میشود. هرچند این 5 درصد هم میتواند مورد سوءاستفاده قرار بگیرد. اما به جز این موضوع، ساز و کاری برای جلوگیری از این اتفاق وجود ندارد. البته در هر صندوق تیم مدیریتی وجود دارد که به اشخاص گره خورده است. بنابراین اگر رزومه و سوابق افراد اطلاع رسانی شود، اولویت مربوط به مدیرانی است که در بازار سوابق مثبت بیشتری داشته باشند. این نوع از فعالیتهای مالی در سطح بینالملل نیز به اشخاص گره خورده است و عملکرد افراد در سطح صندوقها، نگرش بازار نسبت به آنها را میسازد. متاسفانه در بازار ما برند شخصی مدیران سرمایهگذاری چندان مورد توجه قرار نگرفته است.
حمزه نژادی: اکنون در تمام کشورهای پیشگام، استراتژیهای سرمایهگذاری یک مدیر منتشر نمیشود. در واقع استراتژیهای سرمایهگذاری، جعبه سیاه یک مدیر سرمایهگذاری است. در کشورهای پیشرفته در خصوص رفتار حرفهای مدیران سرمایهگذاری پژوهشهای زیادی صورت گرفته است که بدنبال این است که مرز اخلاقی فعالیت یک مدیر سرمایهگذاری تا کجاست. عملکرد یک مدیر سرمایهگذاری در خرید سهام تا کجا بر مبنای اخلاق است؟ و از کجا به بعد سوءاستفاده محسوب میشود. نتیجه این پژوهشها این بوده است که فعالیت یک مدیر صندوق اخلاقی است مگر آن که بتوان خلاف آن را ثابت کرد. پس پیش فرض این است که فعالیت مدیر سرمایهگذاری اخلاقی است.
نتیجه اینکه، شاید بهترین معیار برای بررسی میزان تعهد یک مدیر سرمایهگذاری، بررسی عملکرد آن مدیر باشد. می توان در این حوزه برندسازی انجام داد. مدیران سرمایهگذاری باید در عملکرد خود همواره بر مبنای دستورالعمل و قوانین سازمان بورس عمل نموده و سعی کنند بیشترین بازدهی را برای سرمایهگذاران خود فراهم نمایند. نهادهای ذیربط و رسانهها نیز میتوانند با معرفی این مدیران به سرمایهگذاران، هزینه جستجو و انتخاب آنها را کاهش دهند تا سرمایهگذاری موفقی صورت پذیرد.