عصر بازار: سالهاست قامت عظیم و جوان صنعت بانکی کشورمان با بهکارگیری سیاستهای گلخانهای، هرروز نحیفتر و ضعیفتر از روز قبل میشود. البته اعمال تحریمهای بینالمللی، در این عقبنشینی مزید بر علت شده است؛ به طوری که بینش و نگرش بانکداری امروزه منجر به آن شده تا ریسک سرمایهگذاری در این صنعت، روزانه افزایش یابد و اجرای سیاست بنگاهداری را به طور گسترده در این صنعت شاهد باشیم.
به گزارش پایگاه خبری «عصر بازار»، این روزها جمهوری اسلامی ایران به جهت توافق با گروه 1+5، علاوه بر مسائل سیاسی از منظر اقتصادی نیز در نقطهای تاریخی و حساس قرار گرفته است؛ زیرا باید خود را برای حضور و میزبانی فعالان بازارهای بینالمللی آماده کند. اما سازکار موجود ایران، به ویژه در بازارهای پولی ومالی، مطلوب ارزیابی نمیشود و این مهم از استاندارهای جهانی بسیار عقب است. به همین دلیل دکتر سید حمید پورمحمدی قائم مقام سابق بانک مرکزی و عضو شورای پول و اعتبار میگوید: تحریمهای اعمال شده در طی چند سال اخیر، بر مسائل بانکی ایران بیش از سایر بخشهای اقتصادی اثرگذاری داشته است. زیرا محدودیتهای جدی علیه نظام بانکی ایران منجر به آن شد تا نقل و انتقال پول محدود و تراکنش بینالمللی نیز برای ایران صادر نشود؛ بنابراین محدوده فعالیت صنعت بانکداری در ایران محدود به داخل کشور شد و بانکها نیز در این بازه زمانی درصدد ایجاد نوآوری در خدمات و محصولات نبوده و در همان گلخانهای که برایشان ایجاد شده بود، رشد کردند. وی میافزاید: استانداردها و دستورالعملها در سایه دانش و نیروی انسانی بانکهای داخلی مانعی برای پیوستن ایران به بازارهای پولی و مالی جهان شده است. پورمحمدی با تاکید بر برونرفت از محدودیتهای ایجاد شده در صنعت بانکداری کشور اعلام کرد: باید با اعمال استانداردهای جدید، یک شفافیت مالی در گردش دارایی موجود ایجاد شود تا بانکهای اطلاعاتی دقیقی از نیازها به دست آید. پس از آن باید محصولات و خدمات را بر اساس نیاز ایجاد کرد و آن را به سطح بینالملل ارائه داد.
الزامات یک حضور رقابتی
آنچه که صنعت بانکی کشور در این روزگار به آن نیاز دارد، تنها پیادهسازی تکنولوژی جدید نیست بلکه پارادایم جدید بانکداری متمرکز باید تاکید بر یکپارچگی باشد تا بتواند برای شرکاء و مشتریان در سطح بینالملل ارزش ایجاد کند. بر این اساس است که محمدابراهیم نوده مقدم مدیرعامل بانک تجارت تاکید میکند: با حصول توافق هستهای، بانکها محور اصلی چرخش نقدینگی و تامین مالی اقتصادی میشوند که باید این صنعت را برای پاسخگویی به حجم انبوه تقاضا در سطح بینالملل آماده کرد. وی میافزاید: بانکداری ایرانی، سنتی نیست؛ اما در یک محیط بسته و محدود بوده که نتوانسته خود را برای زورآزمایی در یک فضای وسیع و بینالمللی رشد دهد. از سوی دیگر هیچ ذهنیت عملیاتی از این بازار گسترده ندارد که بتواند در آن آزمون و خطا داشته باشد. بنابراین به درک درستی هم از یک بانکداری مدرن در رقابتی پیشرو نرسیده و نمیداند برای این بازار وسیع باید چه محصول و خدماتی را تولید و ارائه کند.
تهدید بینالملل
برای حضور بینالملی صنعت بانکداری ایران، باید چشماندازی را مد نظر قرار داد تا برای رسیدن به آن، پیشنیازهای تعامل با نظام بانکی جهانی را مهیا کرد.
باید به این نکته اذعان داشت که بانکهای خارجی نیز بازار ایران را فراموش نمیکنند و خواهان آن هستند که با حضورشان برای دستیابی به منابع کاملا جدید و متنوع، محیطی رقابتی را ایجاد کنند. بنابراین و در شرایط متصور شده، این بانکهای ایرانی هستند که باید علاوه بر ارتقاء مدیریت و خدمات، ریسک سرمایهگذاری را کاهش دهند و مانع جذب منابع مالی کشورمان به بانکهای خارجی شوند. از این روست که غلامرضا پناهی عضو هیئت مدیره بانک ملی با اشاره به تجربه هشداری فعالیت و ورود بانکهای خصوصی در دهه 80 به صنعت بانکداری کشور تاکید میکند: اگر قوانین و مقررات دقیق و حساب شده و همخوان با مقررات بینالمللی با ضمانت اجرایی محکم وضع نشود، کل سیستم بانکی کشورمان با چالشی جدی در شرایط رقابتی ناسالم روبهرو میشود. وی با ارائه چند پیشنهاد درباره ایجاد تعامل صنعت بانکداری ایران با بانکهای خارجی میگوید: بانکها از 3 طریق میتوانند خدمات بانکداری بینالمللی را فراهم کنند: 1- ایجاد و برقراری روابط کارگزاری. 2- تاسیس شعبه یا سابسیدری در خارج از کشور 3- تایید اجازه حضور بانکهای بینالمللی در ایران. متاسفانه بانکها در هر سه مورد یاد شده بسیار ضعیف عمل کرده و مدیریت ریسک بالایی را برای جذب سرمایه به وجود آوردهاند. افزایش سرمایه بانکها و نظارت بانک مرکزی به منظور ارتقاء سطح کیفی بازرسیها و دقت در عملیات بانکی به جهت ایجاد شفافیت مالی میتواند در بازسازی مسیر آمد و شد بانکهای داخلی و خارجی اثری مثبت داشته باشد. از سوی دیگر ارتقاء سطح فناوری در امور بانکی، طراحی و پیادهسازی محصولات نوین بانکی برای بانکهای بینالمللی میتواند ایجاد جذابیت کند به طوری که این بانکها درصدد برآیند تا نیازشان را در ایران مرتفع سازند. اینکه دوران پساتحریم، شاهد رونق شویم یک روی سکه است و روی دیگر این سکه، تلاشی است که فعالان صنعت بانکی کشورمان باید برای خروج از بانکداری منزوی شده در کشور به منظور حضور در عرصههای بینالمللی داشته باشند تا در این برهه زمانی حساس علاوه بر حفظ منافع مشترک، همکاری سازندهای با دیگر بانکهای خارجی خواهان سرمایهگذاری و سرمایهپذیری مهیا کنند و تهدید حضور بانکهای خارجی به یک فرصت مطلوب برای بانکهای داخلی تبدیل شود.