عصر بازار- در شمارههای پیش به بررسی سه موضوع ((سندرم خلبان)) ،((سندرم کاسب)) و ((سندرم دوره گرد)) پرداختیم.
به گزارش پایگاه خبری «عصر بازار»،در این شماره نیز ((سندرم کارمند بانک)) را ابتدا آسیب شناسی و سپس تجویز کاربردی مورد نیاز را معرفی میکنیم.
سندرم کارمند بانک:
اگر با یک کارمند بانک در مورد مدل یک سرمایه گذاری و کسب و کار جدید به گفتوگو بنشینید، اولین کاری که آن کارمند انجام میدهد مقایسه مداوم سود آن کسب و کار با بهره ماهانه دریافتی بدون ریسک از بانک است. برای مثال اگر به آنها بگویید، رستورانی را میخواهم تاسیس کنم، میگویند یک سال اول که بیست درصد عقب هستی تا جا بیفتی ولی در بانک برای سال اول بیست درصد بدون هیچ ریسکی عایدت میشود. همواره این دسته افراد همه چیز را با آن سود بدون ریسک بانکی میسنجند که البته تا یک مقدار اولیه قابل قبول است اما اگر این طرز فکر به طور دائم و سندرم در وجود شخص بنشیند، او را از سودهای بزرگ بازار پر ریسک مثل بازار سرمایه یا سایر بازارها محروم میسازد.
بعضا در معاملات شخصی خودم مواقعی وجود داشته که بر روی یک سهم تا یک سال زمان نگهداری هم تجربه کردهام چون از اول استراتژی بلند مدت و چشم انداز مثبتی نسبت به آینده آن سهم در ذهن خود داشتهام و طی این نگهداری حتی با افت سرمایه و از طرفی خواب سرمایه و هزینه فرصت هم سر و کار داشتهام اما در زمان موعود چند برابر سودی که بانک میخواسته در این مدتها بپردازد را ذخیره سود کردهام.
تجویز مربی معاملات:
افراد مبتلا به این سندرم باید در نظر داشته باشند که مقایسه بازار بورس با بانک به صورت خطی و دید ماهانه کاملا اشتباه است؛ چون از طرفی در بورس کشوری مثل ایران پنجشنبه و جمعهها تعطیل است و جدای از این در ماه یکی دو روز تعطیلی رسمی را میتوان پیدا کرد. اگر به طور خلاصه بخواهیم بررسی کنیم، عملا یک ماه تقویم بورسی معادل تقریبا 19 روز کاری است در صورتی که در بانک حتی به روزهای تعطیل هم سود تعلق میگیرد. در همان 19 روز کاری بورسی نیز شاید فقط 4 روزش فرصت طلایی برای معامله باشد. پس در حقیقت این دو بازار از لحاظ میزان ریسک، بازده و مهارت کاملا متفاوت هستند و اصلا قابل مقایسه نمیباشند. افراد مبتلا به این سندرم باید بدانند که لزوما کارمند بانک بودن به معنای اقتصاددان بودن نیست.