به گزارش پایگاه خبری «عصر بازار» به نقل از دنیای اقتصاد، کارشناسان معتقدند همچنان قیمت‌های غیررسمی و غیرواقعی معاملات کاغذی سکه حلقه گم شده بازار آتی است و روی بازار آتی تاثیر می‌گذارد که در این باره چند معامله‌گر می‌توانند با ایجاد نوسان صوری در معاملات کاغذی بر بازار آتی نیز تاثیر بگذارند.

با توجه به قیمت‌های نقدی که در بازار وجود دارد و در این رابطه قیمت سکه نقدی به رقم یک میلیون و 207 هزار تومان رسیده،‌ چیزی حدود 120 هزار تومان فاصله بین قیمت سکه نقدی با قیمت آخرین سررسید قیمت‌های آتی (سررسید اسفندماه) وجود دارد، در این باره در یک ماه گذشته این فاصله 180 تا 200 هزار تومان بود اما در ادامه قیمت طلا و فاصله قیمتی مذکور کاهش پیدا کرده، اما قیمت سکه نقدی به‌عنوان دارایی پایه همچنان دارای حباب است و این حباب کاهش نیافته است.بنابراین باید گفت رفتار بورس معقولانه‌تر از بازار نقدی است و در واقع تفکر فنی، تکنیکالی و دید اقتصادی در بورس بیشتر از بازار سکه سنتی به چشم می‌خورد.

در ادامه اما باید نسبت به هفته‌ها و ماه‌های قبل، فاصله قیمت سکه نقدی با آخرین سررسید موجود در بازار را در حال حاضر معقول‌تر دانست به‌طوری‌که همان‌طور که گفتیم این فاصله قیمتی در حال حاضر به 120 هزار تومان رسیده است.در سال‌های گذشته مشاهده نشده بود که فاصله قیمتی بین سکه نقدی و سررسید آخر تا این اندازه کاهش پیدا کند؛ معمولا تا اندازه 150 هزار تومان برای سکه نقدی و سررسید آخر مطرح بود، اما در حال حاضر این فاصله تقریبا به کف رسیده است.

در این باره اگر قیمت یک میلیون و 127 هزار تومان برای سررسید اسفندماه را بتوانیم یک قیمت پایین برای نماد اسفند فرض کنیم و بگوییم که کف قیمت اسفندماه می‌تواند به رقم یک میلیون و 320 هزار تومان کاهش پیدا کند، با توجه به عامل تکنیکالی (نماد آبان، دی و اسفند داخل واگرایی هستند) باید گفت فاصله هم کم شده است و در صورتی که طلا نتواند به زیر 1200 دلار بازگردد و همچنان باند حمایتی 1180 تا 1200 دلار به قوت خود باقی بماند، کف قیمتی موجود می‌تواند برای صعودی مجدد در نظر گرفته شود، با این تفاسیر که همچنان باید منتظر ریسک‌های سیاسی و اقتصادی در آمریکا باشیم.

در این باره فرزان سهرابی، تحلیلگر بازار آتی و کارشناس ارشد بازارهای مالی درخصوص وضعیت اقتصادی جهان و آمریکا و درخصوص عوامل تاثیرگذار روی شاخص دلار  می‌گوید: گزارش چهارشنبه هفته گذشته یلن (رئیس بانک مرکزی آمریکا) درخصوص اشتغال آمریکا حاوی نکات مهمی بود:1- سرعت ایجاد اشتغال بالاتر از حد انتظار بوده است، به‌طوری‌که میانگین شغل‌های ایجاد شده در سال جاری 180 هزار شغل در سال بوده که این میزان کمی پایین‌تر از میانگین شغل‌های ایجاد شده در سال 2016 است.2-کاهش مداوم نرخ بیکاری و در ادامه کاهش دوباره آن به 2/ 4 درصد یک نکته دیگر است که باید به آن اشاره کرد. در گزارش هفته منتهی به 16 تیر اعلام کرده بودیم از بازار جهانی به دلیل اینکه نرخ بیکاری اعلام نشده اطلاعی نداریم چراکه این نکته روی بازار تاثیرگذار است اما در هفته گذشته دیدیم که نرخ بیکاری مجددا کاهش پیدا کرد که این اتفاق در راستای صحبت‌های جنت یلن رخ داده است.

بنابراین در جمع‌بندی این نکته باید گفت: با توجه به ایجاد اشتغال مداوم و کاهش بیکاری به‌نظر می‌رسد، بانک مرکزی آمریکا (فدرال‌رزرو) برای تغییر سیاست اقتصادی‌اش از انبساطی به انقباضی که از ابتدای سال 2006 شروع شده، آماده شده است.با توجه به ایجاد تغییر سیاست اقتصادی در آمریکا به نظر می‌رسد افزایش نرخ بهره در سال‌های آینده همچنان مدت دار و ادامه‌دار باشد، به این معنا که حداقل، انتظار این است که برای سال آینده و سال جاری همچنان شاهد افزایش نرخ بهره باشیم.نکته اساسی که می‌تواند مقابل این تحلیل قرار بگیرد و نقطه ضعفی بود که در صحبت‌های یلن شنیده شده است این است که برخلاف آنچه که ترامپ اظهار کرده مبنی بر اینکه در سال 2017 نرخ رشد را به عدد 3 درصد می‌رسانیم، این از نظر کارشناسان بانک مرکزی آمریکا تقریبا امری محال است و نظر آنها به رقم 2/ 2 تا 3/ 2 درصد نزدیک است.

ریسک سیستماتیک در اقتصاد آمریکا

سهرابی در ادامه به موضوع ریسک سیستماتیک در اقتصاد آمریکا اشاره کرده و ادامه می‌دهد: در مقابل تحلیل‌های مطرح شده یک ریسک سیستماتیک در اقتصاد آمریکا و به‌خصوص در چند روز گذشته به‌وجود آمده که می‌تواند روی ارزش دلار تاثیر شدیدی بگذارد و آن هم بحث‌های ارتباط ستاد انتخاباتی ترامپ با روسیه و طرح استیضاحی است که برخی نمایندگان کنگره در حال آماده کردن آن هستند. این طرح به کنگره ارائه شده است و این موضوع می‌تواند زنگ خطری برای ارزش دلار باشد که می‌تواند رسوایی بزرگی برای ترامپ بوده و تاثیر شدیدی روی ارزش دلار بگذارد.اگر این اتفاق رخ دهد و به صحن علنی کنگره بیاید، می‌تواند روی ارزش دلار تاثیر بگذارد و باعث کاهش ارزش دلار و افزایش قیمت طلا شود.‌در واقع با این دو دیدگاه در بازار جهانی به ارزش دلار نگاه می‌کنیم که دیدگاه اول تغییر سیاست‌ها در مورد نرخ بیکاری بود که به آن اشاره شد، دیدگاه دوم اما ریسک سیستماتیک استیضاح دونالد ترامپ است.

طلای جهانی

بعد از اینکه در هفته‌های قبل پیش‌بینی شد که کف کانال طلای جهانی می‌تواند 1200 دلار باشد، طلا با 18 دلار سقوط (تحت‌تاثیر اعلام نرخ بیکاری)، کاهش پیدا کرد و به خط حمایت بسیار مهم در 1200 دلار رسید که بعد از برخورد به این حمایت، قیمت مجددا به سمت بالا برگشت و به‌طور میانگین حدود 20 دلار افزایش پیدا کرد.در این رابطه این تحلیلگر بازار سرمایه و بازارهای آتی می‌گوید: به نظر می‌رسد باند حمایتی 1180 تا 1200 دلار رابطه تنگاتنگ و مستقیمی با سیاست‌های اقتصادی آمریکا و اتفاقاتی که در حوزه سیاسی آمریکا در حال رخ دادن است، وجود دارد.بنابراین بهتر است این‌گونه بگوییم که اگر نرخ رشد در ایجاد اشتغال و افزایش نرخ بهره ادامه پیدا کند، ممکن است قیمت هم علاقه به شکستن این خط حمایت داشته باشد و به رقم زیر 1180 دلار برود.به‌طور تقریبی می‌توان گفت، کلیه نمادهای آتی با حالت واگرایی بسیار مشکوکی روبه‌رو شده‌اند، به‌طوری‌که قیمت‌ها کاهش پیدا کرده اما نشانگر، قدرت نسبی این کاهش‌ها را تایید نمی‌کند و با توجه به استفاده از این نشانگر و این اندیکاتور می‌توانیم بگوییم که شاهد واگرایی در قیمت نمادهای آتی هستیم و این واگرایی هم به دلیل کاهش قیمت طلا اتفاق افتاده است.

نیاز مبرم به بازار آتی ارز و سکه نقدی

سهرابی اما در ادامه به لزوم ایجاد بازار آتی ارز و سکه نقدی اشاره کرده و می‌گوید: هم‌چنان معاملات کاغذی دلار مشابه بازار سکه کاغذی، بازار سرمایه و پول را رنج می‌دهد و حرکت انقلابی درخصوص ورود معاملات دلار و معاملات سکه نقدی به بورس می‌تواند جهش بزرگی باشد؛ به‌طوری که شروع معاملات دلار و سکه نقدی در بورس کالا می‌تواند رانت، تاثیر منفی که در بازار وجود دارد و می‌تواند قیمت‌ها را به‌صورت صوری نوسان دهد را از بین ببرد.دولت همچنان به فکر کاهش نرخ بهره بانکی به‌صورت غیردستوری است و در واقع دولت علاقه‌مند به ایجاد تعادلی میان بازار پول و سرمایه است که اگر در این سیاست موفق عمل کند می‌توانیم شاهد ثبات نرخ ارز، بازار سهام باشیم.علاوه بر آن در بازار پول می‌تواند آرامشی ایجاد شود و نوسانات در بورس منطقی‌تر و مطابق با نوسانات بازار جهانی باشد.

تداوم رفتار عقلایی سکه در بازار آتی
این کانال نزولی از انتهای دسامبر 2016 آغاز شده و حال شاخص دلار به کف کانال رسیده است. نکته برجسته نهفته در شاخص دلار این است که نرخ بیکاری 2/ 4 با عدد کنونی شاخص دلار مطابقت و همخوانی ندارد. دلیل عمده این موضوع ریسک سیاسی به‌وجود آمده از ریاست‌جمهوری ترامپ است که آن را باید علت اصلی این همخوانی دانست. علاوه بر اینکه وجود این عدم تعادل تاثیر منفی بر بازار طلا گذاشته است، بدین‌سان که عدد کنونی شاخص دلار طلا را در قیمت 1350 دلار متصور می‌سازد.

قیمت طلا همچنان در کانال نزولی تشکیل شده از آغاز اکتبر 2016 محبوس شده است.به‌نظر می‌رسد 1180 دلار در کف کانال موقتا هدف قیمتی طلاست.

واگرایی در دو سوی نمودار مشهود است اما به‌نظر می‌رسد با کاهش‌های پیش‌بینی شده در قیمت طلا و در صورت تحقق، قیمت در این نماد تا کف کانال کاهش یابد و واگرایی مشهودتر شود. (میوه رسیده)