عصر بازار- فردین آقا بزرگی چهرهای شناخته شده در بازار سرمایه ایران محسوب میشود. او از کارشناسان زبده بازار سرمایه است که هم اکنون مدیریت کارگزاری بانک آینده را برعهده دارد و عضو هیئت مدیره کانون کارگزاران بورس و اوراق بهادار نیز محسوب میشود.
به گزارش پایگاه خبری «عصر بازار»، او با توجه به سابقه طولانی که در بازار سهام دارد، فراز و نشیبهای بازار را کم ندیده و هر حرکت یا اتفاقی در بازار را از جوانب و زوایای گوناگون مورد بررسی قرار میدهد. فردین آقا بزرگی حتی امروز که بسیاری از بورس بازان از وضعیت بازار گله مند هستند، آن را به گونهایی دیگر میبیند و با نگرشی مثبت بر اوضاع و احوال بازار سهام ایران، معتقد است بورس تهران با وجود کاهش بازدهی 3 درصدی در بهار امسال نسبت به سه ماهه سال قبل، بازهم بازاری سودآور برای فعالانش محسوب میشود و فعالان میتوانند در همین شرایط نیز بیشترین بازدهی را از بازار دریافت کنند.
بر همین اساس با او درباره مهمترین دغدغههای بازار امروز مانند علل رفت و برگشتهای شاخص بورس تهران وانفعال حقوقیها در بازار کنونی و همراه شدن آنها با سهامداران حقیقی در صف نشینی گفتوگویی داشتهایم و به آسیب شناسی آنها پرداختهایم.
- برای ورود به بحث بفرمایید وضعیت کنونی بورس تهران را چطور ارزیابی میکنید؟ آیا اوضاعی که بر بورس حاکم است روندی منطقی دارد؟
من به وضعیت کنونی بورس دیدی کاملا مثبت دارم. برای بیان اوضاع بورس بد نیست گذری کوتاه داشته باشم به یک دهه گذشته بورس تهران؛ در این دوران وضعیت اقتصادی ما به این شکل بود که همه از فعالان بازار سرمایه میپرسیدند چگونه است که وقتی اقتصاد وضعیت درخشانی ندارد، شاخص بورس تهران برخلاف شاخصهای اقتصادی کشور رو به صعود گام بر میدارد و یکباره از عدد 17 هزار به 80 هزار واحد صعود میکند. به عبارت دیگر در این دوران، بورس و اقتصاد برخلاف یکدیگر حرکت میکردند و بورس با وجود اینکه گفته میشود، آیینه تمام نمای اقتصاد است، اما دیگر این وظیفه را برعهده نداشت و برای خود جهتی مستقل در پیش گرفته بود و این موضوع خود عامل نگرانی محسوب میشد.
- به این ترتیب فکر میکنید امروز بورس با فراز و نشیبها و افت و خیزهایی که دارد، دیگر برخلاف رودخانه اقتصادی کشور حرکت نمیکند و با جریانات اقتصادی کشور همسو شده است؟
بله دقیقا؛ هم اکنون به همان شکلی که رکود در اقتصاد کشور وجود دارد، در بورس هم آثاری از این رکود مانند کاهش حجم معاملات، معضل نقدینگی، روند نزولی نرخ بازدهی و... مشهود است و به این ترتیب اقتصاد و بورس وضعیتی تقریبا مشابه یکدیگر دارند.
- و این از نظر شما وضعیت مناسبی است؟
بله به عقیده من این بهترین وضعیت برای بورس تهران محسوب میشود. از نظر من همگام شدن و همراه شدن اقتصاد و بورس را باید به فال نیک بگیریم زیرا نشان میدهد بورس در مسیر درست و به جایی حرکت میکند. البته یک مقدار تفاوت در نرخهای بازدهی فعالان بازار ایجاد شده است. به عنوان مثال، در گذشته بسیاری از فعالان بازار سرمایه اگر بالغ بر 200 یا 300 درصد بازدهی از بازار دریافت نمیکردند، نارضایتی خود را از بورس اعلام میکردند، اما همین فعالان امروز دیگر نمیتوانند توقع بازدهی قبل را از بازار داشته باشند. در نتیجه اکنون وارد عرصهای شدهایم که تقریبا بر همه بورسها حاکم است. اگرچه اقتصاد ما یک جانبه بوده و قابل ارزیابی و مقایسه از بسیاری زوایا با دیگر اقتصادهای پیشرفته دنیا نیست اما اختلافی این چنین میان اقتصاد و بورس که در یک دهه گذشته بر بازار حاکم بوده، اتفاقی است که نباید دوباره بیفتد.
- در بازار ما در مقابل سهامداران حقیقی، گروهی وجود دارند به نام سهامداران حقوقی که رسم بر این است وقتی بازار دچار تلاطم میشود، به حمایت از بازار بپردازند، در حالی که امروز میبینیم این گروه از فعالان با فراموش کردن این وظیفه خود همراه با رفتارهای توده وار سهامداران حقیقی در بازار حرکت میکنند. ارزیابی شما از این رفتار سهامداران حقوقی چیست؟
من با این تئوری در مجموع چندان موافق نیستم چرا که هیچ تکلیفی را نمیتوان برای سهامداران حقیقی و حقوقی تعریف کرد. به عنوان مثال نمیتوانیم به گروهی از فعالان بازار مانند حقوقیها تکلیف کنیم که اگر وضعیت بازار متلاطم است و تقاضا و عرضه نابهنگامی در بازار وجود دارد، از یک گروه در بازار که میتواند یک شرکت سرمایهگذاری یا یک حقوقی باشد، حمایت کنند و برخلاف سمت و سوی بازار گام بردارند و رفتاری مخالف در پیش بگیرند. بدیهی است هر فعال بازاری به منظور کسب انتفاع در بازار سرمایه و بورس فعالیت میکند و این خود بهترین دلیل است که فعالان در بازار همسو با هم حرکت کنند.
- بدین ترتیب چنین حرکتهایی را در بازار از سوی سهامداران عمده یا حقوقیها منطقی میدانید؟
به عقیده من منطقی است؛ با وجود اینکه ممکن است ما نتوانیم تعادل یا تناسب معقولی بین بنیه اشخاص حقیقی و بنیه مالی حقوقیها تعریف کنیم اما این ساختار بازار ما از گذشته به همین شکل بوده و امید است ترکیب این ساختار به تدریج تغییر کند. به عنوان مثال در حال حاضر بسیاری از شرکتها یا سهامداران حقوقی در بازار وجود دارند که سهم شناور آنها تناسب خوبی با ساختار فعلی بازار ندارد که این امر نیز طبیعی است و امکان دارد هر از گاهی با یک فشار عرضه یا تقاضا سمت و سوی بازار یکباره تغییرات قابل توجه و فاحشی داشته باشد. بنابراین باید این موضوع را جزو ذات بازار بدانیم و نمیتوانیم تعریف کنیم که چنانچه شرایط بازار هیجانی شد و همه در صف فروش ایستادند، یک حقوقی رفتاری متضاد در پیش بگیرد.
- بورس تهران طی سالهای قبل اقدامات خوبی در ورود ابزارهای جدید داشته است؛ نقش این ابزارها را در بورس چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظر من با وجود تلاشهای خوب و قابل توجهی که از سوی تصمیم گیرندگان در بورس برای ورود ابزارهای جدید صورت گرفته اما هنوز هم تناسب معنا داری میان ابزارهای موجود در دنیا و در ایران وجود ندارد. به عبارتی هم اکنون بیشتر بازارهای مالی در دنیا روی ابزارهای مشتقه بیشتر فعالیت میکنند در حالی که در ایران همچنان در سهام متمرکز هستیم.
از سوی دیگر درباره جذب سرمایهگذاریهای خارجی نیز چالشی وجود دارد، اینکه اگر تناسب حضور عظیم دولت در شرکتهای بورسی وجود نداشت، امروز ما به جای سرمایهگذاریهای مستقیم سرمایهگذاران خارجی، شاهد ورود این پولها به بورس بودیم.
- بدین ترتیب شما معتقدید از وضعیت حاضر در بورس همچنان میشود بازدهی لازم را داشت؟
بله، بورس ما در سه ماهه اول سال جاری 2 درصد بازدهی بیشتر نداشته که نسبت به سال گذشته 3.7 درصد منفی بوده است، اما این روند نزولی بازهم بازدهی خوبی محسوب میشود، اگر چه فصل مجامع را نیز نباید از قلم انداخت؛ جذابیت فصل مجامع بود که مقداری در مقابل افت قیمتها ایستادگی کرد.