عصر خودرو

دلایل متضرر شدن سهامداران در بازار سرمایه

محمود احترامی، کارشناس شرکت الپری

عصر بازار- بازار سرمایه و بورس های مختلفی که در این بازار وجود دارند، فضایی بسیار مهیج برای سرمایه گذاری فراهم می کنند که می تواند هر فعال اقتصادی را برای ورود به این بازار وسوسه کند.

دلایل متضرر شدن سهامداران در بازار سرمایه
نسخه قابل چاپ
سه شنبه ۱۳ تير ۱۳۹۶ - ۱۲:۲۹:۰۰

    به گزارش پایگاه خبری «عصر بازار»، سرمایه گذاری های موفقی که در این بازار شکل گرفته و ظرف مدت چند ماه اصل سرمایه را چند برابر کرده است از عمده دلایلی است که انگیزه ورود به این بازار را دوچندان می نماید. اما آنچه در واقعیت رخ می دهد، با آنچه که در تصورات شکل می گیرد، کمی متفاوت است. چرا که افراد بسیاری در جامعه وجود دارند که تجربه متضرر شدن در بورس را داشته و این ضرر به گونه ای بوده است که پس از آن سرمایه گذار، رغبتی به سرمایه گذاری مجدد در بازار سرمایه نداشته و برای همیشه بورس، بورس بازی و سرمایه گذاری در بورس را کنار گذاشته است. حال چه اتفاقی می افتد که فعال اقتصادی قبل از ورود به بورس سرشار از انگیزه بوده، اما پس از ورود و گذشت چند صباحی، تمام شهر آرزوهایش به ویرانه ای تبدیل می شود که حتی ارزش بازسازی ندارد. نکته ای که در این تراژدی وجود دارد، بسیار روشن و قابل تامل است. آنچه در ابتدا و قبل از ورود به بورس در تصورات سرمایه گذار و فعال اقتصادی نقش می بندد که می تواند سرمایه خود را چند برابر نماید، کاملا درست بوده و با واقعیت نیز تطبیق دارد. اما سرمایه گذار پس از ورود به بورس، دچار چالشهایی می شود که متاسفانه به دلیل عدم مواجهه درست با چالشهای مذکور، شکست خورده و برای همیشه بورس را کنار می گذارد. همانطور که در یادداشتهای قبلی نیز توضیح داده شد، هر بازار، اصولی دارد که رعایت آن، لازمه موفقیت در آن بازار است. همانطور که رعایت اصول، راهکار موفقیت در بازار می باشد، عدم انجام برخی از امور که بعضا در بازار به قوانینی غلط و نانوشته تبدیل شده است نیز راهی برای موفقیت بوده و گاها مرتکب شدن برخی اشتباهات برای فعال اقتصادی بسیار گران تمام خواهد شد. در ادامه به برخی اموری که انجامشان منجر به ناکامی سرمایه گذار در بورس خواهد شد، اشاره شده و توضیح مختصری در خصوص هر یک از موارد ارائه شده است.

    اولین نکته ای که به جرات می توان از آن به عنوان اصلی ترین دلیل ناکامی در بازارهای بورس نام برد، هیجان است. فعال اقتصادی بدون اینکه متوجه باشد، درگیر هیجان شده و تصمیماتی مبنی بر هیجان اتخاذ می کند. به عنوان مثال با صف خرید شدن نماد، اقدام به خرید هیجانی در نقطه اوج قیمتی سهم می کند و یا با صف فروش شدن نماد، در کف قیمتی و براساس تصمیمات هیجانی، سهام خود را می فروشد. فروش در کف و خرید در سقف از رایج ترین تصمیمات هیجانی است که فعال بازار سرمایه اتخاذ می کند که معمولا نتایج مطلوبی دربر ندارد. از دیگر اقدامات هیجانی که فعال بازار سرمایه دچار آن می شود، خریدهای لحظه ای و براساس شایعه است. این اقدام نیز عواقب بسیار خطرناکی برای سهامدار خواهد داشت. خرید براساس شایعه و بصورتی که خریدار هیچ شناختی از سهم ندارد، می تواند فاجعه بار باشد. گوش فرادادن به شایعات قطعا در برخی موارد می تواند مفید واقع شود، اما به شرط آنکه سهامدار قبل از هر اقدامی، خود نیز بررسی و تحلیلهای لازم را انجام داده و پس از آن اقدام به خرید نماید.  

    از نکات دیگری که منجر به اقدامات اشتباه توسط سهامداران می شود، ترس و طمع است. سهامدار به دلیل ترس از ضرر کردن و یا ترس از تبدیل شدن سود به ضرر، اقدام به فروش سهام در قیمتهای پایین و سود کم می کند و از حرکت صعودی سهام باز می ماند. اینگونه فروش سهام باعث می شود که سودهای قابل توجه به سودهای کم و جزئی تبدیل شود. لذا سهامدار نمی تواند پیشرفت لازم در بازه زمانی مشخص را طی نماید که ممکن است به کاهش انگیزه های وی برای ادامه سرمایه گذاری منتهی شود. در برخی موارد نیز سهامدار پس از کسب سودی معقول و قابل توجه، متاسفانه طمع کرده و سهام خود را نمی فروشد که این اقدام نیز منجر به متضرر شدن وی می گردد. بدین صورت که سودی کسب شده در بازه زمانی کوتاه به ضرر تبدیل می شود. در نگاهی دیگر، گاهی اوقات ترس منجر می شود که سهامدار در قیمتهای مناسب اقدام به خرید نکند. معمولا هنگامی که سهام در کف قیمتی خود در حال معامله است و قیمتهای منفی خود را تجربه می کند، بهترین زمان خرید می باشد، اما دیدن قیمتهای منفی و قرمز، منجر به ترسیدن سهامدار و عدم خرید وی می شود. معمولا اینگونه عملکرد توسط فعالان بازار، در نهایت منجر به خریدی بالاتر و در صف خرید خواهد شد که خود نیز یک نوع ضرر محسوب می شود.

    نکته بعدی که می تواند تمرکز فعال بازار را بر هم بزند، منبع سرمایه ای است که وارد بازار کرده است. اگر سرمایه ای که سهامدار وارد بازار کرده، از منایعی باشد که سهامدار بدان نیاز مبرم دارد و یا جزء نقدنگی است که نیازهای اساسی زندگی وی را تامین خواهد کرد، به عنوان مثال، خانه خود را فروخته و پول آن را وارد بازار سرمایه کرده است، استرس متضرر شدن و کاهش اصل سرمایه، قطعا تمرکز وی را برهم خواهد زد و وی نخواهد توانست که در لحظات حساس تصمیم درست و منطقی اتخاذ نماید. گاهی اوقات نیز فعال اقتصادی از اشخاص ثالث سرمایه دریافت کرده و با قولهای واهی شروع به خرید و فروش در بازار می نماید. این عمل نیز به هیچ عنوان تایید نمی شود و می تواند عواقبی بسیار ناخوشایند برای سرمایه دهنده و سرمایه گذار به همراه داشته باشد. این اقدامات زمینه ای برای برهم خوردن تعادل و تمرکز فکری فعال اقتصادی شده که در نهایت منجر به کاهش کارآیی وی خواهد می گردد.

    نکته بعدی، عدم یافتن ارتباط بین بازارهای رقیب و همسو و همچنین بازارهای مختلف در سطح دنیاست. در شرایط اقتصادی و سیاسی مختلف، بازارها واکنش های متفاوتی از خود بروز می دهند. برخی بازارهای در مقابل برخی اتفاقات، واکنش های مثبت و صعودی و برخی بازارهای در مقابل همان اتفاق، واکنش منفی و نزولی از خود بروز می دهند. یک فعال بازار سرمایه می بایست این ارتباطات را در ذهن خود، به خوبی ترسیم کرده و در لحظات حساس به تحلیل رفتاری بازارها بپردازد. این اقدام منجر خواهد شد تا در لحظات حساس و حیاتی که اتخاذ تصمیم خرید یا فروش می بایست ظرف چند ثانیه رخ دهد، کارآیی سرمایه گذاری افزایش یابد.

    نکته بعدی که کاملا روانشناسانه است، تعصب در بازار سرمایه است. هنگامی که فعال بازار، اقدام به خرید سهام می نماید، پس از خرید، تعصبی کورکورانه بر سهام خریداری شده دارد که این تعصب منجر به عدم تحلیل درست بر روی سهم مذکور و بر روی بازار می شود. این افرادی که اینگونه متعصبانه بر سهم خود، حتی هنگامی که سهم نمی تواند رشد کند،  تاکید می ورزند، هنگامی که نقد باشند نیز همین تعصب را خواهند داشت اما برعکس. به عبارتی دیگر چون نقد هستند، اصرار دارند که بازار حرفی برای گفتن نداشته و صعود نخواهد کرد. برخی افراد از این هم فراتر رفته و به جوسازی های منفی علیه فضای کلی بازار می پردازند. تعصب در بازار، سرمایه گذار را از مسیر اصلی خارج کرده و به بیراهه می برد.      

    نکته دیگری که گاها به فراموشی سپرده می شود، تحلیل است. شخص قبل از ورود به بازار به عنوان تحلیلگر به بررسی جوانب مختلف بازار می پردازد. اما پس از مدتی که به ترید پرداخته و خرید و فروش انجام می دهد، صرفا به یک تریدر تبدیل می شود که تحلیل را به فراموشی سپرده است. به عبارتی دیگر، سرمایه گذار در یک مسیری قرار می گیرد که پس از گذشت چند سال متوجه میشود که نه تنها روشهای جدید تحلیل را فرا نگرفته است بلکه روشهای قبلی که آموخته بود نیز فراموش کرده است. لذا فعال بازار، می بایست در مدت زمانی که به انجام معاملات مشغول است، به بررسی و تحلیل سهام پرداخته و از علم روز در این زمینه بهره برد تا هم علم بازار خود را به روز نگه داشته و هم از این روش برای خرید بهترین سهام در بهترین زمان استفاده نماید.
    در نهایت یک فعال بازار سرمایه برای موفق شدن می بایست مسیر پرپیچ و خمی را طی نماید. از هیجانات پرهیز کند، ترس و طمع را کنار بگذارد، به شایعات صرفا به عنوان یک خبر ساده نگاه کند و مبنای خرید و فروش قرار ندهد، تعصب در بازار را کنار بگذارد و انواع تحلیلها را فراگرفته و علم بازاری خود را بروزرسانی کند. با رعایت مسائل مطروحه، امید است تا تمامی فعالان بازار بتوانند مسیر پیشرفت و ترقی را بیش از پیش در بازار طی نمایند.

    برچسب ها