عصر بازار- بانک مرکزی بار دیگر در ۲۰ خردادماه با صدور ابلاغیه ایی بر ضرورت ارائه صورت های مالی بانک ها به بانک مرکزی و تدوین صورت مالی بر اساس الگوی نمونه طراحی شده توسط بانک مرکزی تاکید کرد.
به گزارش پایگاه خبری «عصر بازار» ،بانک مرکزی در بخشنامه خود در این باره، شفافیت و قابلیت اتکای مالی را مولفه اصلی کیفیت گزارشگری مالی عنوان کرده و آورده است: در سطح بین المللی و در ارتباط با شرکت های پذیرفته شده در بورس های اوراق بهادار به ویژه بانک ها و موسسات اعتباری، انتشار گزارش حسابرسی غیر مقبول اصولا جایگاهی ندارد. برهمین اساس کیفیت گزارشگری مالی بانک ها و موسسات اعتباری با توجه به ضرورت تسریع در برقراری ارتباطات بانکی بین المللی از اهمیت ویژه ایی برخوردار است.
اگرچه بانک مرکزی، بانک ها و موسسات اعتباری را ملزم به گزارش دهی کرده اما به گفته بهروز خدا رحمی که از مدیران با سابقه بازارسرمایه بوده و درباره تحقق استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی تاکنون تلاش های فراوانی را انجام داده، معتقد است که این موضوع با چالش های فراوانی روبرو است.
درباره این چالش ها با او گفتگویی اختصاصی داشته ایم تا فراز و نشیب های این هدف بزرگ را بیشتر بشناسیم.
+ آقای دکتر، اخیرا بانک مرکزی دوباره با صدور ابلاغیه ایی از بانک ها درخواست صورت های مالی بین المللی را داشته است. آیا این ابلاغیه به منزله عدم توجه بانک ها به این موضوع است؟
خیر، به نظر من این گونه نیست. بانک ها و موسسات اعتباری اکنون بر سر یک چندراهی قرار دارند؛ حرکت به سمت صورت های مالی شفاف تر، این مهم به طور ذاتی حرکتی بسیار مثبت و نهضتی خوب است. در حالی که تا امروز اگر نهادهای ناظری مانند جامعه حسابداران رسمی و حسابرسی که تدوینگر استاندارد بوده اند، اگر دغدغه این موضوع را داشته اند، اکنون سازمان بورس و بانک مرکزی نیز به دو نهاد مذکور اضافه شده اند و بانک ها را تحت فشار گذاشته اند تا درباره شفاف سازی و گزارش دهی مالی مطابق استانداردهای بین المللی هرچه زودتر اقدام کنند.
+ یک سوال اساسی وجود دارد، آیا بانک ها اصلا ظرفیت و توان تحمل چنین دوزی از شفافیت را دارند؟
به نظر من این سوال نیازمند کامل شدن است، بدین ترتیب که آیا صنعت بانکداری و واسطه گری مالی طاقت این میزان دوز شفافیت را با این سرعت دارد؟ و اینکه آیا جامعه سپرده گذار یا سرمایه گذاران در بانک ها که تعداد آنها هم بسیار زیاد است تاب تحمل شفافیتی را که تا دیروز نبوده را دارند، و آیا با اجرای این استانداردها شوک روانی حاصل را تحمل می کنند؟
از سویی چالش جدی تر دیگری مطرح است به نام موازی کاری و رویارویی بانک ها و موسسات اعتباری در مقابل سه نهاد بانک مرکزی، سازمان بورس و اوراق بهادار و سازمان حسابرسی که هرکدام به نوعی دغدغه جدی در این باره دارند اما درباره نوع استانداردها با هم هماهنگ نیستند.
+ آیا درست متوجه شده ام، به عبارتی هرکدام از این نهادها یک نوع استاندارد دارند و بانک ها بدین ترتیب موظف می شوند هرکدام سه نوع صورت مالی را ارائه دهند؟
بله، نتیجه این شده که امسال بانک ها موظف می شوند سه دسته صورت مالی را ارائه دهند.
نخست، استانداردهای ملی است که از سوی سازمان بورس مورد قبول است؛ بعدی، صورت های مالی نمونه است که از سوی بانک مرکزی و پژوهشکده پولی و مالی به بانک ها ارائه شده تا مطابق با آن صورت های مالی خود را تنظیم کنند؛ سومین نیز صورت های مالی IFRS یا همان استانداردهای بین المللی نام دارد که به منظور جذب سرمایه گذاران خارجی این گزارشگری مالی انجام می شود.
+ آیا تدوین سه نوع گزارشگری مالی از سوی بانک ها در بلندمدت امکان پذیر است؟
به طور حتم خیر؛ به نظر من در پایان، گزارشگری مالی بین المللی یا همان IFRS باقی خواهد ماند. اما در شرایط کنونی یک سه راهی باقی مانده که به دغدغه امروز مدیران مالی بانک ها تبدیل شده است. البته از میان این سه نوع استاندارد، تدوین صورت های مالی سنتی یا همان گزینه نخست به دلیل وجود زیرساخت ها، سامانه ها و اطلاعات موجود نسبت به دو گزینه دیگر امکان پذیرتر است.
+ به عبارتی از نظر شما هیچ مقاومتی برای تنظیم صورت های مالی جدید و مطابق با استانداردهای بین المللی از سوی بانک ها و موسسات اعتباری وجود ندارد؟
پاسخ به سوال شما، نیازمند بیان واقعیتی است که همه ما امروز می دانیم و آن هم خوب نبودن حال بانک هاست. بانک ها در شرایط کنونی برای تسهیلات اعطایی خود مجبور به گرفتن ذخیره های جدی با ارقام درشت هستند، در حالی که بسیاری از این تسهیلات مشکوک الوصول یا حتی لاوصول هستند. در نتیجه بانک ها در استمهال یا احیای وام های خود ناتوان هستند، به همین دلیل تمام تلاش خود را می کنند تا این نگرانی را با روی آوردن به ویترین آرایی و گزارش آرایی به تعویق بیاندازند.
حال با تدوین استانداردهای بین المللی در حال حرکت به سمتی هستیم که بسیار شوک آور است و این سوال برای جامعه ایجاد می شود که این وضعیت ناگهانی و نگران کننده در چه زمانی برای سیستم بانکی ایجاد شده در حالی که هیچ اتفاق خاصی در ده سال گذشته برای بانک ها نیفتاده و بانک ها نسبت به چند سال قبل متفاوت عمل نکرده اند.
+ حال با این شیوه جدید گزارشگری مالی نتیجه چه می شود؟
به طور حتم با شیوه جدید گزارشگری و گرفتن ذخایر و افشاگری برای صورت های مالی بانک ها اتفاق جدیدی می افتد و افراد با دیدن اعداد تعجب می کنند. در هر حال آنچه که به ذهن می رسد، این است که از یک سو بورس برای توسعه بازار و رسیدن به شفافیت و جذب سرمایه های خارجی به منظور تعاملات بین المللی و بانک مرکزی برای دست یافتن به استانداردهای جدید و از سوی دیگر سازمان حسابرسی نیز با استانداردها و شیوه های مالی گزارشگری، در عمل با مشکلات جدی مواجه هستند. در هر حال نهضت خوبی آغاز شده است، حال تا کجا و چه میزان به نتایج آرمانی دست یابند، خود جای سوال است و اینکه باید آثار سوء این ماجرا نیز مد نظر قرار گیرد.
+ آثار سوء !!
بله؛ ببینید، اقتصاد ایران بانک محور است. 90 درصد از وظیفه تامین مالی کشور برعهده بانک است. ما اگر یک مجموعه واحد تحت عنوان بازار متشکل واحد داشتیم مشکل چندانی در این میان نبود، اما وجود بازار غیر متشکل، آثار سوء این ماجرا را افزون می کند. بانک های قانون مدار در حالی به سمت شفافیت صورت های مالی پیش می روند و رقم هنگفت ضرر را به نمایش عموم می گذارند که در مقابل موسسات غیر مجازی وجود دارند که گزارش های مالی شفاف و قابل استنادی منتشر نمی کنند و این امر موجب می شود مردم به اشتباه فکر کنند بانک های قانون مدار اشتباه می کنند و موسسات غیر مجاز درست عمل می کنند و این خود زمینه حرکت پول را به سمت موسسات غیر مجاز فراهم می کند.
+ چرا هر سه نهاد به یک تعامل واحد نمی رسند؟
به نظر می رسد در هر حال باید این نتیجه حاصل شود و هر سه نهاد در یک تعامل مناسب و در بستر زمانی مناسب به یک نقشه راه واحد دست یابند.
+ حال سوال اینجاست، آیا ما امسال شاهد انتشار گزارش های مالی IFRS خواهیم بود؟
چنانچه این اتفاق هم بیفتاد، در گام های نخست می توان پیش بینی کرد که با ایده آل فاصله زیاد است، چرا که تهیه صورت های مالی یک بخش است و حسابرسی کردن گزارش های مالی مطابق با استانداردهای بین المللی بخش دیگری است.
+ کمی از این موضوع جدا شویم و برسیم به وضعیت کنونی بازار؛ آقای خدا رحمی وضعیت حاضر بازار را چطور می بینید؟ چرا بازار این چنین کم عمق و بی جان است؟
در شرایط حاضر تمرکز یافتن پول ها در سیستم بانکی با نرخ 20 درصد بدون هرگونه ریسک از یک سو و عدم حمایت حقوقی ها از بازار از سوی دیگر، موجب شده امروز حقوقی ها در باتلاقی گیر بیفتند به نام بحران نقدینگی؛ آنها بیش از پیش گرفتار دیون سررسیده شده خود هستند و حتی اگر بخش حقوقی شاهد بازاری پر رونق باشد به محض مشاهده چنین حرکات مثبتی خود نسبت به فروش سهم اقدام می کند در نتیجه نمی توان در شرایط حاضر نقش موثری را برای آنها تعریف کرد.
+ به عقیده شما آیا بازار سرمایه با اصلاحاتی که در پیش دارد، می تواند بیش از پیش به سوی شفاف سازی حرکت کند؟
به اعتقاد من بازار سرمایه ایران به اندازه کافی شفاف است، آنچنان که این شفافیت موجب ایجاد شکافی بزرگ با دیگر بازارهای غیر شفاف شده است. به قول گفتنی، بازار سرمایه ایران از فرط شفافیت به مرز عریانی رسیده است، در نتیجه امروز باید فشار شفاف سازی از روی بازار سرمایه به سمت دیگر نهادهای حاکمیتی حرکت کند و کمک کنیم دیگر بخش های اقتصادی نیز به سوی شفاف شدن حرکت کنند.