سهم ایران از درآمد گردشگری جهانی نیز از 7 صدم درصد در سال 83 به (2درصد) در سال 1404 میبایست رشد کند به گونهای که ایران در سال 1404 سالانه نزدیک 25 میلیارد دلار از محل گردشگر ورودی درآمد میبایست کسب کند.
این تصویری است که در طول چهار برنامه چشم انداز با در نظر گرفتن حدود 700 هزار نفر رقم پایه گردشگر ورودی به ایران در سال 1383 برای ایران ترسیم شده است.
سالهای برنامه | نرخ رشد برنامه به درصد | تعداد گردشگران در سالهای پایانی برنامه به میلیون نفر | درآمد ارزی در سالهای پایانی برنامه به میلیارد دلار |
برنامه چهارم (84-88) | 30 | 6/2 | 5/1 |
برنامه پنجم (89-93) | 20 | 5/6 | 5/4 |
برنامه ششم (94-98) | 15 | 13 | 10 |
برنامه هفتم (99-1403) | 10 | 20 | 25 |
طبق آنچه که در این سند آمده است به طور قطع میبایست در سال 95 در حدود 8 میلیون گردشگر خارجی به ایران آمده باشند اما مرتضی رحمانی موحد معاون گردشگری کشور، با تأکید بر اینکه روند صنعت گردشگری در کشور امیدوارکننده است در یک نشست خبری گفت: درآمد حاصل از گردشگری بین سالهای 92 تا 95، بیش از 32 میلیارد دلار بوده و در این مدت 19میلیون و 900هزار نفر گردشگر خارجی وارد کشور شدهاند. این میزان درآمد با محاسبه تمام امکانات اعم از حملونقل، سوغات و سایر خدماتی است که در کشور به گردشگران خارجی عرضه میشود.
رحمانیموحد تصریح کرد: برای جمعبندی درآمد حاصل از صنعت گردشگری دو پایه آماری داریم. همه دنیا براساس یک تعریف ثابت از گردشگری آمار خود را اعلام میکنند. بنابر نظر سازمان جهانی جهانگردی، کسی که بیش از 24 ساعت در کشوری بماند، شغل نداشته و کسبوکاری نداشته باشد، گردشگر است و براساس همین چارچوب میزان مخارج هر گردشگر در غرب آسیا بین 1520 تا 1750 دلار است. ما میانگین این مقدار را درنظر میگیریم و با 1650 دلار، درآمد حاصل از ورود گردشگران خارجی به کشور را محاسبه میکنیم.
معاون گردشگری کشور آمار ورود گردشگران به ایران را از مجموع آمار گردشگران ورودی به کشور طی سالهای 92 تا 95 به دست آورده و این درحالی است که در سند چشم انداز 20 ساله آمار ورود 20 میلیون گردشگر از مجموع آمارهای 20 سال اخیر به دست نیامده است.
وی در توضیح این مطلب گفته بود که روشن است که ما چقدر از این برنامه عقب هستیم. طبق این برنامه قرار بود هر سال درصدی پیشرفت در گردشگری داشته باشیم، الزامات و ضرورتهای آن نیز تعیین شده بود. بر این اساس قرارِ ما اصلا گردشگری انبوه نبود، چون گردشگری ایران کاملا تخصصی است، مانند گردشگری زیارتی که برای سالهای 94 و 95 هدفگذاری خاصی روی آن شده بود.
رحمانی موحد یکی از دلایلی که ایران نتوانست در حوزه گردشگری به آماری نزدیک به آمار سند چشمانداز دست پیدا کند را برخی حواشی مربوط به سیاست خارجی کشور دانست و گفت: 20 ماه قبل از اتفاق سفارت عربستان، یک میلیون و 700 هزار گردشگر از کشورهای حوزه خلیجفارس و عربی داشتیم. آن زمان روی 2.5 میلیون گردشگر در سال 95 پیشبینیهایی کرده بودیم، اما 20 ماه بعد از آن ماجرا تعداد این گردشگران به 266 هزار نفر رسید، یعنی 85 درصد کاهش جمعیت گردشگران کشورهای هدفِ ایران. مشخص است با چنین وضعی چگونه قرار است در پایان چشمانداز 20، ساله به 20 میلیون گردشگر دست یابیم. متقاعد کردن گردشگران اروپایی شاید سخت باشد، اما جذب گردشگران شیعه چندان سخت نبود. بارها شنیده بودیم که از حوزه خلیج فارس مسافر به قصد یک هفته گردش به ایران آمده، اما سه تا چهار هفته اقامت داشته است. ما این گردشگران را از دست دادهایم.
اگرچه این اتفاق در روند گردشگران خارجی به ایران بیتاثیر نبوده اما نمیتوان منکر این شد که ایران در سالهای اخیر با رشد لاکپشتی ورود گردشگر به کشور مواجه بوده است به گونهای که سالی حدود یک میلیون گردشگر به تعداد گردشگران خارجی ایران افزوده میشود.
به عنوان نمونه در سال 92 چهار میلیون و 800 هزار نفر، در سال 93 حدود پنج میلیون و 100 هزار نفر، در سال 94 حدود پنج میلیون و 250 هزار نفر به ایران آمدند و در سال 95 نیز این آمار با رشد حدود 300 هزار نفری مواجه بوده است. این درحالی است که طبق سند چشم انداز می بایست در میانه برنامه ششم حدود 8 میلیون گردشگر خارجی به کشور جذب می شد.
پیش از این در دولت دهم نیز رشد این آمار جهشی و زیاد نبود. به نحوی که در طی سالهای 88 تا 91 به ترتیب حدود دو میلیون و 276 هزار و 575 نفر، سه میلیون و 121 هزار و 282 نفر، سه میلیون و 200 هزار نفر و سه میلیون و 729 هزار نفر به ایران آمده اند.
پیرو این موضوع احمد زبیری از کارشناسان گردشگری و آمار گفت: آمار ورود گردشگران خارجی طی ده سال اخیر نشان میدهد که هیچ گاه با جهش زیادی روبهرو نبودهایم به نظرم باید از یک زمانی به بعد برنامه چشمانداز تغییر میکرد چون طبق برنامه پیش نمیرفتیم. به عنوان نمونه وقتی رشد گردشگری آن طور که سند چشم انداز پیشبینی کرده، انجام نمیشود یا باید آسیب شناسی صورت بگیرد و یا اینکه در روند برنامه تغییراتی ایجاد شود.
وی ادامه داد: سیاست با گردشگری یک کشور عجین است حتی اگر بر سر این موضوع اصرار کنیم که نمیتوانیم گردشگری را سیاسی بدانیم اما اتفاقات بینالمللی و سیاسی در گردشگری کشور بسیار تاثیرگذار است. همانطور که برجام بر تعداد گردشگران افزود و یا با اتفاقات دیگر، گردشگری مذهبی ما تحتالشعاع قرار گرفت.
وی گفت: البته همه این موارد در صورتی است که ما نظام آماری درستی داشته باشیم. بهعنوان مثال ما زمانی میتوانیم آمارهای گردشگری را مورد نقد و بررسی قرار دهیم که امارهای ورود و خروج و یا درامد حاصل از ورود گردشگران به صورت دقیق احصا و بررسی شود. اما اکنون آمارهایی که سازمان میراث فرهنگی میدهد تنها محدود به آمار پلیس مهاجرت است.
به نظر میرسد هر دولتی برای بالابردن آمار فعالیتها و عملکرد خود سعی دارد که از محل ورود گردشگر به ایران و زیاد نشان دادن این آمارها تحول در شرایط به وجود آورده را نشان دهند فارغ از اینکه واقعیت جامعه چنین نیست و گردشگران اگرچه هر سال درصدی رشد دارند اما رشد آمار آنها جهشی نبوده است.