عصر خودرو

بررسی روند اختلاف عرضه و تقاضا در بازار داخلی فولاد؛

شکاف بازار عمیق‌تر شده است؟

عصر بازار- دورنمای شکننده بازار فولاد در سال‌جاری مخصوصا نیمه نخست آن در کنار ادامه برتری عرضه بر تقاضا وضعیتی را ایجاد کرده که نیاز به بررسی و رصد رخدادهای این بازار را بیش از پیش برجسته می‌سازد. در صورت عدم کشف یا ایجاد بازار مصرفی جدید در صنعت فولاد باید نگران دورنمای این بازار باشیم که قطعا صنعت فولاد اولین متضرر وضعیت پیش‌رو به‌شمار خواهد رفت. این در حالی است که بازار فولاد در ماه‌های اخیر تغییراتی عمیق را تجربه کرده که چهره‌ای دگرگون را ترسیم خواهد کرد.

شکاف بازار عمیق‌تر شده است؟
نسخه قابل چاپ
دوشنبه ۱۴ فروردين ۱۳۹۶ - ۰۸:۵۱:۰۰

    به گزارش پایگاه خبری «عصربازار» به نقل از دنیای اقتصاد، بازار فولاد در سال گذشته فراز و فرودهای بسیاری را تجربه کرد، هرچند که این شرایط بیشتر میل به وخامت داشت تا بهبود اوضاع تا جایی که پایان سال گذشته نیز با رکود نسبی معاملات همراه بودیم. تجربه سال گذشته در مقایسه با سال 94 و مخصوصا سال‌های پیش از آن نشان می‌دهد که این بازار با تغییرات عمیقی رو‌به‌رو بوده تا جایی که می‌توان چهره این بازار را به نسبت سال‌های پیش از آن کاملا دگرگون‌شده ارزیابی کرد. برتری عرضه بر تقاضا هرچند که در آمارهای رسمی شفافیت چندانی ندارد ولی مهم‌ترین‌ رکن و عامل مؤثر در این بازار محسوب می‌شود و از این پس باید تمامی متغیرهای تحلیلی را با احتساب این واقعیت مورد بحث و بررسی قرار داد.

    افزایش ظرفیت تولید فولاد خام در کشور هرچند که در نگاه اول تاثیر چندانی بر بازار داخلی ندارد ولی تاثیر آن به صراحت و با عمق بالایی در این بازار مشاهده شد تا جایی که کاهش حجم تولید در واحدهای نوردی و شکل‌دهی فلزات، رقابتی شدن بازار شمش در بین تولیدکنندگان بزرگ و متوسط، نگرانی‌ها از بی‌رمقی تقاضا در برابر عرضه ها، کاهش فعالیت‌های واسطه‌گری و سفته‌بازی، عقب‌نشینی جدی خریداران و نهایتا ثبت یکی از ضعیف‌ترین سال‌ها در تاریخ بازار فولاد داخلی را می‌توان از واقعیت‌های این بازار به‌شمار آورد که بر اهالی این صنف و صنعت پوشیده نیست. کاهش ممتد فعالیت‌ها در بخش ساخت و ساز و احداث واحدهای مسکونی و ساختمانی جدید و ادامه افت تعداد پروانه‌های ساختمانی صادر شده که در آمارهای رسمی قابل ارزیابی است را می‌توان مهم‌ترین دلیل برای افت تقاضا به‌شمار آورد هرچند که عدم تزریق کافی بودجه‌های عمرانی در پروژه‌های کلان و زیرساختی ازسوی دولت نیز به وخامت اوضاع دامن زده است.

    هم‌اکنون برتری عرضه بر تقاضا به‌عنوان مهم‌ترین‌ دلیل برای رکود بازار عنوان شده یعنی با فرض افزایش حجم تولید این انتظار وجود دارد که تقاضا همپای رشد عرضه‌ها، رشد نکرده است. هرچند که در نگاه اول چنین ادعایی صحیح به نظر می‌رسد ولی همه واقعیت نیست، زیرا در مقایسه با سال‌های 89 یا 85 که تقاضای مصنوعات ساخته شده فولادی به‌خوبی به رقمی نزدیک به 20 میلیون تن یا بیشتر حرکت می‌کرد، هم‌اکنون این رقم را باید بیش از 16 میلیون تن برآورد کرد هرچند که هنوز آمارهای رسمی سال 95 اعلام نشده و موارد فوق را باید گمانه‌زنی برشمرد ولی پذیرفتن همین موارد با احتساب یک ضریب خطای مشخص نشان می‌دهد که حجم تقاضا به‌صورت واقعی کاهش یافته و افزایش انتظاری حجم عرضه‌ها، به وخیم‌تر شدن بیشتر اوضاع دامن زده است.

    موارد فوق نشان می‌دهد مشکلات ذاتی در بازار فولاد عمیق‌تر از چیزی است که به‌نظر می‌رسد، بنابراین بهبود این شرایط به تغییرات اساسی و کلان در شرایط کلی اقتصادی و حجم سرمایه‌گذاری‌ها نیاز دارد.  مقایسه وضعیت سال‌های 94 و 95 نشان می‌دهد که وخامت بیشتری در این بازار مشاهده شد یعنی جهش‌های مرتفع قیمتی به حداقل خود کاهش یافته و معاملات واسطه‌گری که غالبا موتور محرک بازار فولاد محسوب می‌شوند، کاهش بیشتری را تجربه کرد. به‌عنوان مثال در ابتدای اسفند سال 94 شاهد جهش محسوس قیمت‌ها بودیم تا جایی که برخی از مصنوعات فولادی حتی رشدی بیش از 60درصد را تجربه کردند ولی در بازار سال 95 هرچند که جهش‌های قیمتی بسیاری به ثبت رسیده ولی هیچ‌کدام از شتاب و شدت اسفند سال 94 برخوردار نبود. این در حالی است که تقویت ظرفیت و افزایش حجم تولید فولاد در سال 95 محقق شده، بنابراین می‌توان از بهبود معاملات به‌صورت کلی در سال گذشته خبر داد که برخی تناقض‌ها را در چهره این بازار پدید می‌آورد.

    در اسفند سال 94 دلیل اصلی رشد قیمت‌ها را باید افزایش بهای جهانی فولاد در کنار مهاجرت سرمایه به بازار داخلی به‌شمار آورد ولی در سال گذشته هرچند که رشد ممتد و آرام قیمت‌های بین‌المللی را شاهد بودیم ولی این جهش نرخ‌ها به رغم بازارسازی‌های شفاف قیمتی، باز‌هم محقق نشد. این وضعیت نشان می‌دهد که تاثیرپذیری بازارهای داخلی از بازارهای جهانی کاهش یافته همچنین تاثیرپذیری بازارهای مختلف فولادی از یکدیگر نیز تضعیف شده است. ثبات نسبی قیمت دلار و حتی میل به کاهش نرخ در برهه‌ای از زمان، عدم وجود تقاضای کافی، پایین‌تر بودن قیمت تمام‌شده برخی محصولات داخلی به نسبت قیمت‌های جهانی هرچند که با انتقاداتی رو‌به‌رو است، بی‌رمقی صادرات مخصوصا درمورد محصولات نهایی و پایین بودن توجه به بازارهای منطقه‌ای همچون عراق و افغانستان را می‌توان برخی از واقعیت‌های این بازار به‌شمار آورد که هرکدام از این موارد خود به بررسی و گفت‌وگوهایی تفصیلی نیاز دارد.

    با توجه به تمامی این موارد در کنار افزایش ظرفیت و حجم تولید فولاد خام همچنین وجود ظرفیت‌های خالی گسترده در صنایع نورد و شکل‌دهی فلزات حتی تولید شمش و البته عدم تغییر جدی و واقعی در شرایط اقتصادی مؤثر بر بازار فولاد، از هم‌اکنون باید نگران این بازار در سال جاری بود زیرا مباحث سیاسی همچون انتخابات در پایان اردیبهشت‌ماه یا ثبات نسبی و نوسان محدود قیمت‌های جهانی فولاد و تثبیت بهای ارز در بازار آزاد موجب خواهد شد که پتانسیل‌های بهبود در این عرصه محدود شود. این نگرانی‌ها را باید جدی گرفت، زیرا در صورت عدم‌توجه جدی به بهبود برخی ساز و کارهای تجاری و حتی صنعتی، عمرانی و ساختمانی، ممکن است چهره وخیم فعلی با برتری بیشتر عرضه بر تقاضا رو به وخامت بیشتری نهاده و بدنه صنعت فولاد متضرر اصلی آن باشد.

    مزیت‌های نسبی فعلی در صنعت فولاد در کنار بالابودن ظرفیت تولید و نورد می‌تواند به نقطه قوت بزرگی در صنعت فولاد تبدیل شده و با کشف و سپس فتح بازارهای جدید، می‌توان مشکلات فعلی را به‌صورت مزیتی قدرتمند بدل ساخت. هرچند که واژه دامپینگ هم‌اکنون به یکی از نگرانی‌های صنعت فولاد ایران بدل شده ولی این شرایط در همه‌جا یکسان نیست و در بازارهایی که تنها واردکننده مصنوعات فولادی هستند، به مزیتی جدی بدل خواهد شد که از آن جمله می‌توان از بازار عراق، افغانستان، بخش‌هایی از پاکستان و برخی از کشورهای عربی منطقه یا حتی کشورهای آفریقایی نام برد. به نظر می‌رسد صنعت فولاد ایران در نهایت مجبور خواهد شد تا با اتخاذ بازاریابی‌های انفجاری در کنار رشد انفجاری در بازارهای هدف، به جنگی گسترده برای کسب سهم بازار پرداخت که می‌تواند به‌رغم برخی از کاهش سودآوری، وضعیت بهتری را در برابر این صنعت ترسیم کند.

    این در حالی است که بازارهایی همچون عراق و افغانستان را باید به‌عنوان اولین اهداف تجاری به‌شمار آورد که به کمک ابزارهای تجاری رسمی و قانونی همچون عرضه و صادرات از بستر بورس کالا و انجام بخشی از فعالیت‌های تجاری از این بستر (همچون تسویه وجوه، امور گمرکی، بازاریابی و ایجاد عرضه دائمی و امن)، زنجیره صادرات را با حجم بیشتر و هزینه‌های کمتری به انجام رساند. در نهایت باید به این نکته اشاره داشت که افزایش ظرفیت تولید فولاد خام با هر هدفی، به ایجاد بازار مصرف داخلی و خارجی نیاز دارد و در صورت نبود تقاضای موثر، تنها صنعت فولاد است که سلاخی خواهد شد. به‌نظر می‌رسد حضور واقعی، با تمام توان، با ایده‌های نوین و خلاق و نهایتا کسب سهم بازار بیشتر تنها راهی خواهد بود که به کمک این بازار خواهد آمد هرچند که این ادعا، ملزومات و اما و اگرهای خاص خود را دارا خواهد بود.  در گذشته به ترسیم سیستم صادراتی از بستر بورس کالا پرداختیم اگرچه قطعا اولویت اول کالایی بورس مخصوصا برای بازار عراق، مصنوعات فولادی و دقیق‌تر، فولادهای ساختمانی خواهد بود. در آینده باز هم به بررسی وضعیت صادراتی فولاد خواهیم پرداخت.

    برچسب ها