عصر خودرو

گفت وگو با جعفرخیرخواهان کارشناس اقتصادی;

عقب ماندگی نرخ ارز دیر یا زود باید جبران شود

عصر بازار- نوسان نرخ ارز مسئله تازه‌ای در اقتصاد ایران نیست اما بروز این اتفاق در بستر وعده‌های مکرر دولت یازدهم برای تک‌نرخی کردن آن شکل دیگری یافته است.

عقب ماندگی نرخ ارز دیر یا زود باید جبران شود
نسخه قابل چاپ
شنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۵ - ۱۱:۳۱:۰۰

    به گزارش پایگاه خبری «عصربازار» به نقل از روابط عمومی اتاق تهران ، جعفرخیرخواهان افزایش نرخ ارز را ناشی از افزاش مداوم قیمت کالاها و خدمات در چندسال گذشته می داند و معتقد است بالاخره نرخ ارز باید روزی عقب ماندگی اش را جبران کند.

    به نظر شما دلیل اصلی افزایش نرخ ارز در چند هفته اخیر چیست؟

    دلیل اصلی افزایش اخیر قیمت ارز، خیلی ساده به افزایش مداوم قیمت همه کالاها و خدمات در چند سال گذشته برمی‌گردد درحالی‌که شاهد ثبات قیمت دلار و عقب ماندن آن نسبت به بقیه کالاها بودیم. پس ناگزیر این عقب‌ماندگی قیمت ارز باید دیر یا زود جبران می‌شد که تاکنون دیر هم شده بود. در چند سال گذشته دلار هرروز که می‌گذشت درواقع ارزان‌تر می‌شد و تولیدکننده و صادر‌کننده کشور ضربه می‌دیدند.

    اقتصاد را چطور باید نسبت به نوسانات نرخ ارز مقاوم کرد؟

    بهتر است این‌طور بگوییم که اگر می‌خواهیم اقتصاد مقاومت‌پذیر شود و اشتغال افزایش یابد راه‌حلش تعیین نرخ ارز رقابتی است که در این چند سال بانک مرکزی با ثابت نگه‌داشتن نرخ ارز به ضرر تولید و اشتغال داخلی عمل می‌کرد.

    متأسفانه مصرف‌کننده داخلی هم تنها به ارتباط قیمت دلار با ریال توجه می‌کند که اگر به فرض تا دیروز می‌توانست کالای یک‌دلاری را از خارج 3200 تومان خریداری کند با رسیدن نرخ دلار به 4000 تومان قیمت آن کالا 4000 تومان خواهد شد و قدرت خریدش کاهش می‌یابد. مصرف‌کننده داخلی با چنین نگاه یک‌سویه‌ای که دارد خیلی راحت مخالف بالا رفتن قیمت دلار خواهد شد، درحالی‌که وی توجه نمی‌کند این دلار ارزان 3200 تومانی چه ضربه‌ای به تولید و اشتغال داخلی خواهد زد و حتی امکان دارد خود وی نیز شغلش را از دست بدهد و دیگر درآمدی برای خرید دلار 3200 تومانی هم نداشته باشد. بخشی از رکود اقتصادی و رشد منفی و پایین چند سال گذشته اقتصاد کشور هم به همین ارزان نگه‌داشتن دلار ربط پیدا می‌کند که اجازه افزایش صادرات و رونق تولید را نداد. همچنین می‌توان ادعا کرد یکی از دلایلی که باوجود افزایش پیوسته قیمت‌ها در داخل، قیمت دلار خیلی بالا نرفته این است که درآمد مردم افزایش نیافت و تقاضایشان برای دلار به‌تبع آن بالا نرفت تا به افزایش قیمت آن فشار بیاورد.

    نرخ ارز را چطور باید تعیین کرد؟

    نرخ ارز باید بر اساس یک استراتژی بلندمدت مثلاً ده‌ساله یا حتی بیست‌ساله به نفع بخش خصوصی و توسعه صادرات کشور تعیین شود. یعنی بانک مرکزی یک استراتژی بلندمدت در حمایت از توسعه صادرات داشته باشد که صادرکنندگان بتوانند بازارهای خارجی را با کالاهایی که مزیت رقابتی داریم پر کنند نه اینکه نرخ ارز با توجه به فشارهای سیاسی تعیین شود خصوصاً که نرخ تورم‌های دورقمی و حتی بالای 5 درصد هم به صادرات ضربه می‌زند اگر نرخ ارز تعدیل نشود. من یکی از مقصران اصلی تهییج و همراهی افکار عمومی با مخالفان دولت در مخالفت با افزایش نرخ ارز را بانک مرکزی می‌دانم که وظیفه اقناع و آموزش افکار عمومی به نفع افزایش نرخ ارز اسمی را بر عهده نگرفته است. درنتیجه حالا که قیمت دلار می‌خواهد و باید افزایش یابد در برابر فشار مخالفان و افکار عمومی با ترس‌ولرز و انفعال روبرو شده و یک سیاست ضروری اقتصادی به یک مسئله سیاسی حاد تبدیل شود و همه از آن متضرر شوند. بخشی از مشکل هم به مستقل نبودن بانک مرکزی بازمی‌گردد که به رئیس این نهاد پولی اجازه و آزادی عمل نمی‌دهد تا آنچه را به نفع رشد بلندمدت اقتصادی است اجرا نماید. متأسفانه یکی از ایرادات دموکراسی و نظام‌های انتخاباتی مردمی که اکثریت جامعه و افکار عمومی و رسانه‌های جمعی از حداقل سواد و دانش اقتصادی برخوردار نیستند این است که سیاست‌های درست اقتصادی قربانی می‌شوند. چراکه سیاستمداران از ترس مخالفت مردم ورای نیاوردن مجبور می‌شوند سیاست نادرست و زبان بار به منافع بلندمدت اقتصاد را ادامه دهند. این همان مشکل پوپولیسم است که خصوصاً با توجه به تیترهای جنجالی و عوام‌فریبانه‌ای که روزنامه‌ها انتخاب می‌کنند سیاستمداران را به مواضع انفعالی و عقب‌نشینی می‌کشاند.

    چه راهکارهایی وجود دارد که از این وضعیت گذر کنیم؟

    همان‌طور که اشاره شد جدای وظیفه رسمی ترویج و ارتقای دانش اقتصادی توسط نهادهای سیاست‌گذاری اقتصادی مانند بانک مرکزی و وزارت اقتصاد، یک وظیفه مهم اشخاصی که در رأس نهادهای اقتصادی و هدایت سیاست‌های اقتصادی هستند اعلام صریح سیاست‌های درست اقتصادی است. با توجه به حساسیت مسائل اقتصادی، این خلأ و نقیصه کماکان خودنمایی می‌کند که اعتبارمندی و اثرگذاری چنین نهادهایی را کاهش می‌دهد. به‌تازگی، خیلی دیر و خیلی اندک شاهد هستیم که برای مثال رئیس بانک مرکزی از کانال تلگرام به مخابره درد دل‌ها و پیام‌های موردی بسنده می‌کند. ایشان با تشریح مسئله و استدلال منطقی به زبان ساده می‌تواند توضیح دهد که طی سه سال گذشته قیمت همه اجناس مثلاً حداقل 40 درصد افزایش‌یافته است پس خیلی طبیعی و قابل‌انتظار است که قیمت دلار هم (پس از کسر تورم جهانی) مثلاً از 3200 تومان به 4200 تومان افزایش یابد و انتظارات مردم را با چنین شرایطی آشتی و تطبیق دهد.

    البته راهکار بهتر این بود که از همان بدو تصدی بانک مرکزی، افزایش نرخ ارز به‌صورت تدریجی هرچند ماه یک‌بار رخ می‌داد نه اینکه این افزایش اکنون به شکل ناگهانی و با هجوم سفته‌بازان و کسب سودهای ناگهانی توسط آن‌ها و جهش بیش‌ازاندازه نرخ ارز و خارج شدن کنترل و مدیریت نرخ ارز از دست بانک مرکزی حاصل گردد.

    در کنار افزایش قیمت ارز، سیاست مکرر وعده شده و مرتب عقب انداخته‌شده تک‌نرخی شدن را هم داریم که منشأ فساد و رانت جویی است. با توجه به تشنگی و علاقه‌مندی که مردم به دانستن مسائل اقتصادی نشان می‌دهند انتظار می‎رود دولت با اطلاع‌رسانی مناسب و غلبه بر فشار کسانی که از این رانت ویژه برخوردار می‌شوند زمینه اجرایی شدن آن را هم هر چه زودتر فراهم کند.

    برچسب ها