عصر خودرو

بررسی ثرات احتمالی انتخاب رئیس‌جمهوری آمریکا بر بازارهای داخلی؛

ردپای ترامپ در بازارهای داخلی

عصر بازار- برتری ترامپ در انتخابات آمریکا خود محرکی برای نوسان در بازارهای مختلف به شمار می‌رود که تغییرات آن دیر یا زود به بازارهای داخلی نیز سرایت می‌کند. این در حالی است که با توجه اولویت‌های ترامپ که غالبا به مسائل اقتصادی داخلی در آمریکا باز‌می‌گردد، می‌توان به بهبود تقاضا در بازارهای جهانی کمک کرد که با توجه به حجم بازار آمریکا، می‌توان حتی به دست یافتن به رکوردهای قبل از سال ۲۰۰۸ در بخش واقعی اقتصاد نیز خوش بین بود.

ردپای ترامپ در بازارهای داخلی
نسخه قابل چاپ
شنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۵ - ۰۸:۳۸:۰۰

    به گزارش پایگاه خبری «عصربازار» به نقل از دنیای اقتصاد، هم اکنون شاهد خودنمایی فاکتور ترس، نوسان غیرمنطقی قیمت‌ها، برتری محسوس برخی از بازارها در رقابت با یکدیگر و بیم و امید از دورنمای اقتصادی جهان هستیم که قطعا این موارد به بازارهای داخلی نیز سرایت خواهد کرد. به‌نظر می‌رسد بازارهای جهانی در حال پوست‌اندازی هستند که با توجه به افزایش تعامل ایران با سایر کشورها، رشد نقدینگی، نوسان قیمت دلار و خروج گام به گام اقتصاد کشور بر مبنای شواهد آماری از رکورد، باید مراقب این وضعیت بود زیرا بازار داخلی مستعد تغییرات بزرگی است که جرقه آن در روزهای اخیر مشاهده شده و با موفقیت ترامپ امکان شتاب گرفتن آن وجود دارد. با توجه به حجم نقدینگی، انتظار افزایش قیمت‌ها در بازارهای جهانی، برخی تغییرات ساختاری در اقتصاد بسیاری از کشورها و شواهدی از این قبیل، امکان رشد تورم تولیدکننده در میان مدت وجود داشته که به محرکی برای افزایش تورم مصرف‌کننده تبدیل شده و رشد قیمت‌ها در بازارهای کالایی اصلی را هشدار خواهد داد. به نظر می‌رسد این بار نیز رونق اقتصادی با افزایش تورم همگام شده است که سیگنالی چندگانه را برای دورنمای اقتصادی کشور با محوریت بازارهای کالایی رقم خواهد زد.

    پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات آمریکا هرچند که غالب تحلیلگران را شوکه کرد ولی نکته جالب‌توجه آنکه برخی از تحلیلگرانی که بر بازارهای کالایی تمرکز دارند، در هفته‌های اخیر به گونه‌ای رفتار کرده بودند که گویی موفقیت وی را پیش‌بینی کرده و برای دوران پساغافلگیری، برنامه‌ریزی کرده بودند. رفتار قیمت‌ها در بازارهای کالایی به گونه‌ای عمل کرده بود که گویی منتظر یک شوک غیرمنتظره بوده‌اند تا به کمک این انتخاب، با سوخت‌گیری جدیدی به حرکت خود ادامه دهند. به‌عنوان مثال مس به‌عنوان یکی از معرف‌های اقتصادی در بازارهای کالایی که به زحمت خود را به 5 هزار دلار نزدیک کرده بود، هم‌اکنون در قیمت‌هایی نزدیک به 6 هزار دلار معامله می‌شود. در گزارش دوشنبه هفته گذشته به صراحت اشاره کرده بودیم که مس به سهولت سقف 5 هزار دلاری را خواهد شکست و به سمت افق‌هایی بالاتر حرکت می‌کند که دقیقا این رخداد محقق شده است. همین سیگنال در کنار بازگشت بهای طلا از قیمت‌هایی بالاتر از 1320 دلار به رقم 1250 دلار نیز نشان می‌دهد که می‌توان به بازگشت سرمایه‌ها به سمت بازارهای کالایی ( حتی از سمت بازار سهام) نیز امیدوار بود. نکته قابل توجه آنکه برخی از بازارهای کالایی همچون فلزات پایه که به‌عنوان محرک بازار به شمار می‌روند شرایط مطلوبی داشته ولی سایر بازارها مخصوصا بازار نفت خام، وضعیت دیگری را تجربه می‌کنند. از این پس که می‌توان به دورنمای بازارهای کالایی در جهان خوش‌بین بود، باید به رفتارهای آتی ترامپ توجه کنیم که همان سوخت‌گیری بازار به شمار خواهد رفت.

    به تجربه ثابت شده است کشوری همچون آمریکا و حتی هر نظام سیاسی یا اقتصادی در هر زمان تنها می‌توانند یک اولویت را به‌صورت کامل و موفق پیگیری کنند (بر‌گرفته از کتاب جهان پساآمریکایی فرید زکریا). حال درخصوص ترامپ که بارها بهسازی اقتصادی آمریکا را اولویت اول خویش عنوان کرده است، می‌توان گفت که از زد و خوردهای سیاسی و امنیتی تا حد امکان دوری کرده و به بخش واقعی اقتصاد همچون بازارهای کالایی و معاملات فیزیکی سوخت‌رسانی خواهد کرد. از هم اکنون می‌توان پیش‌بینی کرد که برداشته شدن برخی محدودیت‌ها درخصوص استخراج زغال‌سنگ، حمایت از تولید نفت خام از شیل‌های نفتی و گازی، حمایت از صنعت داخلی فولاد، نیاز به مصرف بیشتر مس و بسیاری موارد مشابه رویکردهای پیش روی اقتصاد آمریکا خواهد بود. همین موارد کافی خواهد بود تا بتوان به تقویت حجم تقاضا در غالب بازارهای کالایی به ویژه مواد معدنی و فلزی امیدوار بود البته این همه ماجرا نیست.

    نگاهی به موضع‌گیری‌های ترامپ در رقابت‌های انتخاباتی و انتقادهای صریح از کشورهای عربی به خصوص عربستان کافی خواهد بود تا نگرانی برخی از تصمیم‌سازان اقتصادی برای سرمایه‌گذاری در صنایع نفت و گاز کشورهای عربی افزایش یافته و ذخایر متعارف و نامتعارف آمریکا و کانادا، جذابیت بیشتری حتی از ذخایر بکر کشورهای نفت‌خیز داشته باشد. البته این رویکرد سابقه تاریخی دارد به خصوص آن زمانی که اوباما شرکت‌های آمریکایی را که در کشورهای دیگر مخصوصا چین سرمایه‌گذاری می‌کنند تهدید کرد که در صورتی که به آمریکا باز‌نگردند مستوجب تحریم خواهند بود. این در حالی است که قطعا صراحت لهجه ترامپ با اوباما قابل مقایسه نبوده و از هم اکنون باید به کاهش رشد عرضه نفت خام، افزایش تقاضا و رشد قیمت نفت امیدوار بود. در ادامه باید به این نکته نیز اشاره داشت که رونق شیل‌های نفتی در شرایطی محقق خواهد شد که بازار به قیمت‌های بالاتری دست پیدا کرده تا تعداد بیشتری از چاه‌های نفت وارد فاز سودآوری شود. بنابراین افزایش نسبی قیمت نفت خام هم برای اقتصاد آمریکا و هم سایر کشورهای جهانی مطلوبیت بیشتری به همراه داشته، هرچند که به افزایش هزینه تولید در کشورهای مختلف منجر خواهد شد. این افزایش هزینه تولید که با افزایش بهای نفت خام خودنمایی خواهد کرد، خود سیگنال مهمی برای افزایش قیمت‌ها در بازارهای کالایی به‌شمار می‌آید. تجمیع این موارد در کل می‌تواند چهره جدیدی از بازارهای کالایی را در جهان ترسیم کند که این‌بار با سوخت‌گیری از ترامپ خودنمایی خواهد کرد. البته باید به این نکته نیز اشاره کرد که رکود عمیق سال‌های اخیر در بازارهای کالایی پتانسیل تغییر را در ذات خود نهفته داشته، بنابراین تنها به جرقه‌ای برای تقویت اعجاب‌آور خود نیاز داشت که این بار، رشد قیمت‌ها در کارنامه ترامپ ثبت خواهد شد هرچند ترامپ تنها یک محرک بوده است. بازار ایران نیز بخشی از بازارهای جهانی به شمار می‌آید؛ هرچند که باید واقعیت‌های بازار ایران را به دو گونه متفاوت مورد بررسی قرار داد؛ یکی تاثیرپذیری بازار ایران از بازارهای جهانی و دیگری واقعیتی به نام برجام.

    درخصوص برجام باید به صراحت عنوان کرد که توافقی است بین ایران و 6 کشور نه تنها بین ایران و آمریکا به علاوه قطعنامه شورای امنیت؛ هرچند که سایر کشورها باز هم به آمریکا نگاه خواهند کرد. به نظر می‌رسد با توجه به مواضع روشن مسوولان حکومتی در جمهوری اسلامی ایران و ضمانت اجرایی برجام برای کشورهای متعهد به آن چارچوب کلی برجام حفظ خواهد شد ولی ممکن است تغییراتی را تجربه کند. به نظر می‌رسد بهترین رویکرد دولت در مواجهه با شرایط پیش رو افزایش گام به گام بهای دلار و حتی آزادسازی آن در کنار آغاز به کار بورس آتی ارز خواهد بود تا تنش‌های ترامپ – برجامی به حداقل خود برسد.

    نکته دیگر تاثیرپذیری بازارهای داخلی از بازارهای جهانی است. هم اکنون فضای مساعدتری برای رشد قیمت فولاد در بازارهای جهانی فراهم آمده، همچنین تقویت بازار فلزات و مواد معدنی در کنار انتظار تثبیت و رفتار منطقی‌تر در بازار زغال سنگ، همگی مواردی است که هرچند گاهی نقیض هم به شمار می‌آیند ولی در نهایت به تقویت کلی در بازارهای کالایی منجر می‌شود. نگاهی به نوسان قیمت‌ها و شاخص‌های کالایی در بازارهای جهانی این سیگنال را تقویت می‌کند که بازار خود را برای رشد آماده کرده هرچند که جهش‌های قیمتی در ماه‌های قبل، این شرایط را بیش از پیش فراهم ساخته است. برای بررسی بازارهای داخلی در ابتدا باید نگاهی دقیق به بازارهای جهانی داشت. تجربه نشان داده است که در زمان‌هایی که بازار با یک شوک بزرگ مواجه می‌شود همچون دوران پس از سقوط بزرگ سال‌های 2008 و 2009 یا پس از برگزیت و دوران‌هایی مشابه، در ابتدا بازار با فاکتور ترس (Fear Factor) رو‌به‌‌رو می‌شود که همگی با نگرانی اقدام به خرید و فروش کرده و در زمان‌های کوتاهی دارایی‌های خود را حفظ می‌کنند. همین سیگنال باعث خواهد شد تا رشد قیمت‌ها به جز چند بازار خاص شتاب چندانی نداشته و شاخص‌های بزرگ در بازارهای کالایی، رونق چندانی نداشته باشند.

    در این دوران اغلب چند بازار خاص برنده خواهند بود که این بار، بازار مس تاکنون برنده اصلی بوده و سایر قیمت‌ها رفتاری رفت و برگشتی با رشدها و دره‌های قیمتی محدود را تجربه خواهند کرد. این در حالی است که پس از عبور از این دوران و با ورود سرمایه‌های جدید از بازارهای رقیب به ویژه بازار سهام، شاهد جهش عجیب قیمت‌ها خواهیم بود که دقیقا چنین رخدادی در سال 2011 مشاهده شد و قیمت‌هایی به ثبت رسید که در اوج رشد قیمت‌ها در سال‌های 2007 و 2008 تجربه نشده بود. به‌عنوان مثال مس به بیش از 10 هزار رسیده و سنگ آهن 190 دلاری شد. این موارد را نمی‌توان نادیده گرفت، زیرا برخی از پتانسیل‌های آن در بازارهای جهانی حضور دارد. این در حالی است که این بار سیاست‌های اقتصادی کلان چین اجازه موفقیت‌هایی در سطوح سال 2011 را نداده ولی موتورهای اقتصادی جدیدی همچون آمریکا، ایران و برخی کشورهای شرق آسیا که به ببرهای آسیایی مشهور هستند (‌همچون تایلند، ویتنام، اندونزی، کامبوج و...) نقش چین را بر عهده خواهند گرفت. در هر حال دوران جدیدی در بازارهای جهانی آغاز شده که می‌تواند در کوتاه‌مدت تا میان‌مدت به تزریق ابهام و برتری برخی کالاهای خاص بینجامد و در میان‌مدت تا دراز‌مدت، وضعیتی مطلوب را در بازارهای کالایی ایجاد کند.

    در صورت تحقق چنین رخدادهایی باید در بازار داخلی منتظر خودنمایی رخدادهای جدیدی باشیم که می‌تواند چهره این بازار را به سرعت دگرگون سازد. این بار در مقایسه با سال‌های 90 تا 92، حجم نقدینگی افزایش یافته، رکود در حال عقب‌نشینی است و برخی بازارها نیز جهش‌های قیمتی مهمی را تجربه کرده‌اند. با توجه به این موارد روزهای پیش رو زمانی برای ابهام بازارها است زیرا نگرانی از عدم رشد نرخ یا ترس از کاهش بهای نفت در بازارهای جهانی یا نگرانی از تاثیرات ترامپ – برجام خود فاکتوری خواهد شد برای عدم رشد جدی قیمت‌ها و البته خودنمایی فاکتور ترس در بازار داخلی. باید به این نکته اشاره کنیم که تاثیرات قیمت‌های جهانی بر بازار داخلی همیشه با یک فاز وقفه تاثیرگذار بوده که در سال‌های اخیر، با توجه به نزدیکی اقتصادی بین ایران و بازارهای جهانی، بین 2 ماه تا 6 ماه وقفه داشته است ولی بازهم تاثیرگذار خواهد بود. در صورت پذیرش چنین رخدادی پس از این فاز ابهام شاهد رشد ممتد، سریع و قدرتمند قیمت‌ها در کنار رونق حجم تولید در صنایع بالادستی و مخصوصا پایین دستی خواهیم بود. هرچند که نباید درخصوص مسائل سیاسی در این چارچوب صحبت کرد ولی برای وقوع شرایط فوق، به محرک‌های بزرگ‌تری نیاز خواهیم داشت که تنها از سمت بازارهای جهانی یا گفت و شنودهای ترامپ – برجام میسر نخواهد بود؛ بنابراین به سوخت‌رسان‌های بیشتری نیاز داریم که یکی از آنها انتخابات پیش روی ریاست جمهوری در کشور ما در سال آینده است. هرچند که کمتر کسی جبر بازار را می‌پذیرد، ولی همین جبر بازار که بر رفتار اقتصادی فرد فرد جامعه تاثیر گذاشته و حتی برخی از گرایش‌های آنان را نیز تعیین می‌کند، تاکنون رئیس‌جمهوری آمریکا را انتخاب کرده است. با توجه به موارد فوق از هم‌اکنون می‌توان به تقویت آرام و شکننده بازارهای کالایی دل بست ولی با رویکرد رفت و برگشتی قیمت‌ها، بخش بزرگی از خوش‌بینی‌ها کاهش یافته، اما جهت‌گیری کلی نرخ‌ها و حجم معاملات در بازارهای کالایی، سمت رشدی آرام حرکت خواهد کرد که به مرور زمان شتاب آن افزایش یافته و به تقویت بخش‌های واقعی اقتصاد منجر خواهد شد. البته باید به این نکته نیز اشاره کرد که انتظار بازار از خودنمایی تاثیرات رشد پیشین قیمت دلار و همچنین ادامه این رشد در کنار محدود شدن هرچه بیشتر عرضه دلار مبادله‌ای در کنار آزادسازی و یکسان‌سازی بهای ارز، همگی مواردی است که به این روند دامن خواهد زد.

    البته باید به این نکته نیز اشاره کنیم که غول نقدینگی مجددا حرکت کرده و با پیش‌بینی افزایش تورم ماهانه و نقطه به نقطه خودنمایی کرده که در ادامه این مسیر، قیمت‌ها در بازار آزاد ذاتا میل به افزایش پیدا می‌کند. در نهایت باید به این نکته نیز اشاره داشت که با افزایش قیمت‌ها در بازارهای جهانی در کنار واقعیت‌های اقتصادی داخلی، تورم تولیدکننده با یک فاز وقفه، باز هم افزایش خواهد یافت که در نهایت در ماه‌های پیش‌رو، چهره جدیدی از صنایع داخلی را با افزایش قیمت تمام شده، می‌توان تعقیب کرد. تمامی این موارد هرچند که پیش‌بینی آن از هم اکنون کمی ایده‌پردازانه است، ولی با جرقه انتخاب ترامپ آغاز شده، اما این موج در نهایت به بازارهای داخلی نیز سرایت خواهد کرد که می‌تواند از هم اکنون، مانیفست رخدادهای اقتصادی در بازارهای کالایی داخلی به شمار رود.

    برچسب ها