عصر خودرو

کاهش تقاضای چینی‌ها عامل اصلی رکود

عملکرد بورس کالا را به شرایط بازار گره نزنیم

عصر بازار: به عقیده فعالان بازار فلزات، کمبود تقاضای چین و افزایش ارزش دلار در چندماه اخیر،‌ باعث رکود عمیق در این بازار شده است و به توافق رسیدن یا نرسیدن مذاکرات تاثیر چندانی بر این بازار ندارد.

عملکرد بورس کالا را به شرایط بازار گره نزنیم
نسخه قابل چاپ
سه شنبه ۰۹ تير ۱۳۹۴ - ۰۹:۲۳:۰۰

    به گزارش پایگاه خبری «عصربازار» به نقل از اقتصادنیوز، ماههاست که کاهش قیمت فلزات اساسی، فعالان این حوزه را با ضررهای هنگفتی روبه رو کرده است. ضرری که بخشی از آن حاصل کاهش قیمت‌های جهانی این فلزات بوده است و برخی دیگر به دلیل رکود حاکم بر اقتصادکشور و موانع معاملاتی موجود در بورس کالا ایجاد شده است. در همین رابطه سیف الله نبوی، فعال بازار فلزات اساسی و آرش مرشد سلوک،‌ کارشناس بورس کالا در میزگردی به آسیب شناسی بازار فلزات  می‌پردازند که در ادامه می‌خوانید.

    در چند ماه اخیر،قیمت جهانی فلزات اساسی رو به کاهش بوده است. دلیل اصلی این کاهش قیمت جهانی چیست؟
    نبوی: ‌دو عامل گران شدن دلار و کم شدن تقاضای چین،‌ عوامل اصلی رکود در این بازار است. از سوی دیگر همه شهرکهای صنعتی فلزی در دوسال اخیر 50 تا 60 درصد از توانایی تولید خود را بی‌استفاده گذاشته‌اند.

    هر دو نفر شما در بورس کالا فعال هستید. آنچه مسلم است، فعلاً در معاملات بورس کالا رکود زیادی به خصوص در بخش معاملات فلزات اساسی حاکم است. اگر بخواهیم چالشهای بازار را بررسی کنیم به جملاتی شبیه به دست و پاگیر بودن قوانین بورس کالا از دید معامله‌گران برمی‌خوریم. مشکل کجاست؟ دولت و حمایت‌هایش باید کجا باشد و یا این که اصلا به حمایت دولت نیازی هست یا خیر؟
    نبوی: بورس در ایران مبنای خوبی پیدا نکرده است متاسفانه امروز در بورس کالا که برای شفافیت بیشتر در معاملات به وجود آمده، دپوی کالا توسط کارگزاران انجام می‌شود.به عبارتی به جای رقابتی شدن، رانتی شده است. از سوی دیگر دیده می‌شود که گاهی تولیدکنندگان، به جای عرضه کالا در بورس کالا که مجبور می‌شوند کارمزد کارگزاری را بدهند، ترجیح می‌دهند مستقیماً با همان قیمت‌هایی که قرار است در بورس کالا کشف شود، کالا را به فروشند.

    مرشد سلوک: ابتدا باید سوال اصلاح شود. در واقع باید این سوال پرسیده شود که گره زدن رکود در معاملات بورس کالا به عملکرد این نهاد کاردرستی است یا نه؟ و بعد بیان کنیم که حالا چه راهکاری برای خروج از این وضعیت داریم. اما اساساً نباید عملکرد بورس کالا با حجم معاملات یا سطح قیمت ها گره زده شود. این موضوع مثل این است که عملکرد بورس اوراق بهادار را با شاخص گره بزنیم.

    بورس کالا نقش و جایگاه مشخصی دارد، ‌و این که حجم معاملات کم یا زیاد است به مسائل دیگری بر‌می‌گردد. اگر امروز مجددا رانت معاملات پتروشیمی به بازار برگردد، رینگ معاملات پتروشیمی به شدت رونق می‌گیرد. اما این موضوع اصلا خوب نیست و عملکرد اصلی بورس کالا را زیر سوال می‌برد. در واقع هر جا حجم معامله بالا باشد، لزوماً مورد تایید نیست.

    همچنین در بورس کالا کاهش حجم معاملاتی آنچنانی وجود نداشته است. ارزش معاملات سال 93 در بورس کالا نسبت به سال 92 شش درصد کاهش پیدا کرده است و بخشی از آن هم حاصل کاهش قیمت‌ها بوده است. کاهش قیمت‌هایی که هم در بازار فلزات به وجود آمد و هم در بخش پلیمرها. در واقع حجم معاملات و تناژ معاملات کاهش چندانی نداشته است علاوه بر این بخشی از این کاهش به انتقال برخی از کالا ها از بورس کالا به بورس انرژی باز می گردد.در سال 92، 24 میلیون تن کالا معامله شده بود و در سال 93، 23 میلیون تن معامله شد. این کاهش آنقدر زیاد نبوده است که بیان شود بورسی کالا رو به تعطیلی است.

    یا در بازار قرارداد های آتی بورس کالا سامانه معاملات آنلاین را راه‌اندازی کرد که به نظر می رسد گام مهمی در توسعه این بازار محسوب می شود. اما با این وجود حجم معاملات آتی کاهش چشمگیری داشت که این موضوع به عملکرد بورس کالا بر نمی گردد. قراردادهای آتی در بازار پرنوسان حجم‌شان بالا می‌رود،‌ در حالی که در بازار با ثبات حجم‌شان پایین میآید. این خود یک نماگر اقتصادی است که ثبات را در بازار ارز و طلا نشان می دهد. پس اساسا بعضی جاها کاهش حجم معاملات یک سیگنال مثبت ارزیابی می شود.

    حال باید فارغ از  بحث حجم معاملات، دید بلندتری نسبت به بورس کالا داشته باشیم و ببینیم که بورس کالا برای چه درست شده است، به دنبال چه هدفی بوده است و اکنون در این مسیر به کجای مسیر رسیده است. اینکه فعلا در بورس کالا حجم معاملات مس کم شده است، فاجعه عملکرد بورس کالا نیست، زیرا پیش از این در بورس کالا مس معامله می‌شد و در آینده هم خواهد شد. بورس کالا نیامده است که کاری کند که مس معامله شود، بلکه آمده است که به معاملات سر و سامان بدهد قیمت مس را به طور واقعی کشف کند ، شفافیت اطلاعاتی ایجاد کند ، هزینه دست رسی را کاهش دهد و ابزار های نوین مالی برای فعالان این بازار طراحی کند. حالا اگر به دلیل رکودی که بر کشور حاکم است، برخی از تقاضاها حذف شده است، به عملکرد بازار سرمایه بر نخواهد گشت. اگر به قیمت حذف شدن تقاضای سفته بازانه در رینگ پتروشیمی، تقاضا در این بازار به کم شده است، اتفاق بدی نیست زیرا در واقع تقاضای سفته بازانه حذف شده است و توزیع رانت متوقف شده است. پس این دو موضوع باید منفک شوند و عملکرد بورس را به شرایط بازار گره نزنیم.

    در خصوص دست و پا گیر بودن قوانین و مقررات من معتقدم که تشکل و انتظام جزو ذات بورس ها است و اساسا این انتظام است که بازار های بورس را از سایر بازار ها متمایز می کند و در حال حاضر هرچند همواره برای داشتن یک فرایند پویا و زنده باید به گذشته نگاه کرد و اصلاحاتی را در فرایند ایجاد کرد اما این موضوع به معنای آن نیست که امروز تقاضای محصولات به دلیل قوانین بورس کم شده است.

    در خصوص حمایت دولت باید عرض کنم که اگر این حمایت به معنای صدور احکامی است که دولت بخشی از اقتصاد را مجبور کند که معاملات خود را از طریق بورس کالا انجام دهند، این موضوع نه به نفع بورس خواهد بود و نه به نفع آن بخش از اقتصاد . اساسا بورس خود به نفسه باید آنقدر جذاب باشد تا همه این نیاز به استفاده از این ظرفیت ملی را در خود احساس کنند. اما دولت به هر حال با اجرای قانون توسعه بازار مصوب سال 86 و ایجاد مزایایی برای معاملات بورس کالا می تواند بر جذابیت بورس بیافزاید و نهایتا از ظرفیت های این رکن بهره ببرد.

    در نهایت تابلو ها در بازار سرمایه بدون تعارف وضعیت واقعی اقتصاد را نشان می دهد و اگر وضعیت واقعی خوشایند و مطلوب نبود این تقصیر تابلو ها نیست.

    مذاکرات لوزان بر قیمت فلزات پایه چه تاثیری داشته است؟
    نبوی: اولین تاثیری که داشت، این بود که اندکی شرایط بین المللی برایمان آسان می شود. پس از آن دارایی‌های بلوکه شده در دسترس قرار گرفت که به معنی افزایش درآمدهای ارزی است. در نتیجه این جریان سرمایه‌گذاری در پروژه‌های عمرانی زیاد می شود. در کنار افزایش سرمایه‌گذاری در پروژه‌های عمرانی، زیرساخت‌های تولیدی و عمرانی کم و بیش با رونق روبرو‌ شوند. البته این اتفاقات از فردای توافق آغاز نمی‌شود،‌ بلکه در یک برنامه‌ریزی شش تا یک‌ساله امکان‌پذیر است.

    در دو سال گذشته چندبار شوک‌های حاصل از مذاکرات در بازار تاثیر گذاشته است. این موضوع را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
    نبوی: در شش ماه گذشته بازار فلزات با رکود زیادی مواجه بوده است. این رکود گاهی به قدری عمیق شده است که تولیدکنندگان حتی قادر به پرداخت حقوق کارگران خود نبوده‌اند. از سوی دیگرمیزان سرمایه گذاری در این بازار هم کم شده است. به عقیده من بزرگترین بخش تولیدی کشور خوابیده است. مشکل اصلی ما مشکل بانک هاست. اگر الان کسی بخواهد یک تولیدی راه بیندازد باید 22 تا 28 درصد بهره پرداخت کند. مگر قیمت تمام شده محصولات این بخش چقدر است که بتواند جوابگوی این نرخ بهره هم باشد؟ من اگر جای دولت باشم مالیات بخش تولید را به صفر نزدیک می‌کنم و هزینه صادراتی را برای صادرکنندگان کم می‌کنم. در هر حال باید این بهره کناربرود. اکثر مشتریان من به جای خرید آلومینیوم و کنسانتره، سرمایه‌هایشان را در بانک‌ها گذاشتند که بدون زحمت سود بالای 20 درصد و تضمینی ماهانه به آنها می‌دهد.

    مرشد سلوک: تصور این که از وقتی مذاکرات آغاز شد، یک تحول آنی در اقتصاد ایران به وجود آمده است،‌ اصلاً قابل قبول نیست. اوج تحریم‌ها از سال 88 آغاز شد و آثارش را در وضعیت معیشت مردم و شرایط کلان اقتصادی امروز نشان می دهد. خراب شدن هر ساختاری،‌آسان‌تر از ساختن دوباره آن است. نباید انتظار داشته باشیم که یک شبه تمام این مشکلات حل شود. از سوی دیگر عکس‌العمل‌ها به دو نوع انتظاری و واقعی تقسیم‌بندی می‌شوند. در بخش رفتار انتظاری،‌ وقتی توافق صورت گیرد،‌ در تمام بازار‌ها جنب و جوش به وجود می‌آید که این تحرکات،‌ تا رسیدن به یک تحلیل واقعی ادامه خواهد داشت. اساسا نمی‌توان به صورت دقیق بیان کرد که مذاکره وتفاهم‌نامه چه تاثیری در معاملات یک کالای خاص دارد.بعضی از صنایع مانند صنایع آلومینیومی در زمان اعمال تحریم ها و افزایش قیمت شدیدی دلار سود زیادی کسب کرده اند، و به تبع آن برخی متضرر شدند اما در دراز مدت قطعا با تخریب فضای اقتصادی همه صنایع متضرر گشتند.

    طبیعتاً اگر کشور به روال گذشته‌اش برگردد و تخصیص بودجه دولت متناسب گردد، بخش اطمینان بخش خصوصی جلب شود و سرمایه‌گذاری خارجی صورت پذیرد و نهایتا سرعت گردش پول افزایش یابد ، این عوامل اثر خود را هم بر عرضه و هم تقاضا خواهد گذاشت . که امید است با توجه به انضباط مالی که از دولت طی دو سال اخیر شاهد بودیم این تغییرات منطقی باشند.

    اما اساسا سطح قیمت ها را ما در کشور تعیین نمی کنیم و برخی از عوامل موثر جهانی است. الان در بورس لندن خیلی منتظر نیستند ببینند ما به توافق می‌رسیم یا نه و بعد در خصوص قیمت مس تصمیم بگیرند ،‌ بلکه طبق روال همبشه قیمت مس کشف می‌شود. پس قیمت در بسیاری از سطوح، یک بحث جهانی است. از سوی دیگر وضعیت ارزش پول ملی است که در معاملات بازار و سطح قیمت ها تاثیر به سزایی خواهد داشت. افزایش نرخ ارز مبادلاتی و نزدیک شدن به نرخ ارز ازاد، نشان‌دهنده حرکت دولت به سمت ثبات در بازار ارز است.

    پیش‌بینی شما از باز شدن بازارهای صادراتی فلزات اساسی، پس از توافق چیست؟
    مرشد سلوک: اصولاً ما در بخش فلزات اساسی،‌ به جز خود سنگ‌آهن که در واقع فلز نیست بلکه نهاده فلزی است و فلزمس، و آلومنیوم صادرات قابل توجهی نداریم . اما به هر حال با باز شدن فضای اقتصادی و عملیات بانکی امکان تعامل با سایر کشور ها به وجود خواهد آمد و هزینه معاملات و انتقال پول نیز به شدت کاهش خواهد یافت.

    برخی از فعالان بازار می‌گویند در زمان دولت های نهم و دهم،‌پروژه‌های مسکن مهر باعث افزایش قیمت میلگرد شده بود. همچنین صادرات میلگرد به افغانستان، عراق و ترکیه داشتیم که الان نداریم . این موضوع درست است که در زمان دولت یازدهم،‌ صادرات کمتر شده است؟
    مرشدسلوک: بخشی از دلایل کاهش قیمت ها جهانی بوده است و بخش دیگر به میزان عرضه و تقاضا باز می گردد. طبیعی است که پروژه مسکن مهر تقاضای فلزات ساختمانی را تغییر چشمگیری داد . این مسائل به عملکرد دولت فعلی بر نمی گردد به هر حال تحریم ها و شرایط اقتصادی، هم اثر خود را بر مبادلات تجاری بین المللی ما نشان داده است و هم نهایتا در بودجه سالیانه دولت و بالاخص بودجه عمرانی.

    یعنی در دولت یازدهم همچنان صادرات وجود دارد؟
    نبوی: قطعاً داریم.

    در چند ماه گذشته، بازار مس همیشه درگیر نوسان قیمت بوده و همیشه این نوسان رو به نزول بوده است، علت این کاهش قیمت چیست؟
    نبوی: این کاهش قیمت، موضعی است و در درازمدت ادامه نخواهد داشت. قیمت مس اکنون در کف قیمت 5600 یا 5700 دلار است. البته در آینده قیمت مس بالا می‌رود. اما در بازار آلومینیوم، همان‌طور که آقای مرشد سلوک اشاره کردند، برداشته شدن تحریم‌ها باعث تضعیف رانت در این بازار می‌شود. البته نباید فراموش شود که این قیمت‌ها، به قیمت‌های بازار جهانی بستگی کامل دارند.

    اکنون وضعیت صادرات فلزات اساسی به روسیه چطور است؟
    نبوی: تقریبا صفر است. می‌توانیم به صادر کنیم ولی آنها به این سادگی قبول نمی‌کنند.

    در حال حاضر، وضعیت معاملات این فلزات در بورس کالا چگونه‌است؟
    مرشد سلوک: متاسفانه در حال حاضر کارگروه‌هایی برای قیمت گذاری و تعیین قیمت پایه برخی کالاها تصمیم‌گیری می‌کنند که همه روح دولتی دارند. اصولا کار این کارگروه‌های، رسالت بورس کالا را زیر سوال می‌برد. اگرقرار بود مشخص شود که چه کسی،‌ با چه قیمتی و در چه زمانی به فروشد و در همان زمان چه کسانی و با چه شرایطی به خرند، اصلاً بورس برای چه ایجاد شده است؟ هدف اصلی از به وجود آمدن بورس کالا این بود که شرایطی برای به تعادل رسیدن و کشف قیمت ایجاد شود.

    بورس کالا قرار بود شرایطی را فراهم کنم که آن شرایط، نتیجه‌اش کشف قیمت باشد. اما متاسفانه امروز از خارج از بازار سرمایه و با رویکردی متفاوت بعضا اعمال نظر هایی در شرایط بازار می شود. برای رسیدن به جایگاه واقعی در بورس کالا، ابتدا تصمیم‌گیران اقتصادی باید بپذیرند که اگر می‌خواهند کالایی را در بورس باشد، باید تابع شرایط بورس کالا باشد که این شرایط حاصل عرضه و تقاضا در محیطی شفاف وکارا و تحت نظارت است.

    نبوی: اما امروز تمام این پروسه دستوری شده است.

    مرشدسلوک: از طرف دیگر اگر انتظار داریم که نهادهای تصمیم گیر و قانون گذار برای بحث کشف قیمت به بورس اعتماد کنند و شرایط بورس را بپذیرند، بورس هم باید از استانداردهای خود عدول نکند تا قادر به جلب اعتماد شود.

    ازسوی دیگر باید قبول کرد که بورس، جای بورس باز است. یعنی کسی که دلال بودن را پذیرفته و قادر به تحمل ریسک است. و باید ابزار هایی در بستر بورس طراحی شود تا انتقال ریسک از ریسک گریز به ریسک پذیر تسهیل شود. اما متاسفانه در چند سال اخیر همواره به دنبال خارج کردن ریسک پذیران و بورس بازارن از بورس کالا بوده ایم که تجربه هم ثابت کرد در این امر موفق عمل نکردیم.

    همچنین باید توجه شود که بورس، یک برند ملی است و نباید به هرکسی داده شود. اگر قوانین و استاندارد هایی برای ورود به بازار اصلی وجود دارد، باید نسبت به اعمال و پایش شرکت ها و کالا ها جهت احراز شرایط اولیه و پایداری آن صورت پذیرد.