عصر بازار- حالا دیگر نزدیک به سه ماه میشود که نمادهای معاملاتی بزرگ و اثرگذار گروه بانکی در بورس متوقف هستند و این موضوع علاوه بر حبس نقدینگی سهامداران این گروه، موجب شده تا دادوستد نشدن سهام نمادهای گروه بانکی بهعنوان دومین صنعت بزرگ بورس تهران، بر نقدشوندگی بازار هم اثر منفی بگذارد.
به گزارش پایگاه خبری «عصربازار»، گروهی که در زمستان سال گذشته و پس از مطرح شدن موضوع اجرایی شدن برجام و رفع تحریمها بسیاری از سهامداران و سرمایهگذاران بورسی چشم امید به نمادهای معاملاتی آنها بستند و از قضا آن قدر هم که انتظار میرفت نسبت به برخی گروهها از جمله خودروییها از انتشار خبر به سرانجام رسیدن و اجرایی شدن برجام تاثیر نپذیرفتند و رشد نکردند و بر این اساس برخی به گروه بانکی لقب "جامانده بزرگ از قافله صعودی بازار سهام در دوران پساتحریم" دادند.
البته این تنها نکته قابل بیان در خصوص دوران پساتحریم و پسابرجام گروه بانکی و سهامدارانش در ماههای گذشته نبوده است و هر چه از انتشار خبر اجرایی شدن برجام و پیشرفت آن گذشت، بر ابهامات اتصال شبکه بانکی ایران به سوئیفت اضافه شد و تردید بانکهای خارجی در رابطهشان با بانکهای وطنی پررنگتر شد که این ابهام این روزها نیز کماکان ادامه دارد. اشکالات و ابهاماتی که به واسطه قراردادها و تفاهم نامههای منعقد شده با کشورهای خارجی، برطرف شدن آنها میتواند موجب رشد چشمگیر نمادهای گروه بانکی شود و آنها را به عنوان پیشرو و لیدر بدون رقیب بازار سرمایه بدل کند و در مقابل ادامه این ابهامات هم به دلیل در گرو بودن تبادل پول توسط بانکها و موسسات اعتباری میتواند به مانعی در برابر پل ارتباطی مالی میان ایران و سایر کشورها تبدیل شود که فعلا وضع بر همین منوال است.
اما جدای از این اتفاقات، همانگونه که اشاره شد از غیبت نمادهای معالاتی این گروه هفتهها و ماهها میگذرد و بر این اساس حالا سهامداران و سرمایهگذاران این گروه شاهد فشارهای بانک مرکزی بر روی بانکها در راستای استانداردسازی صورتهای مالی غیرشفاف فعلیشان هستند؛ صورتهای مالی که به باور کارشناسان نه مبتنی بر استانداردهای داخلی هستند نه بینالمللی؛ و به همین خاطر است که سلامت نظام بانکی کشور هم تا حدودی به خطر افتاده است.
به هر حال نگاهی به وضعیت نمادهای گروه بانکی در بازار سرمایه در سالجاری نشان میدهد، پس از دوران پسابرجام و پساتحریمی تقریبا ناموفق، از ابتدای امسال نمادهای این گروه با جو عمومی بازار روند اصلاحی در پیش گرفتند و نوسانات نمادهای بانکی در نزدیکی سطوح مقاومتی در حالی ادامه داشت که با فرارسیدن فصل مجامع عمومی، نمادهای این گروه در بورس متوقف شدند. مجامعی که با حاشیه همراه بودند و برخی از آنها نیز با تاخیر برگزار شد و برخی دیگر از بانکها هم به دلیل الزامشان بر ارائه اطلاعات مالی در فرمت استانداردهای بینالمللی و نیز التزام بر ذخیرهگیری مناسب و همچنین روشهای شناسایی سود با منع بانک مرکزی از برگزاری مجمع خودداری کردند؛ مجامعی که در مجموع تشکیل آنها خبرهای خوش و مثبتی را هم برای سهامداران منتظرشان در پی نداشت.
از سوی دیگر باید گفت، در مجموع وضعیت صورتهای مالی بانکها همواره با ابهامات زیادی مواجه بوده و بحث سود کاغذی در این شرکتها نیز سالهاست که مطرح است و از قضا الزام بانک مرکزی برای انتشار صورتهای مالی بانکها در قالب IFRS میتواند به شفافیت بیشتر وضعیت آنها کمک کند. به علاوه این که برخی میگویند، بانکیها برای پیوستن به شبکه بانکی بینالمللی چارهای جز انتشار صورتهای مالی خود در این فرمت ندارند.
بر این اساس موضوع قابل طرح و بیان در این زمینه این است که با همه این تفاسیر و با ادامه وضع موجود، در صورت بازگشایی، نمادهای گروه بانکی چه اثری بر کلیت بازار سهام خواهد داشت؟ در این خصوص برخی از کارشناسان معتقدند با حفظ شرایط موجود بازگشایی بانکها میتواند بازار سهام کشور را با فشار و شوک مواجه کند؛ چرا که گروه بانکی بخش بزرگی از ارزش کل بازار سهام را به خود اختصاص داده و با ریزش نماگرهای این گروه، هیجان منفی به کل بازار تحمیل خواهد شد. هر چند برخی دیگر بر این باورند که بازگشایی این نمادها تاثیر منفی دو سه روزهای بر کلیت بازار خواهد داشت و در ادامه بازار به وضعیت متعادل و پیشین خود باز میگردد و از این منظر نباید نگران بازگشایی نمادهای گروه بانکی در بورس باشیم.
البته در این میان برخی خوشبینانه به موضوع بازگشایی نمادهای گروه بانکی در بورس نگاه میکنند و میگویند این انتظار وجود دارد که بازگشایی این نمادها در روزهای نخست به دلیل ارزش بالای بازار و اثرگذاری ویژه این نمادها در محاسبه شاخص کل، نماگرهای اصلی بازار سهام را با افت مواجه کند اما به نظر میرسد فعالان تالار شیشهای که حالا بیشتر آنها بازیگران با دید کوتاهمدت هستند، از محتوای صورتهای مالی این شرکتها عبور کنند. به علاوه این که توقف طولانی این نمادها نیز به عنوان ضربهگیر عمل میکند و تا حدودی مانع از ایجاد و تداوم هیجانات منفی در بازار خواهد شد و افزون بر این بازار هم بخشی از هیجان منفی مربوط به بازگشایی بانکها را تاکنون پیشخور کرده است.
از سوی دیگر چون حقوقیها معاملهگران اصلی بیشتر نمادهای بانکی هستند، تشکیل صفهای فروش بلند در این نمادها نیز در بلندمدت پیشبینی نمیشود و استراتژی معاملهگران حقوقی در معاملات گروه بانکی که اتفاقا سهامداران عمده گروه بانکی هستند، مانع از ایجاد یک هیجان منفی دامنهدار در بازار سهام پس از بازگشایی آنها میشود.
همچنین برخی معتقدند، مشکل اصلی گروه بانکی و سهامدارانشان بازگشایی نماد آنها و منفی بودنشان در کوتاه مدت نیست و باید اقدامات دیگری را نیز در راستای بهبود وضعیت اقتصاد و در پی آن، بانکیها انجام داد که از جمله این موارد میتوان به تکنرخی شدن ارز اشاره کرد؛ چرا که مدیران اقتصادی دولت بارها به لزوم حذف رانت موجود با توجه به نرخهای متفاوت در بازار ارز اشاره کردهاند و یکسان سازی نرخ ارز میتواند اثر قابل توجهی بر سودآوری بانکهای دارای تراز ارزی مثبت داشته باشد.
با این وجود باید گفت، درد و درمان اقتصاد و سیستم بانکی کشور هر چه است، فعلا نماد گروههای بانکی به عنوان دومین صنعت بزرگ بورس کشور در تالار شیشهای پشت چراغ قرمزی طولانی متوقف است و جمع زیادی از سهامداران منتظر هستند.