عصر بازار- "سود سهام برخی سهامداران سالهاست که توسط شرکتها به آنها پرداخت نشده و بر این اساس وظیفه سازمان بورس اوراق بهادار اینست که این موضوع را پیگیری کند که امیدواریم بتوانیم با وضع قوانین و پیگیریهای لازم، در گام نخست پرداخت سودهایی را که بیش از ۲ سال است انجام نشده، عملی کنیم. همچنین برای ما پیگیری مطالبات همه سهامداران حقوقی و حقیقی در یک اولویت است، اما چون سهامداران خرد امکاناتی چون گرفتن وکیل برای احقاق حقوق خود را ندارند از آنها حمایت بیشتری خواهیم کرد."
به گزارش پایگاه خبری «عصر بازار»، این اظهارات را تازگی ها شاپور محمدی، رئیس جدی سازمان بورس در نخستین نشست خبری خود در این کسوت عنوان کرده است. موضوعی که به طور قطع یکی از مشکلات کهنه معامله گران بویژه سهامداران خرد و حقیقی است.
بر این اساس باید گفت مجمع عمومی جلسهای است که باید سالی یک بار آن هم در مواقعی که در اساسنامه پیش بینی شده برای رسیدگی به ترازنامه و صورت سود و زیان سال مالی قبل و صورت دارایی و مطالبات شرکت و صورتحساب دوره عملکرد سالیانه شرکت و رسیدگی به گزارش مدیران، اعضای هیئت مدیره بازرسان و سایر امور مربوط به حسابهای سال مالی تشکیل شود که در برخی مواقع هم فوقالعاده دارد و به اجتماع اعضای هیئت مدیره و سهامداران اصلی شرکت که دارای اختیارات ویژه و خاصی هستند اطلاق میشود که با هدفی خاص مانند تغییر اساسنامه یا انحلال شرکت تشکیل میشود.
همچنین طبق سنت هر ساله و با شروع بهار، مجامع عمومی شرکتهای بورس برگزار میشود و در محدود زمانی 45 روزه بین 15خرداد تا 31 تیرماه سهامداران چشمانتظار تقسیم سود شرکتهایی میمانند که سال مالیشان اسفند هر سال است و حداکثر تا ماه نخست تابستان هر سال مهلت دارند تا مجمع عمومیشان را برگزار و در مورد سود سهامشان تصمیمگیری کنند.
البته هر چند موضوع تقسیم سود در بازار سرمایه ما در ظاهر دارای جذابیت است، اما به واقع و به خودی خود دارای مشکلاتی برای سهامداران است؛ چرا که اطلاع رسانی خوبی در مورد میزان سود تقسیمی و نحود دریافت آن توسط شرکتها صورت نمی گیرد. همچنین در گاهی از پرداخت سود توسط شرکتها به سهامداران خبری نیست و در برخی موارد هم آن قدر این پروسه به طول می انجامد که سهامداران از خاطرشان می رود که سودی برای دریافت دارند و یا این که زمان پرداخت این سود آنقدر طولانی می شود که سهامداران عطایش را به لقایش می بخشند.
البته اینها تنها گوشه ای از مصائب تقسیم سود توسط شرکتها در مجامع است؛ چرا که پس از برگزاری مجامع و بازگشایی نماد شرکتها در بورس، در بیشتر مواقع قیمت سهام بیش از سود تقسیمی پس از بازگشایی افت می کند و این موضوع خود دلیل محکمی می شود برای بسیاری از سهامداران بویژه حقوقی ها که به موقع و پیش از برگزاری مجامع اقدام به فروش سهام خود و نرفتن به مجامع کنند که خود باعث می شود به صورت سنتی، هر ساله همزمان با برگزاری فصل مجامع صف های فروش نسبت به صف های خرید سهام در تالار شیشه ای شلوغ تر باشد و این موضوع در برخی مواقع موجب بوجود آمدن جو روانی منفی و تحت تاثیر قرار گرفتن کلیت بازار می شود که همین مساله یکی از پس لرزه های برگزاری فصل مجامع و تقسیم سود در آنهاست.
از طرفی دیگر در حالی که در بورسهای توسعه یافته، تلاش میشود سود و نقدینگی حاصل شرکتها صرف راهاندازی و پیشرفت پروژهها و نیز رشد تولیدات شود و سهامداران با رشد توانمندیهای شرکت شاهد افزایش ارزش سهام و سودآوری خود باشند، در کشور ما هر ساله هزاران میلیارد تومان سود در مجامع عمومی بین معاملهگران بورسی تقسیم میشود و سهامداران بیش از 400 شرکت پس از مجمع، این نقدینگی هنگفت را صرف دخل و خرج خود میکنند تا زنجیره شگفتیهای اقتصاد و بازار سرمایه کشور کامل شود.
البته با وجود همه این مشکلات سهامداران کماکان اصرار به دریافت سودهای حداکثری از شرکتها دارند و در برخی مواقع نیز دیده می شود که مدیران شرکتها با آگاهی از شرایط نامناسب نقدینگی شرکت و لزوم عدم خروج نقدینگی، برای رضایت خاطر سهامداران و تداوم حضور خود در شرکتها اقدام به تقسیم سود می کنند و اصرار به پرداخت هر چه بیشتر سود و خروج نقدینگی تا جایی پیش میرود که حتی برخی از شرکتها به منظور راضی نگه داشتن سهامداران دست به تقسیم بخشی از سود انباشته خود میزنند.
از سوی دیگر با توجه به این که برخی از این شرکتها با مشکلات نقدینگی روبهرو هستند، فشار پرداخت سودهای بالا موجب می شود تا این شرکتها به منظور تامین نقدینگی مورد نیاز برای هزینههای جاری شرکت مجبور به دریافت تسهیلات با نرخهای سود بالا شوند و این موضوع یعنی افزایش هزینههای مالی شرکت.
البته برخی از کارشناسان بخشی از دلایل تمایل سهامداران به دریافت سود و نیز اقدام مدیران شرکتها به پرداخت آن را، سنت نادرست حاکم بر بازار سهام در کنار نبود دید مناسب سرمایهگذاری می دانند؛ چرا که در سالهای گذشته در دسترس بودن منابع ارزان مالی باعث شده بود که شرکتها سودهای بالایی را از محل تسهیلات ارزان پرداخت کنند و حالا که شرایط متفاوت شده است، عدم پرداخت سود توسط شرکتها ممکن است این ذهنیت را برای سهامداران فراهم کند که مدیران فعلی توان افزایش سود و تقسیم آن را ندارند و این موضوع باعث می شود تا مدیران شرکتها به هر قیمتی که شده برای ماندگاری بر صندلی ریاست اقدام به تقسیم سود در مجامع کنند.
از سوی دیگر باید بر این نکته تاکید کرد که مواردی مانند فروختن داراییها مانند زمین یا سهام و سودهای عملیاتی، جریان نقدینگی شرکت و توجه به عواملی چون دورههای تعمیرات و نگهداری شرکتها و هزینههایی این چنینی بر نحوه شناسایی و کیفیت سود شرکتها اثرگذارند و امکان تقسیم آن را میان سهامداران تعیین میکند و بر این اساس سهامدارانی که نگاه کوتاهمدت به سرمایهگذاری در شرکتها دارند، انگیزه دریافت سودهای نقدی بالا دارند و به ضررهای فراوانی که خروج نقدینگی برای شرکت دارد، بی توجهند.
با این حال و جدای از درستی و نادرستی پردخت سود توسط شرکتها که در سالهای آتی هم ادامه خواهد داشت، موضوع قابل تامل، رسیدن این سود به دست سهامداران است. بر اساس قانون تجارت 8 ماه پس از تصمیم بر تصویب سود در مجمع عمومی سهامداران باید سودهای خود را دریافت کنند که در برخی مواقع بسیاری از شرکتها سود تقسیمی را در مدت زمان بسیار طولانیتر پرداخت میکنند و گاهی نیز نرسیدن، مقصد سودهای تقسیمی می شود؛ که باید فکری برای آن کرد ...