عصر خودرو

حوادث مالی

کلاهبرداری با وعده پرداخت وام

عصر بازار: «وام کم بهره و بدون ضامن، تهیه وام در کوتاه ترین زمان ممکن، وام خوداشتغالی، صندوق قرض الحسنه و ... » بسیاری از افرادی که این روزها یک پای شان در دادسرا و پای دیگرشان در پلیس آگاهی است روزی در برخی روزنامه ها یا سایت های اینترنتی با چنین آگهی هایی رو به رو شدند و با خیال گرفتن وام، فریب کلاهبرداران را خوردند. بیشتر آنها به دلیل مشکلات مالی به گرفتن وام نیاز داشتند و وقتی آگهی وام را دیدند با خودشان فکر کردند شانس درِ خانه شان را زده است؛ غافل از اینکه دارند با پای خودشان وارد دام کلاهبرداران می شوند.

کلاهبرداری با وعده پرداخت وام
نسخه قابل چاپ
پنجشنبه ۰۵ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۱:۳۴:۰۰

    به گزارش پایگاه خبری «عصر بازار»، در این گزارش ماجراهایی واقعی که در آن افراد شیاد با وعده پرداخت وام دست به کلاهبرداری زده اند را بازخوانی می کنیم.

    خیری که کلاهبردار بود
    کلاهبرداران معمولا در ظاهر افراد مهربان وخوش برخودی هستند و در همان برخورد اول تلاش می کنند اعتماد طرف مقابل را جلب کنند. درست همان کاری که مردی شیاد انجام داد تا اطمینان زن نیازمندی را به دست بیاورد و در ادامه به بهانه پرداخت وام از او کلاهبرداری کند.
    چندی قبل زنی به دادسرای ناحیه 2 تهران رفت و گفت مرد شیادی به بهانه پرداخت وام او را فریب داده است. او گفت: مدتی قبل درحالی‌که سوار تاکسی شده بودم به‌طور اتفاقی با مردی به نام محمدرضا آشنا شدم. آن زمان مشکلات مالی زیادی داشتم و وقتی درباره مشکلاتم صحبت کردم او خودش را مردی خیر معرفی کرد و گفت می‌تواند به من و فرزندانم کمک کند تا بخشی از مشکلات مالی‌مان برطرف شود. از آن روز به بعد او چند مرتبه به خانه‌ام آمد و برنج، روغن و... برای‌مان خرید. حمیدرضا مرد خوبی به‌نظر می‌رسید و در این رفت‌وآمدها گفت اگر بخواهیم می‌تواند برای پسرم وام بگیرد تا با کمک آن بتواند مغازه‌ای اجاره کند و کسب و کاری راه بیندازد. یک روز او به بهانه انجام کارهای اداری گرفتن وام من را به دفتر شرکتی حوالی میدان صادقیه برد. او چند برگه جلویم گذاشت و از من امضا گرفت و حتی یک‌بار من را به دفترخانه‌ای برد و در آنجا هم چند امضا از من گرفت.
    آن زمان من به حمیدرضا اعتماد کامل داشتم و هر برگه‌ای که به من می‌داد امضا می‌کردم تا زودتر وام پسرم فراهم شود و از وضعیت نابسامانی که داشتیم نجات پیدا کنیم. کارهای مربوط به وام مدتی طول کشید تا اینکه یک روز وقتی به دفتر شرکت رفتم فهمیدم مبلغ 27میلیون تومان به محمدرضا پرداخت شده است. درحالی‌که تعجب کرده بودم با حمیدرضا تماس گرفتم اما او به تماسم پاسخی نداد. از طرفی چند روز بعد نامه‌ای از دادگاه دریافت کردم که در آن اخطار شده بود اگر اقساط وام را پرداخت نکنم اموالم توقیف خواهد شد. وقتی برای پیگیری موضوع به دفتر شرکت رفتم فهمیدم یکی از برگه‌هایی که برای حمیدرضا امضا کرده بودم وکالت نامه محضری بود که براساس آن خانه‌ام را منتقل کرده‌ام. به‌دنبال اظهارات این زن تحقیقات برای دستگیری مرد کلاهبردار آغاز شد. مأموران در نخستین گام به شرکتی که کارهای پرداخت وام را انجام داده بود رفتند. بررسی‌ها نشان داد با اینکه این شرکت هیچ مجوزی برای پرداخت وام ندارد اما با انتشار آگهی در روزنامه‌ها برای افراد زیادی وام تهیه کرده است. در ادامه کارآگاهان تلاش کردند تا به اطلاعاتی درباره مخفیگاه متهم دست یابند اما او هسچ ردی از خود به جا نگذاشته و به مکان نامعلومی گریخته بود.

    من رئیس بانک هستم
    برخی افراد شیاد مدام از نفوذ شان در اداره های مختلف صحبت و ادعا می کنند به دلیل همین نفوذ هر کاری که بخواند در کوتاه ترین زمان ممکن انجام می دهند. مثل مردی که با ایفای نقش رئیس بانک به بهانه گرفتن وام‌ از طعمه‌هایش کلاهبرداری می کرد اما بهد از دستگیری اش معلوم شد او یک کلاهبردار سابقه دار است.
    این پرونده زمانی تشکیل شد که مردی به دادسرای شهریار رفت و گفت مرد شیادی به بهانه پرداخت 200 میلیون تومان وام از او 20 میلیون تومان کلاهبرداری کرده است. او گفت: یک روز وقتی به یکی از بانکها رفته بودم آن مرد را دیدم. در بانک همه کارمندها با او احوال پرسی می کردند و حتی او پشت پیشخوان بانک می رفت. وقتی کارم تمام شد و بیرون آمدم او دنبالم آمد و گفت رئیس بانک است و اگر بخواهم می تواند برایم وام تهیه کند. من هم که به دلیل مشکلات کاری ام به پول نیاز داشتم از او خواستم کمکم کند. او گفت می تواند با اختیاراتی که دارد 200 میلیون تومان وام به من بدهد اما من باید قبل از آن 20 میلیون تومان به او بدهم. من هم قبول کردم و یک روز بعد پول را به حسابش واریز کردم و برای پیگیری کارهای مربوط به وام به بانک رفتم اما در آنجا متوجه شدم رئیس بانک فرد دیگری است و سرم کلاه رفته است. با آغاز تحقیقات پلیس معلوم شد مرد شیاد با معرفی خود بعنوان رئیس بانک از افراد دیگری نیز کلاهبرداری کرده است. به این ترتیب تحقیقات برای دستگیری اش آغاز و او خیلی زود دستگیر شد. وی که کلاهبرداری سابقه دار است در جریان بازجویی ها  به دهها فقره کلاهبرداری به بهانه پرداخت وام اعتراف کرد و گفت طعمه هایش را در بانک ها به دام می انداخت. 

    نقشه سیاه مرد کلاهبردار
    کلاهبرداران با وعده پرداخت وام برای پول طعمه های شان نقشه می کشند اما گاهی موضوع به همین سادگی نیست و کار به جاهای باریک کشیده می شود. درست مثل متهم سابقه‌داری که به بهانه پرداخت وام با سود کم، زنان جوان را به دام می انداخت و تعدادی از آنها را مورد آزار و اذیت قرار می داد.
    در جریان تحقیقات پلیس در این باره یکی از شاکیان به ماموران گفت: مدتها قصد داشتم از بانک وام بگیرم اما موفق به این کار نمی شدم تا اینکه یک روز به عنوان مسافر سوار یک خودرو شدم. در میانه راه راننده سر صحبت را با من باز کرد و  وقتی فهمیدم به وام احتیاج دارم ادعا کرد با چند نفر از مدیران بانک ها آشنایی دارد و می تواند برای من وام با سود 4 درصد بگیرد. او شماره تلفنم را گرفت و چند روز بعد تماس گرفت و گفت برای گرفتن وام 150 میلیون تومانی باید 15 میلیون به او بدهم. من هم هرچه طلا داشتم فروختم و با پولهایی که داشتم به او دادم اما دیگر او را ندیدم. وقتی به بانکی که او می گفت در آنجا آشنا دارد رفتم هیچ کس او را نمی شناخت.
    با شکایت این زن و تشکیل پرونده، تحقیقات ماموران اداره جعل و کلاهبرداری برای دستگیری متهم فراری آغاز شد تا این که زنان و دختران جوان دیگری نیز با حضور در پلیس آگاهی و اعلام کردند در دام یک کلاهبردار که می خواسته برایشان وام تهیه کند، گرفتار شده اند و پول و طلاهایشان را از دست داده اند.
    در ادامه مشخص شد، متهم فراری 3 نفر از شاکیان زن را به بهانه این که می خواهد وام آنها را پرداخت کند و باید این افراد با مدیرعامل بانک ملاقات کنند،به باغ متروکه ای کشانده و مورد آزار و اذیت قرار داده و سپس با سرقت طلاهایشان، آنها را در محله ای خلوت رها کرده است. در ادامه کاراگاهان به اطلاعاتی درباره مخفیگاه این مرد دست یافتند و توانستند او را دستگیر کنند. متهم 27 ساله در بازجویی ها به دهها فقره کلاهبرداری و 3 مورد آزار و اذیت طعمه هایش اعتراف کرد.

    بفرمایید وام کم بهره
    «وام کم بهره، با سودی کمتر از همه جا» این متن آگهی بود که چندی قبل دهها نفر با دیدن آن در دام مردی کلاهبردار افتادند. این مرد با راه‌اندازی شرکتی در شهرستان شهریار به بهانه پرداخت وام‌های کلان با سود 4 درصد از مردم کلاهبرداری می کرد.
    یکی از شاکیان این مرد به پلیس گفت: قصد دریافت وام از بانکی را داشتم اما موفق نشدم تا اینکه با دیدن مشاهده آگهی پرداخت وام در یکی از روزنامه ها به دفتر آن در شهریار رفتم و پس از توافق با مدیر شرکت، ده میلیون تومان به وی پرداخت کردم تا یک ماه بعد وام 50 میلیون تومانی با سود 4درصد دریافت کنم ما هر چه منتظر ماندم خبری از وام نشد تا اینکه به دفتر شرکت رفتم و فهمیدم انجا اجاره‌ای بوده و مدیر شرکت آن را تحویل مالک داده و فرار کرده است.علاوه بر این مرد دهها نفر دیگر نیز فریب تبلیغات وام کم بهره را خورده و در دام مرد کلاهبردار افتاده بودند.  این مرد با این وعده توانسته بود دست کم 500 میلیون تومان به جیب بزند و فرار کند.

    وام خوداشتغالی ترفندی تازه
    جوان های جویایی کار از جمله افرادی هستند که معمولا در دام کلاهبرداران میفتند. آنها که برای راه اندازی کسب و کار به سرمایه اولیه نیاز دارند در به در به دنبال گرفتن وام هستند اما راه های پر پیچ و خم گرفتن وام از بانک ها آنها را به سوی دلال ها و افراد شیاد سوق می دهد. کلاهبرداران هم به دنبال چنین موقعیتی هستند تا با وعده پرداخت وام خوداشتغالی افراد جویای کار را فریب داده و پول کلانی به جیب بزنند.چندی قبل ددها جوان که در دام یکی از همین باندهای کلاهبرداری گرفتار شده بودند به دادسرا رفتند و اعلام کردند شرکتی تحت عنوان پرداخت وام خوداشتغالی انها را فریب داده است. آنها گفتند با توجه به میزان وام درخواستی بین 500 هزار تا یک میلیون تومان به شرکت پرداخت کرده اند اما پس از گذشت دو ماه و رسیدن زمان دریافت وام، با مراجعه به دفتر شرکت فهمیده اند که اعضای شرکت متواری شده‌اند. با آغاز تحقیقات ماموران موفق به شناسایی هویت یکی از اعضای اصلی شرکت به نام علیرضا شدند. کارآگاهان پی بردند علیرضا چند روز قبل هنگام سرقت لوازم داخل خودرو توسط گشت کلانتری دستگیر شده است.به این ترتیب وی به پلیس آگاهی منتقل شد ودر همان بازجویی های علاوه بر اعتراف صریح به کلاهبرداری در پوشش اعطای وام خود اشتغالی، همدست خود به نام حامد را نیز معرفی کرد. به این ترتیب وی نیز دستگیر شد.

    حراج وام در اینترنت
    برخی کلاهبرداران تلاش می کنند ساده ترین راه را برای به رسیدن به پول طعمه های شان استفاده کنند. آنها نیازی به اجاره دفتر کار و ظاهرسازی و چرب زبانی ندارند و ترجیح می دهند در حالی که در خانه شان لم داده اند و پای شان را روی پای شان انداخته اند سایتی طراحی کنند و از طریق آن به حساب افرادی که نیازمند دریافت وام هستند دستبرد بزنند. مثل پسر جوانی که سایتی جعلی برای پرداخت وام راه اندازی کرده بود. او از بازدیدکنندگان خواسته بود برای دریافت وام اطلاعات بانکی خودشان از جمله کد ملی ، شماره کارت ، شماره حساب ، رمز دوم و ... را در سایت وارد کنند. او به همین سادگی به اطلاعات محرمانه بانکی طعمه هایش دسترسی پیدا می کرد و از حساب های شان پول برداشت می کرد. او با این ترفند توانست به حساب 20 نفر دستبرد بزند اما سرانجام دستش برای پلیس رو و دستگیر شد.