عصر بازار- یک کارشناس اقتصادی و عضو کمیته ایرانى اتاق بازرگانى بینالمللى (ICC) مطرح کرد: تقویت و خرید ظرفیت تولید ریل داخلی ذوبآهن اصفهان، اقدامی موثر در جهت حمایت از بازار سرمایه و جهت گیری صحیح به سوی اقتصاد مقاومتی خواهد بود.
به گزارش پایگاه خبری «عصربازار» به نقل از اقتصادنیوز، کیوان پورشب با ارزیابی تاثیر فروش خط تولید ریل داخلی ذوب آهن بر تولید، بازار و سهام این شرکت گفت: این مساله باعث میشود تا سهامدارانی که با امید به چشمانداز توسعه فعالیت شرکتهایی مانند شرکت ذوبآهن اصفهان همواره بر مالکیت سهام خود پایدار ماندهاند، از تصمیمات شرکت تحت تملک خود به واسطه سهامداری حمایت کنند. در مقابل عکس این موضوع نیز صادق است و هرگونه تغییر ناگهانی متاثر از تصمیمات حاکمیت که باعث توقف توسعه کسب و کار شرکتهای بورسی از جمله ذوب آهن بشود، قطعا با سلب انگیزه سهامداری و اقدام به فروش سهام همراه شده و حتما این مسائل برای بازار سرمایه، آسیب محسوب میشود.
او در این باره گفت: ذوبآهن از شرکتهایی است که در دوران رکود و چالشهای اقتصادی سالهای گذشته با مشکلات زیادی مواجه بوده و تغییرات مدیران کلیدی در آن شرکت نیز، چرخشهای راهبردی در تصمیمات را به دنبال داشته و بر گرفتاریهای آن شرکت افزوده بود. بنابراین، حفظ و تقویت طرحهای توسعهای در آن شرکت از اولویت برخوردار است و هرگونه اقدام به تعلیق و توقف طرحهایی که بخواهد شوک ایجاد کند، پسندیده نیست.
این کارشناس اقتصادی اظهار کرد: تصمیم مدیران وقت ذوب آهن اصفهان برای تولید ریل در آن شرکت ناشی از مطالعه و امکانسنجی و بعضا هدفگذاریهایی برای تامین بازار داخل و صادرات بوده است؛ واکنشهای مثبت بازار سرمایه نیز به اقدامات توسعه محور برای بسط کسب و کار شرکتها، مساله غیرقابل اغماض و شایان توجهای است که میتواند مانع از رشدهای حبابی قیمت سهام شرکتها به تجربه سالهای 80 تا 83 شود و آهنگ رشد سهام را منطقی و تابعی از گسترش فعالیتهای موثر و بهرهور کند.
پورشب در ادامه افزود: خلق فرصتهای سرمایهگذاری در بورس و ایجادانگیزه در سهامداران برای خرید و نگهداشت سهام شرکتها در بورس هنر حاکمیت اقتصادی است و همه هر آنچه ایدهآل در اقتصاد است را میتوان در بازار سرمایه محور کردن اقتصاد جستوجو کرد.
این کارشناس اقتصادی خاطرنشان کرد: ایجاد و رشد ارزش افزوده هر سهم و افزایش ارزش دارایی سهامداران طی دوره سهامداری یک وظیفه و انتظار مهم از مدیران شرکتهای سهامی است؛ به جز این، آثار و تبعات ناشی از افت هر دو ارزش افزوده و دارایی سهامداران، شاخص صنعت و شاخص کل بورس را متاثر خواهد کرد، ضمن اینکه از زاویه دید ، زنجیره ارزش صنعت مورد بحث یعنی فولاد، تا حلقهای منتهی به مصرفکننده نهایی را دچار مشکل می کند.
پورشب توصیه کرد: اگر بخشهای تصمیمگیر اقتصادی کشور درصدد و در تلاش برای یافتن راه حل هایی برای خروج از رکود و افزایش شاخص کل بازار سرمایه هستند و اگر به دنبال راهی برای تحریک بازار در حداکثرسازی تعادل منطقی میان عرضه و تقاضا هستند باید به سمتی حرکت کنند که بازار پول و سرمایه آسیب نبیند.
این کارشناس اقتصادی معتقد است: تولید داخلی و واردات باید متوازن باشند به این معنی که واردات را ممنوع نکنیم، بلکه بررسی کنیم که تولیدکننده داخلی میتواند چه بخشی از بازار را تامین کند و در مقابل ببینیم که چه میزان را میتوان با واردات تامین کرد، باید از این طریق بستر توازن در بازار را ایجاد کنیم که این ایجاد توازن نیازمند مطالعه و برنامه جامع استراتژیک برای هر صنعت به صورت مستقل و جداگانه است.
او گفت: به عقیده من واردات میتواند مسالهای موثر به شمار آید اما به شرطی که توازن تولید داخل و توان داخلی را تضعیف نکند و اکثر تصمیمسازیها در جهت تقویت آن باشد. صادرات، فروش داخلی و واردات در کنار هم میتوانند توازن خوبی را در بازار ایجاد کنند. اگرچه تصمیمات باید بهموقع و درست باشد.
عضو کمیته ایرانى اتاق بازرگانى بینالمللى (ICC) گفت: در این زمینه حاکمیت نیز، باید وظایف خود را بشناسد و فضا را برای رقابت، فعالیت اقتصادی شرکتها، ایجاد خلاقیت در شرکتها، صادرات و... فراهم کند و در مجموع توازنی بین واردات و تولید داخل ایجاد کند. چراکه اگر این توازن ایجاد نشود، از یکسو به منزله تضعیف تولید داخلی و از سوی دیگر به منزله مسدود کردن مسیر وارداتی است.
او افزود: پس بهتر است هم واردات باشد، هم تولید داخل. واردات بهنگام و متوازن کالاها و اجناسی که مشابه آنها در ایران تولید میشود، باعث میشود تا رقابتپذیری در میان شرکتها شدت پیدا کند. به این معنی که اگر محصولی با کیفیت مناسب به کشور وارد کنیم، باعث شود تولیدکنندگان ما کیفیت محصولات خود را به آن محصول نزدیک کنند.
پورشب گفت: در مجموع تعطیل کردن یک خط تولید و یک واحد تولیدی و رفتن به سمت واردات یا مسدود کردن واردات و صادرات در این زمینه، راه حل مناسبی نیست. باید بدانیم که این مساله چه آثار احتمالا مثبت یا تبعاتی منفی بر اقتصاد ملی دارد. محور اقتصاد ملی، باید بازار سرمایه باشد و تقویت بورس در همه ادوار با عناوین سیاسی پیشابرجام و پسابرجام از اقدامات اساسی حاکمیت از یکسو و اراده و حمایت ملت از دیگر سو است.