
عصر بازار- اسماعیل کاظمی کارشناس بازار سرمایه در یادداشتی به آثار مثبت حجم مبنا پرداخته و گفته است:« با حذف حجم مبنا، فرآیند کشف قیمت سرعت میگیرد و قیمت پایانی سهام با انجام حتی معاملات کوچکتر نیز بهروز میشود.»
به گزارش پایگاه خبری «عصر بازار» به نقل از سنا، اسماعیل کاظمی در این یادداشت نوشت:
تصمیم سازمان بورس و اوراق بهادار مبنی بر تعیین حجم مبنا برابر یک سهم و حذف مقررات گره معاملاتی از ابتدای دی 1404، یکی از مهمترین اصلاحات ریزساختاری بازار سرمایه ایران در بیش از دو دهه اخیر به شمار میرود. این تصمیم در حالی گرفته شده که حجم مبنا، اگرچه در زمان معرفی خود در سال 1382 نقشی کنترلی و تثبیتکننده در بازاری کمعمق ایفامیکرد، اما در سالهای اخیر به یکی از عوامل کاهش نقدشوندگی، قفل شدن معاملات و فاصله گرفتن قیمتها از ارزش ذاتی تبدیل شده بود. حذف این محدودیت میتواند آثار قابلتوجهی نهتنها بر کلیت بازار، بلکه بهطور خاص بر عملکرد صندوقهای سرمایهگذاری برجای بگذارد.
با حذف حجم مبنا، فرآیند کشف قیمت سرعت میگیرد و قیمت پایانی سهام با انجام حتی معاملات کوچکتر نیز بهروز میشود. این موضوع باعث میشود داراییهای موجود در پرتفوی صندوقها، بهویژه صندوقهای سهامی و مختلط، سریعتر و دقیقتر منعکسکننده شرایط واقعی بازار باشند.
در گذشته، حجم مبنا سبب میشد قیمت پایانی برخی نمادها با واقعیت عرضه و تقاضا فاصله داشته باشد و این امر بر محاسبه خالص ارزش داراییها (NAV) صندوقها اثر منفی بگذارد. در شرایط جدید، شفافیت قیمتی افزایش یافته و محاسبه NAV به واقعیت بازار نزدیکتر میشود؛ عاملی که میتواند اعتماد سرمایهگذاران به صندوقها را تقویت کند.
از منظر نقدشوندگی، حذف حجم مبنا به نفع صندوقهای سرمایهگذاری خواهد بود. صندوقها، بهویژه صندوقهای بزرگ، در زمان ورود یا خروج از یک سهم همواره با چالش صفهای خرید و فروش و قفلشدگی نمادها مواجه بودند. افزایش تحرک معاملات و کاهش صفهای فرسایشی، امکان مدیریت فعالتر پرتفوی، چرخش سریعتر داراییها و کاهش هزینههای معاملاتی را برای مدیران صندوقها فراهم میکند. این موضوع میتواند به بهبود بازده تعدیلشده به ریسک صندوقهای سهامی و حتی صندوقهای قابل معامله(ETF) منجر شود.
با این حال، حذف حجم مبنا میتواند نوسانات کوتاهمدت قیمتها را افزایش دهد؛ موضوعی که اثرات متفاوتی بر انواع صندوقها خواهد داشت. صندوقهای درآمد ثابت به دلیل سهم اندک سهام در پرتفوی خود، کمتر تحتتاثیر این نوسانات قرار میگیرند، اما صندوقهای سهامی و بخشی، بیش از گذشته نیازمند مدیریت ریسک، تحلیل دقیق و تنوعبخشی خواهند بود. در چنین فضایی، توانایی تیمهای مدیریتی صندوقها در تحلیل بنیادی و واکنش سریع به اطلاعات، نقش تعیینکنندهتری در عملکرد آنها ایفامیکند.
در مجموع، حذف حجم مبنا را میتوان فرصتی برای ارتقای کارایی صندوقهای سرمایهگذاری دانست؛ فرصتی که در صورت تقویت نظارت هوشمند، توسعه بازارگردانی و بهبود شرایط اقتصادی، میتواند به افزایش جذابیت صندوقها، رشد جریان ورودی سرمایه و تعمیق بازار سرمایه ایران منجر شود. این اصلاح ساختاری، اگرچه همه چالشهای بازار را حل نمیکند، اما زمینهساز عملکرد حرفهایتر نهادهای مالی و حرکت بازار به سمت استانداردهای کارآمدتر جهانی خواهد بود.