عصر بازار- بازار سرمایه در آخرین روز معاملاتی هفته، شاهد حجم خورد در برخی صفوف شد و سوالی که به وجود میآید این است که آیا روز چهارشنبه فشار فروش پایان یافته است یا معاملات این روز، صرفا یک فرصت برای سرمایهگذاران بوده است که از بازار سهام خارج شوند؟ برای پاسخ به این پرسش باید گفت که به نظر نمیرسد فشار فروش در بازار سرمایه بهطور کامل پایان یافته باشد.
به گزارش پایگاه خبری «عصر بازار» به نقل از دنیای اقتصاد، اگرچه بخشی از این فشار برطرف شده، اما همچنان نمیتوان از بازگشت قطعی بازار یا پایان ریزشها سخن گفت. با افزایش تنشها و ریسکهای سیاسی که احتمال وقوع آنها وجود دارد، بخشهایی از بازار که پیشتر از آن خارج شدهاند، این مسائل را در محاسبات خود لحاظ کردهاند و همین امر میتواند دوباره منجر به افزایش فشار فروش شود.
بورس در نقطه بازگشت قرار دارد؟
در چنین فضایی، نمیتوان بهصراحت اظهار کرد که بازار سرمایه در مرحله بازگشت به مسیر صعودی قرار دارد. نقطه فعلی، صرفا نقطهای است که حمایتها توانستهاند بخشی از فشار فروش را کاهش دهند. از منظر برخی فعالان بازار سرمایه، ترجیح بر آن بوده که این حمایتها در سطوح قیمتی پایینتری اتفاق بیفتد تا ریسک نگهداری داراییها برای سرمایههایی که از بیرون به بازار تزریق شدهاند، کمتر باشد. این موضوع، بهویژه در شرایط پرتنش فعلی، کاملا طبیعی بهنظر میرسد. سرمایهگذارانی که این نقش حمایتی را ایفا کردهاند، احتمالا مایل بودهاند تا این حمایت را در کفهای قیمتی انجام دهند تا خطرات سرمایهگذاریشان کاهش یابد.
نهادهای ناظر و متولیان بازار پول و سرمایه، چگونه اعتماد را بازگردانند؟
در زمانهایی که بحران و اتفاقات منفی بر بازار سرمایه سایه انداختهاند، کمک موثر تنها میتواند از بیرون بازار تامین شود. هیچ چیز جز اتفاقات خارج از بازار سرمایه، نمیتواند به بهبود وضعیت کمک کند. البته نباید فراموش کرد که این حمایت نباید به هر قیمتی انجام شود. در شرایط فعلی، ما با افزایش ریسک مواجه بودهایم که بهطور طبیعی بخشی از آن در قیمتها نیز منعکس شده است. بنابراین، نقش نهادهای اصلی همچون صندوق تثبیت بازار سرمایه و صندوق توسعه ملی در چنین مقاطعی، کاملا کلیدی است. این نهادها موظفاند در زمانهایی که بازار با پنیک یا شوکهای جدی مواجه میشود، با منابع مالی، تا حدی نقدشوندگی بازار را حفظ کنند.
یکی از معضلات اساسی کنونی و بزرگ، وضعیت صندوقهای سرمایهگذاری است. این صندوقها در چنین شرایطی معمولا ناچار به فروش سهام و ابطال واحدهای سرمایهگذاری میشوند. مشاهده شد که روز چهارشنبه برخی از این صندوقها معامله نشدند، درحالیکه هنوز ظرفیت و فضای زیادی برای فعالیت دارند و احتمال ادامه داشتن فروش وجود دارد.
در کنار بستههای حمایتی، این پرسش مطرح است که نهادهای تصمیمگیر چه تدابیری میتوانند اتخاذ کنند تا بازار بهبود یابد. نکته اساسی اینجاست که نباید فراموش کنیم ارزشگذاری بازار، از منظر بازدهی، سود تقسیمی و نسبت آن با ریسک، عامل اصلی سنجش سرمایهگذاران است. از همینرو، فارغ از حمایتهای مقطعی، آنچه در بلندمدت میتواند موجب افزایش اعتماد در بازار شود، کاهش ریسکهای سیستماتیک و بهبود پارامترهای بنیادین ارزشگذاری در صنایع، بنگاهها و شرکتها است. رشد سودآوری شرکتها و اصلاح ساختارهای تصمیمگیری در صنایع مختلف از دیگر عواملی است که میتواند به تحرک و پایداری بازار کمک کند.
این اصلاحات از سطح صنایع تا سطوح کلان تصمیمگیری در نهادهای بالادستی را شامل میشود. واقعیت این است که بسیاری از فعالان بازار، با نگاهی دقیق به صنایع مختلف، فرصتهای بهبود و اصلاح را شناسایی کردهاند و چنانچه این موضوعات که اهمیت بالاتری نسبت به سایر موضوعات دارند، در دستور کار قرار گیرد، میتوان به آیندهای روشنتر برای بازار سرمایه امیدوار بود.