عصر بازار- تا زمانی که کسری بودجه مهار نشود، بانک مرکزی به تنهایی نمیتواند توفیق چندانی در مهار تورم داشته باشد.
به گزارش پایگاه خبری «عصر بازار» به نقل از ایبنا؛ اکبر کمیجانی؛ عضو هیات علمی دانشگاه تهران در نشست تحلیلی ارزیابی آثار و نتایج سیاستهای تثبیت اقتصادی در سالهای 1401 و 1402 در پژوهشکده پولی و بانکی بانک مرکزی گفت: تداوم کسری بودجه و تکلیف تامین مالی کسری بودجه، طی پنج دهه گذشته عمدتا بر دوش شبکه بانکی کشور بوده است.
وی افزود: اینکه گفته میشود، اقتصاد کشور بانک محور است ناشی از سیاستهای مالی دولتها است و معمولا در سیاستهای مالی شاهد هستیم که بودجه با تراز مثبت تدوین نمیشود و هر ساله بودجه سنواتی ما با تراز منفی و کسری تعریف میشود که هم به طور مستقیم و هم غیر مستقیم، تکالیفی برای نظام بانکی است.
به گفته، عضو هیات علمی دانشگاه تهران: اتفاقات سیاسی که در چند سال اخیر، رخ داد و در برخی مقاطع با آن مواجه بودیم؛ باعث شد که رشد نقدینگی از حد متعارف اقتصاد ایران (میانگین رشد نقدینگی)، فراتر رفته و بسته به نوع تنشهای سیاسی، ترکیب شدن عوامل رشد نقدینگی که محرک اصلی انتظارات تورمی است، در شرایط بدتر قرار گرفتیم؛ اگرچه بانک مرکزی با اقدامات خود با وجود محدودیتها تلاش میکند شرایطی را با آرامش نسبی ایجاد کند.
کمیجانی خاطرنشان کرد: در کنار تلاشها و برنامههای بانک مرکزی در سالهای گذشته، اما نمود کسری بودجه در منحرف شدن تلاشهای بانک مرکزی برای مهار تورم و کنترل آن را شاهد هستیم. طی سالهای 1398 و 1399 یک بازنگری در بازار بین بانکی و عملیات بازار باز مطرح شد که یک گام اساسی بود. عملیات بازار باز به عنوان یک ابزار مهم طراحی شد تا در زمان نیاز بتوان با قبض و بسط از سوی بانک مرکزی در بازار ثانویه اوراق مالی رشد نقدینگی را هدایت کرد؛ اما از آنجایی که پیش شرطهای لازم از ناحیه سیاستهای مالی فراهم نشد، اقتصاد در مسیری قرار گرفت که بیشتر در خدمت تامین مالی کسری بودجه عمل کند.
وی اظهار کرد: در کنار این موضوع، در دهههای اخیر، مسئله تسهیلات تکلیفی اعلام شده از سوی دولتها بر دوش نظام و شبکه بانکی کشور بود و شدت تسهیلات تکلیفی در نظام بانکی به حدی بالا بود که بانک محدود شده با ترازنامه (کنترل ترازنامه) با کسری منابع روبهرو شود. در کنار آن از سال 1400 به بعد، اوراق بدهی مالی فروخته شده به بانکها به ابزاری جهت استقراض از بانک مرکزی بدل شدند به طوری که اضافه برداشت بانکها در نیمه سال 1400 در محدوده 30 تا 50 همت در نوسان بود.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران گفت: زمانی که به سال 1401 میرسیم با فروش اوراق بدهی دولت و عادی شدن، این اقدام در عمل، جهش دیگری را فراهم میکند برای رشد نقدینگی که به مبلغ حاصل از فروش آن به بانک مرکزی سرازیر میشود و در قبال آن منابع پایه پولی رشد خود را آغاز میکند و امروز شاهد هستیم که در اسفندماه سال 1403 حجم توافق خرید (عملیات سیاستهای پولی بازار باز) به 358 همت مانده برسد که شکل دیگری از اضافه برداشت محسوب میشود.
کمیجانی در پایان تاکید کرد: اقدامات و سیاستهای بانک مرکزی که برای کنترل تورم و تثبیت آن است، بیشتر میتواند موفق باشد، البته باید مشروط به آن باشد که تامین مالی کسری بودجه و سلطه مالی بلند مدت بر دوش بانک مرکزی کنار گذاشته شود و بی شک تا زمانی که کسری بودجه مهار نشود، بانک مرکزی به تنهایی نمیتواند توفیقی در مهار تورم داشته باشد.