عصر خودرو

بررسی روش‌های افزایش سرمایه

بازندگان تورم در بازار سهام

عصر بازار: در سال‌های گذشته شاهد تاکید فراوان مسوولان بر هدایت جریان تامین مالی به سوی بازار سرمایه بوده‌ایم اما به دلایل متفاوت سهم بورس از محل تامین مالی بنگاه‌ها اندک بوده و بررسی‌ها نشان می‌دهند این سهم نیز کارآیی چندانی در افزایش تولید و سودآوری بنگاه‌ها نداشته است. یکی از متداول‌ترین شیوه‌های تامین مالی که بسیاری از شرکت‌های فعال در بورس از آن بهره می‌گیرند، افزایش سرمایه است. با این حال مشکلات ناشی از ناکارآمدی این افزایش سرمایه‌ها یکی از موضوعات مورد بحث سال‌های اخیر و از عوامل بدبینی معامله‌گران به این شیوه تامین مالی بوده است.

بازندگان تورم در بازار سهام
نسخه قابل چاپ
دوشنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۹:۱۱:۰۰

    به گزارش پایگاه خبری «عصربازار» به نقل از دنیای اقتصاد، بررسی‌ها نشان می‌دهد که در سال‌های گذشته بخش قابل توجهی از افرایش سرمایه شرکت‌ها به دلیل رشد شدید تورم و شوک‌های ارزی از محل تجدید ارزیابی دارایی‌ها انجام شده است. این در حالی است که بررسی آمار چهار ماهه حاکی از کاهش کلی افزایش سرمایه‌ها نسبت به دوره مشابه در سال‌های گذشته و همچنین افت سهم تجدید ارزیابی در این افزایش سرمایه‌ها است. علت اصلی کاهش استفاده از این محل، کنترل نرخ تورم و ثبات نسبی قیمت‌‌ها در بازار ارز است. به این ترتیب امکان استفاده شرکت‌ها از محل تجدید ارزیابی دارایی‌ها که نوعی افزایش سرمایه صوری محسوب می‌شود و به سودآوری و انجام طرح‌های توسعه منجر نخواهد شد، محدود شده است.

    افزایش سرمایه با مطالبات و آورده نقدی
    در این شیوه شرکت سهام جدیدی را به ازای دریافت 1000 ریال برای هر حق تقدم به سهامداران می‌فروشد. در این شرایط اولویت خرید سهام جدید با سهامداران قبلی شرکت است و این فرصت در قالب برگه‌های حق تقدم در اختیار سهامداران قرار می‌گیرد. در شرایطی که سهامدار بابت سود سال‌های مالی گذشته از شرکت مطالباتی داشته باشد، هزینه خرید سهام جدید شرکت از این محل پرداخت خواهد شد. مزیت اصلی این شیوه افزایش سرمایه ورود منابع جدید یا جلوگیری از خروج آنها است. این روش در کنار تقویت قدرت مالی شرکت، امکان اجرای طرح‌های جدید و توسعه فعالیت‌های پیشین شرکت را فراهم می‌کند. کارشناسان معتقدند استفاده از این شیوه باعث جذب نقدینگی سرگردان به سوی بازار سرمایه خواهد شد.

    یکی از موانع اصلی در به کارگیری این روش که باعث ناکارآمدی آن شده است عدم تزریق منابع مالی جذب شده به فرآیند تولید است. بررسی‌ها نشان می‌دهند در بسیاری از موارد منابع مالی به دست آمده از افزایش سرمایه در محلی متفاوت با آنچه در طرح‌های توجیهی ذکر شده، هزینه می‌شوند. علی اسلامی بیدگلی در همین رابطه گفت: گرچه افزایش سرمایه از محل مطالبات و آورده نقدی در سال‌های گذشته بسیار مرسوم بوده است اما در بسیاری موارد به جای استفاده از این سرمایه در طرح‌های توسعه‌ای و افزایش تولید، سرمایه حاصل صرف حل مشکلات کمبود نقدینگی بنگاه‌ها شده است. اخیرا بسیاری از شرکت‌ها از این محل افزایش سرمایه داده‌اند و سرمایه‌گذار با این امید که نرخ بازده بالاتری کسب کند،  در این فرآیند شرکت کرده اما به دلیل برنامه‌ریزی غلط بنگاه‌ها یا طرح‌های توسعه به بهره‌برداری نرسیده یا با تاخیر در بهره‌برداری مواجه شده‌اند. این کارشناس بازار سهام افزود: نمونه بارز این موضوع شرکت ملی مس ایران است. در حالی که این شرکت یکی از بزرگ‌ترین افزایش سرمایه‌ها را جهت افزایش ظرفیت تولید به 400 هزار تن داشت اما طرح توسعه‌ای موردنظر مغفول مانده است.

    سود انباشته و اندوخته‌ها
    یکی دیگر از شیوه‌های معمول تامین مالی بنگاه‌ها، افزایش سرمایه از محل سود انباشته و اندوخته‌های شرکت است. در این شیوه بنگاه مقداری از سود خود را که به‌صورت سالانه ذخیره کرده و میان سهامداران تقسیم نکرده است، تبدیل به سهام جدید کرده و بدون دریافت وجه در اختیار سهامداران خود قرار می‌دهد. به این ترتیب سرمایه شرکت از محل سود ذخیره شده در یک یا چند دوره مالی گذشته افزایش می‌یابد. به این دلیل که در افزایش سرمایه از این محل سهامداران برای دریافت سهام جدید مبلغی نمی‌پردازند این نوع سهام را در اصطلاح «سهام جایزه» می‌نامند. بیدگلی، کارشناس بازار سرمایه معتقد است: این شیوه معمولا با استقبال سرمایه‌گذاران مواجه شده و باعث افزایش قیمت سهم می‌شود. همچنین افزایش سرمایه از این محل جهت اصلاح ترازنامه بنگاه‌ها مفید خواهد بود اما افزایش سرمایه از محل اندوخته‌ها، در واقع تنها نوعی تغییر در ترکیب حقوق صاحبان سهام است که در آن حقوق صاحبان سهام از محل اندوخته‌ها به حساب سرمایه منتقل می‌شود و منبع مالی جدیدی از این طریق وارد شرکت نخواهد شد.

    افزایش سرمایه با تجدید ارزیابی دارایی‌ها
    تجدید ارزیابی دارایی‌ها انتساب ارزش‌های جدید به دارایی‌های پیشین شرکت است. دلایلی چون تورم و افزایش قیمت کالاها و خدمات باعث تفاوت ارزش جاری دارایی‌های شرکت با ارزش تاریخی آن در صورت‌های مالی می‌شود و متعاقبا عامل ایجاد مشکلاتی در امور حسابداری و تصمیمات اقتصادی بنگاه‌ها خواهد شد.

    بر این اساس ارزیابی مجدد دارایی‌ها مبلغی را به‌عنوان مازاد تجدید ارزیابی بر سرمایه شرکت خواهد افزود. به این ترتیب افزایش سرمایه از این محل باعث ورود منبع مالی جدیدی نخواهد شد اما با تصویب قوانین جدید در صورتی که بنگاه از محل مازاد تجدید ارزیابی اقدام به افزایش سرمایه کند، از برخی معافیت‌های مالیاتی برخوردار خواهد شد. بنابراین در چند سال اخیر این امکان سبب افزایش جذابیت این شیوه افزایش سرمایه میان شرکت‌ها شده است. بیدگلی در این مورد چنین توضیح داد: بسیاری از بنگاه‌ها به‌ویژه پس از ابلاغ قانون مالیات‌ها مبنی بر معافیت مالیاتی شرکت‌های ناشر در صورت استفاده از این روش، از این محل افزایش سرمایه دادند که عمدتا شرکت‌های بانکی و بیمه‌ای بودند. اما این شیوه منابع مالی جدیدی وارد شرکت نمی‌کند و صرفا برای اصلاح ساختار مالی بنگاه‌ها کاربرد دارد.

    به این ترتیب این روش افزایش سرمایه در شرکت‌های بیمه‌ای و بانکی تاثیرات مثبتی داشته اما به اشتباه در سایر شرکت‌های تولیدی نیز رواج پیدا کرده است در صورتی که در افزایش قدرت سودآوری این شرکت‌ها تاثیر چندانی نخواهد داشت. شایعه این شکل از افزایش سرمایه در بعضی شرکت‌ها باعث افزایش قیمت سهام آنان شد، برای نمونه می‌توان به پارس خودرو و ذوب آهن اشاره کرد در حالی که مدتی بعد سرمایه‌گذاران متوجه شدند این شیوه اثر چندانی در افزایش سودآوری شرکت‌ها نخواهد داشت.

    فرآیند طولانی افزایش سرمایه
    از دیگر موانع افزایش سرمایه می‌توان به زمانبر بودن فرآیند آن و توقف طولانی نمادها پس از انجام افزایش سرمایه اشاره کرد. به این ترتیب در شرایطی که عامل زمان نقشی حیاتی در وضعیت اقتصادی ایفا می‌کند، چنین فرآیندی که به دلیل قوانین حاکم نظارتی به کندی انجام می‌شود، یکی از مشکلات شرکت‌ها و سهامداران است. همچنین پس از انجام این فرآیند بعضا نمادها تا مدتی متوقف می‌مانند که این مساله می‌تواند باعث بدبینی و خروج سهامداران از سهم‌هایی شود که برنامه افزایش سرمایه دارند. بیدگلی معتقد است: تسریع پذیرش افزایش سرمایه‌ها یکی از اهداف اصلی‌ است که بورس باید دنبال کند. در حال حاضر این فرآیند طولانی بسیار مشکل‌زا است. وی در تبیین علل کندی این فرآیند افزود: یکی از دلایل زمانبر بودن این فرآیند بروکراسی‌های اداری مرجع صادر‌کننده مجوز است.

    از سوی دیگر بخشی از آن نیز به دلیل نگارش نامناسب طرح‌های توجیهی و همچنین سابقه بد برخی از ناشران در عدم استفاده سرمایه در محل مصارف ذکر شده بود که باعث شده طرح‌های نیمه کاره روی دست سهامداران باقی بماند. این کارشناس بازار سرمایه به مساله رقیق شدن سهام پس از انجام فرآیند افزایش سرمایه نیز اشاره کرد و چنین توضیح داد: در برخی موارد نیز افزایش سرمایه موجب رقیق شدن سهم می‌شود و در صورتی که قیمت سهام به قیمت اسمی نزدیک باشد حتی ممکن است قیمت هر سهم به زیر قیمت اسمی برسد.

    چنین عواقبی باعث کاهش شدید انگیزه سهامداران برای شرکت در این فرآیند می‌شود.وی به‌عنوان جمع‌بندی بررسی شیوه‌های افزایش سرمایه افزود: در این میان افزایش سرمایه از محل آورده نقدی بیش از سایر روش‌ها قابلیت کمک به شرکت‌های بورسی را دارد. شیوه‌ای که باعث وارد شدن منابع واقعی به شرکت‌ها می‌شود و قابلیت جذب جریان نقد به سوی سرمایه‌گذاری‌های بلند‌مدت را دارد. اما متاسفانه در سال‌های گذشته این منابع در بسیاری از موارد صرف پرداخت بدهی‌های بنگاه‌ها شده است و تاثیری در افزایش سودآوری آنها نداشته است.

    برچسب ها