عصر خودرو

بررسی شرایط کلی حاکم بر تیرآهن؛

سناریوهای جدید در بازار تیر آهن

عصر بازار- نوسان قیمت تیرآهن در ماه‌های اخیر شرایط چندگانه‌ای را ایجاد کرده، تا جایی که برخی شایعات و انتقادات را در ذات بازار به راه انداخته است. کانال‌های فروش خاص، مدیریت دست ساخته و زیرپوستی بازار، فراز و فرود تقاضا، اما و اگرهای روند قیمت‌گذاری، مقایسه بهای تیرآهن با میلگرد و بسیاری واقعیت‌های دیگر چهره اصلی این بازار را تشکیل می‌دهد که البته نقد و دفاع بسیاری را نیز در بین فعالان بازار برانگیخته است.

سناریوهای جدید در بازار تیر آهن
نسخه قابل چاپ
شنبه ۰۱ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۰:۱۰:۰۰

    به گزارش پایگاه خبری «عصربازار» به نقل از دنیای اقتصاد،  با توجه به این ابهامات، نیاز به تحلیل اوضاع و توجه به واقعیت‌های آن بیش از پیش حس شده زیرا تحلیل واقع‌بینانه اوضاع فضا را برای فعالان اصلی روشن‌تر جلوه خواهد داد؛ هرچند شفافیت رفتارهای تجاری و صنعتی شاید پای برخی افراد و نهادهای خاص را نیز به این معاملات باز کند.

    در هر حال باید این گونه استناد کرد که بازار فولاد بستری است برای ارتزاق بسیاری از افراد دخیل ولی مهم‌ترین جزء این بازار را باید مصرف‌کننده نهایی دانست چون چرخ اقتصاد کشور بر محور مصرف آن در پروژه‌های عمرانی و ساختمانی کوچک و بزرگ می‌چرخد. حال تسهیل عرضه کالا با بالاترین حجم ممکن و البته با مناسب ترین قیمت (نه فقط ارزان‌ترین آن) قطعا نقطه بهینه در این بازار خواهد بود. بازار تیرآهن نیز همچون سایر مقاطع فولادی در روزهای اخیر وارد یک فاز کاهشی شده، هرچند این روند نزولی به نسبت سایر مقاطع فولادی شرایط متعادل‌تری داشته یعنی روند کاهشی قیمت‌ها شتاب کمتری به نسبت سایر بازارها داشته است. این مطلب دو دلیل اصلی دارد؛ اول آنکه در ضعف نسبی تقاضا و تضعیف بازار، استفاده از تیرآهن جذابیت بیشتری پیدا کرده یعنی در پروژه‌های ساختمانی کاربرد بیشتری پیدا خواهد کرد و نکته دیگر را باید در مدیریت ذاتی این بازار در ماه‌ها و سال‌های اخیر جست‌وجو کرد.

    افزایش تمایل به استفاده از مصرف تیرآهن در شرایط رکودی بازار به این دلیل است که با کاهش قیمت سایر مصنوعات فولادی همچون میلگرد یا ورق در کنار ثبات نسبی قیمت ملک، سازنده با توجه به ویژگی‌های فنی تیرآهن ترجیح می‌دهد از این محصول استفاده کند. نکته دیگر آنکه پیمانکاران سازنده سازه نیز در این ایام پروژه‌های کمتری در دست داشته و ساده‌تر و سریع‌تر سازه فولادی را تحویل می‌دهند. این موارد در کل باعث می‌شود تا جذابیت تیرآهن افزایش یابد هرچند که استانداردهای خود تیرآهن نیز باید در محاسبه‌ها مورد بررسی قرار بگیرد. البته باید به این نکته نیز اشاره داشت که با توجه به زمان‌بر بودن کسب پروانه یا محاسبات اجرا بر روی کاغذ، ثبات نسبی قیمت‌ها یا حتی روند ممتد کاهش قیمت‌ها در یک بازه زمانی نیز برای تقویت تقاضا مورد نیاز بوده که این ویژگی‌ها به نسبت در شرایط فعلی محقق شده است. نکته دیگر را باید در مدیریت ذاتی بازار تیرآهن مخصوصا انواع پرکیفیت آنها دانست. ماه‌ها و شاید سال‌هاست که عرضه تیرآهن برای سایزهای سبک و سنگین آن از کانال‌هایی خاص صورت پذیرفته که در کنار حمایت نسبی و شاید نامحسوس عرضه‌کنندگان اصلی از این روند تغذیه بازار، ادامه یافته یا حتی تقویت شده است. این ویژگی باعث شده در وهله اول فاصله قیمتی بین میلگرد و تیرآهن افزایش یابد و در وهله دوم از سقوط محسوس نرخ‌ها همچون بازار میلگرد جلوگیری شود که این دو موضوع باعث شده شاکله کلی در بازار تیرآهن تقارن کمتری با واقعیت‌های بازار پیدا کرده و اصطلاحا با بازارسازی قیمتی رو به رو باشد.

    بازارسازی در حوزه تیرآهن

    در همه جای دنیا تولیدکنندگان اصلی تلاش می‌کنند تا با همکاری با یکدیگر بازار مصرف را مدیریت کرده و مجرای اصلی عرضه را در دستان خود حفظ کنند تا از جهش یا سقوط قیمت‌ها جلوگیری کرده و بتوانند از تولید کسب سود کنند، نه از نوسان قیمت ها. در برابر این رویکرد منطقی، گروهی از تجار نیز با منابع مالی گسترده خود تلاش می‌کنند تا نبض معاملات مواد اولیه و محصولات نهایی را در دست بگیرند تا بتوانند با ثبت تقاضا یا عرضه، تولید را در چارچوب فعالیت خود مدیریت کرده و بازار را در دست خود نگه دارند. این تقابل سال‌های گذشته و مخصوصا تا پیش از بحران مالی سال 2008 در بازارهایی مهم همچون فروآلیاژها یا فولادهای آلیاژی خودنمایی می‌کرد ولی به مرور زمان با قدرت گرفتن تولیدکنندگان بزرگ شرقی، این وضعیت تغییر کرد تا جایی که حتی تولیدکنندگان بزرگ نیز نبض بازار را از دست دادند. البته باید به این نکته نیز اشاره کرد که در جهان تولیدکنندگان تمام تلاش خود را به کار می‌گیرند تا با بهبود فرآیندهای تولید و کاهش هزینه‌های اجرایی، اداری و مالی کمترین قیمت تمام‌شده، بیشترین کیفیت ممکن و بهترین قیمت پیشنهادی را داشته باشند تا در بازار رقابتی جهانی نیاز نداشته باشند مشکلات خود را به بازار تعمیم داده و بار خود را به دوش خریدار بیفکنند.

    نکته دیگر آنکه تولیدکنندگان بزرگ در جهان نیز به این نتیجه رسیده‌اند که نقش یک تولیدکننده را بازی کنند نه یک تاجر بنابراین یا به همکاری با شرکت‌های تجاری روی آورده یا خود شرکت‌هایی تجاری را در مناطق مختلفی از جهان تأسیس می‌کنند. البته باید به این نکته نیز اشاره کرد که در بازارهای مختلف در جهان برای مصنوعات فولادی به هیچ عنوان شرایط انحصاری یا نیمه انحصاری وجود ندارد حتی اگر دولت‌ها برای مقابله با دامپینگ اقدام به وضع تعرفه‌هایی چند صد درصدی کنند. حال در مقایسه با بازار داخلی باید این‌گونه استناد کرد که شرایطی نیمه انحصاری وجود داشته و با افزایش تعرفه واردات نیز این وضعیت تشدید شده است هرچند که سایر تولیدکنندگان یا محصولاتشان مقبولیت عام نداشته و یا به‌صورت واقعی از کیفیت مطلوب و استانداردهای رسمی مورد نیاز حتی برخوردار نیستند تا جایی که به جز استانداردهای کیفی و ترکیب نوع فولاد، درخصوص وزن تیرآهن نیز با انتقاداتی رو‌به‌رو هستند که پتانسیل رقابت واقعی را از آنها می‌گیرد.

    حال در این شرایط باید گفت که فضای رقابتی موجود با اقتصاد آزاد و رقابت واقعی همخوانی نداشته و مدیریت عرضه در شرایطی که خریدار نهایی و حتی فعالان بازار راهی جز خرید از کانال اصلی را ندارند تنها به افزایش قیمت‌ها منجر خواهد شد؛ همان رخدادی که هم اکنون در فاصله قیمتی بین تیرآهن با شمش یا میلگرد مشاهده می‌شود.

    نکته دیگر را باید در سایزبندی تیرآهن مشاهده کرد زیرا هرچه سایز بالاتری عرضه شود، تولیدکنندگان کمتری آن را تولید می‌کنند یعنی عرضه محدودتری را شاهد خواهد بود. از سوی دیگر سایزهای درشت، مخاطبان محدودی دارند زیرا تنها پروژه‌های بزرگ ساختمانی یا پروژه‌های عمرانی مشتری اصلی این کالاها هستند. نکته جالب تر آنکه در مبادی قیمت‌های کمتری برای سایزهای درشت پیشنهاد می‌شود ولی با توجه به مشکلات حمل و نقل (امکان بارگیری محدود تیرآهن سنگین بر هر دستگاه کامیون) و مخصوصا یافتن مشتری به نظر می‌رسد تا حدودی با ابهام رو‌به‌رو هستیم که نیاز به بررسی بیشتری وجود دارد. البته باید به این نکته نیز اشاره داشت که با عقب نشینی قیمت میلگرد، بهای تیرآهن به دلیل ضعف تقاضا تضعیف شده است، تا جایی که نمی‌توان این‌گونه استناد کرد که تیرآهن از روند عمومی بازار دور مانده است. البته باید به این نکته نیز اشاره داشت که بهای سایزهای کوچک‌تر تیرآهن کاهش یافته ولی سایزهای درشت آن حداقل از ابتدای فروردین ماه و آغاز کاهش قیمت‌ها تغییر چندانی نداشته است که باید دلیل آن را در رفتار کانال‌های فروش جست‌وجو کرد. در ابتدای اردیبهشت ماه بهای هر یک شاخه تیرآهن ذوبی سایز 27 برابر با 980 هزار تومان در بازار تهران بوده یا هر شاخه ذوبی سایز 24 نیز 830 هزار تومان بوده است که تاکنون تغییری را نشان نمی‌دهد، در حالی که بهای هر کیلوگرم میلگرد سایز 16، 20 یا 22 مثلا از تولیدات میلگرد نیشابور از 1720 تومان به 1500 تومان یا کمتر کاهش پیدا کرده است. البته تیرآهن ذوب آهن سایز 14 از 269 هزار تومان به 238 هزار تومان ( 11/ 5 درصد افت) یا بهای هر شاخه تیرآهن سایز 16 از 330 هزار تومان به 290 هزار تومان ( 12 درصد افت) کاهش یافته است.

     

    جهت دریافت آخرین اخبار از طریق تلگرام به کانال اختصاصی عصربازار ( http://telegram.me/asrebazar) بپیوندید. برای دریافت آخرین نسخه از نرم افزار تلگرام اینجا را کلیک کنید.

    برچسب ها