عصر بازار- یکی از دیدگاههای رایج بین سهامداران این است که سرمایهگذاران حقوقی باید به تثبیت بازار کمک کنند و در مواقع بحرانی از سقوط شدید سهام بعضی شرکتها در بازار سهام جلوگیری کنند. در این یادداشت ابتدا به تعریف اولیه سهامداران حقیقی(خرد) و سهامداران حقوقی در بازار سهام آمریکا، میزان اختیارات و میزان نفوذ هرکدام از این سرمایهگذاران پرداخته و سپس به بررسی درستی این فرض در بازار سهام آمریکا میپردازیم.
به گزارش پایگاه خبری «عصر بازار» به نقل از سهامداران خرد در حالحاضر بیش از 20درصد از ارزش معاملات روزانه بازار سهام نیویورک را تشکیل میدهند. بهدلیل غیرحرفهای بودن این سهامداران، قوانین حمایتی و برنامههای آموزشی زیادی برای کمک به آنها وضع شدهاند. این آموزشها توانسته از افزایش نوسانات بازار سهام که محصول حضور بیشتر سهامداران خرد است، بکاهد.از طرف دیگر، سرمایهگذاران حقوقی که معاملات با حجم بسیار بالایی انجام میدهند و بهعنوان سرمایهگذاران حرفهای شناخته میشوند، با محدودیتهای خاصی مانند نوع سهام قابلخرید و میزان سرمایه اولیه برای ورود به بورس مواجهند. این سرمایهگذاران که در حالحاضر حدود 80درصد از ارزش معاملات روزانه بازار سهام نیویورک را تشکیل میدهند، در شرایط طبیعی به ثبات بیشتر بازار سهام کمک میکنند، اما نقش این شرکتها در شرایط بحرانی، دقیقا خلاف این جریان بوده و خود، باعث افت بیشتر بازار سهام میشوند.
اختیارات سهامداران خرد و اثر آنها بر بورس
در تعریف کلی یک سهامدار خرد، سرمایهگذاری غیرحرفهای درنظر گرفته میشود که اوراقبهادار یا وجوهی را که حاوی سبدی از اوراقبهادار هستند مانند صندوقهای سرمایهگذاری مشترک و صندوقهای قابلمعامله در مبادله (ETF) خرید و فروش میکند. سرمایهگذاران خرد معاملات خود را از طریق شرکتهای کارگزاری سنتی یا آنلاین یا سایر انواع حسابهای سرمایهگذاری انجام میدهند. آنها برای حسابهای شخصی خود اوراقبهادار میخرند و در مقایسه با سرمایهگذاران حقوقی اغلب در مقادیر بسیار کمتری معامله میکنند. کمیسیون بورس و اوراقبهادار ایالاتمتحده (SEC) وظیفه محافظت از سرمایهگذاران خرد را بر عهده دارد تا اطمینان حاصل شود که بازارها به شیوهای منصفانه و منظم عمل میکنند. این کمیسیون با ارائه آموزش و اجرای مقررات به سرمایهگذاران خرد کمک میکند تا اطمینان حاصل شود که مردم با اطمینان بالا و راحت در بازار سرمایهگذاری میکنند. سرمایهگذاران خرد اختیارات بالاتری نیز دارند. آنها توانایی نگهداری پول نقد، فروش سهام بورس آمریکا برای خرید سهام در بورس کشورهای دیگر و حتی خرید طلا و نگهداری آن در گاوصندوق را دارند.
میزان سهام سرمایهگذاران خرد از بازار سهام در ایالاتمتحده قابلتوجه است و خانوارها بهطور مستقیم یا غیرمستقیم از طریق صندوق سرمایهگذاری مشترک، حسابهای بازنشستگی و سایر سرمایهگذاریها به خرید سهام روی میآورند. براساس اطلاعات بلومبرگ، سهم سرمایهگذاران خرد از کل حجم معاملات از کمی بالاتر از 10درصد در سال2011 به بیش از 22درصد در سال2021 افزایش یافت. در حالحاضر سرمایهگذاران خرد حدود 10درصد از ارزش معاملات روزانه 3هزار سهام بزرگ ایالاتمتحده (حدود 38میلیارد دلار) را تشکیل میدهند.این سرمایهگذاران که زمانی تاثیر چندانی بر بازار نداشتند، اکنون میتوانند سهمهایی را با ارزش بازار میلیارد دلاری بهراحتی جابهجا کنند. از اثرات مثبت این حضور میتوان به رشد بعضی صنایع رو به افول اشارهکرد، درحالیکه بهنظر میرسید رونق بیش از 10ساله در سهام رشد فناوری با شروع همهگیری تمامشده باشد، ورود پول سهامداران خرد به این بخش موجب رونق دوباره شرکتهای فعال در این حوزه شد. از طرف دیگر، سرمایهگذاران خرد تمایل بیشتری به سرمایهگذاری کوتاهمدت دارند و این مساله منجر به نوسانات زیادی شدهاست. طبق پژوهشها، وجود سهامداران خرد تاثیر منفی مداومی بر ثبات قیمت سهام دارد و این اثر در دورههای بحران (مانند دوره همهگیری ویروسکرونا) شدیدتر نیز میشود.
بررسی عملکرد حقوقیها در بورس آمریکا
حقوقیها بازیگران بزرگی در بازار سهام هستند و پولهای کلانی را جابهجا میکنند. این سرمایهگذاران اغلب از معاملات بلوکی استفاده میکنند (که بین بسیاری از کارگزاران پخش میشود و طی چند روز معامله میشود) یا از طریق قراردادهایی مانند فوروارد، سوآپ و غیره معامله میکنند که ممکن است برای سهامداران خرد در دسترس نباشد، چراکه به بودجهزیادی نیاز دارند و عمدتا در بلندمدت موفق هستند، همچنین این معاملهگران چون معاملاتی با حجم عظیم و قراردادهای خاص انجام میدهند، به قیمتهای بهتری در بازار دسترسی دارند و حتی میتوانند مستقیما بر حرکت قیمت داراییهایی که معامله میکنند، تاثیر بگذارند. نمونههایی از سرمایهگذاران حقوقی عبارتند از: صندوقهای بازنشستگی، صندوقهای سرمایهگذاری مشترک، مدیران پول، شرکتهای بیمه، بانکهای سرمایهگذاری، تراستهای تجاری، صندوقهای موقوفه برای یک دانشگاه، صندوقهای تامینی و شرکتهای سهامی خاص. سرمایهگذاران حقوقی حدود 80درصد از حجم معاملات در بورس اوراقبهادار نیویورک (NYSE) را تشکیل میدهند. از آنجاکه سرمایهگذاران حقوقی سرمایهگذاران پیچیدهای درنظر گرفته میشوند که آگاه هستند (و احتمال کمتری دارد که سرمایهگذاریهایی بدون آگاهی انجام دهند) مشمول حمایت کمتری از سمت SEC نسبت به سرمایهگذاران خرد هستند.
حضور این سرمایهگذاران در زمانهای عادی بهطور مثبت بهکارآیی بازار سهام و ایجاد ارزش شرکت کمک میکند. پژوهشها نشان میدهد سرمایهگذاران حقوقی بهرهوری قیمتی را افزایش میدهند و مدیریت شرکتها را بهبود میبخشند، اما نقش این سرمایهگذاران در دوران بحران چگونه است؟ در اصل رویکرد سرمایهگذاری حرفهای سهامداران حقوقی میتواند به ثبات بازارها کمک کند (برای مثال در بحران یازدهم سپتامبر آمریکا، سرمایهگذاران حقوقی موجب ثبات بیشتر بازار شدند.) با این وجود، وقتی سرمایهگذاران حقوقی وارد معاملات مشابهی میشوند و همزمان نسبت بدهی به سرمایه را کاهش میدهند، میتوانند سقوط بازار سهام را تشدید کنند. برای مثال رفتارهای گلهای زیادی از سرمایهگذاران حقوقی در روزهایی که بازار تحرکات بالایی دارد دیده شدهاست. همچنین سیاستهای کاهش نسبت بدهی به سرمایه این سهامداران در زمانهای بحرانی مانند حباب داتکام (Dot-Com) و بحران مالی جهانی دیده شدهاست، اما بحران مالی جهانی سالهای 2008 و 2009 مورد مناسبی برای بررسی واکنش سرمایهگذاران حقوقی در شرایط بحرانی محسوب نمیشود چراکه این بحران در طول زمان و درون نظام مالی اتفاق افتاد و به سرمایهگذاران حقوقی فرصت تغییر در پورتفوی سرمایهگذاریشان را داد. پاندمی کووید-19 یک بلای طبیعی و مخرب جهانی بود که ریشه در تغییرات شرایط اقتصادی و رفتارهای سرمایهگذاران نداشت و درنتیجه نمونه بهتری برای بررسی رفتار سهامداران حقوقی محسوب میشود.
پژوهشها نشان میدهند در اصلاح تاریخی بازار سرمایه آمریکا در سهماهه اول سال2020 به دلیل شیوع پاندمی، سهمهای با سهامداران حقوقی بیشتر افت بالاتری داشتند. مجموعهای از تحقیقات نشان میدهد که سرمایهگذاران حقوقی به دلیل افزایش ناگهانی بازخریدها و برای مقاومکردن پورتفوی خود دربرابر بحران کرونا، دست بهفروش سهمهای موجود در پورتفوی خود با تخفیف بسیار زیاد زدند. این مساله به نوبه خود باعث فروش بالای سایر موسساتی شد که مجبور به کاهش ریسک پورتفوی خود بودند و درنتیجه برداشت سرمایه بیشتری را رقم زد. افت بالای ارزش سهمهایی که بیشتر سهامداران آنها حقوقی هستند تنها مختص بورس آمریکا نبوده و در مقیاس بینالمللی نیز صادق بودهاست. نتایج حاصلاز پژوهشها نشان میدهد که برخی از تصمیمات مدیران پرتفوی برای فروش، به دلیل انحلال اجباری هلدینگهای غیرمرتبط با شرکت بودهاست