عصر بازار- در حالی که بیش از یک سال ازآغاز به کار بازار دارایی فکری گذشته است، این بازار هنوز نتوانسته به کارایی مورد نظر دست پیدا کند. بنابراین مسئولین فرابورس در تصمیمی که به پشتوانه یک سال تجربه بازار دارایی فکری به دست آمده، آیین نامه جدید این بازار را تدوین کرده و برای تصویب به سازمان بورس و اوراق بهادار فرستاده اند. در میزگرد بازار دارایی فکری که به ابتکار «بازار امروز» انجام شد و مشروح آن را در ادامه می خوانید، سید مهدی علم الهدی، معاون پذیرش و ناشران فرابورس، شهریار شهمیری، مدیرعامل کارگزاری سهم آشنا و علی زند وکیلی، دبیر کارگروه بازار دارایی فکری فرابورس به بررسی مختصات آیین نامه جدید بازار دارایی فکری پرداختند و با بیان مشکلات فعلی موجود در این بازار، از عملکرد یکساله این بازار دفاع کردند.
به گزارش پایگاه خبری«عصر بازار»، چرا بورس ایده در برنامه پنجم توسعه به بازار دارایی فکری تبدیل شد؟ چه نیازی به بسط پیدا کردن این بازار بود که تبدیل به بازاری شود که بتواند کالا را هم بپذیرد.
علمالهدی: ابتدا باید بگویم که اکنون کالایی وارد بازار نمیشود، بلکه طرحهای صنعتی و علائم تجاری که از اقسام دارایی فکری هستند میتوانند وارد بازار شوند. معنای تحتالفظی ایده، فکر و نوآوری است که قابلیت ثبت ندارد. بنابراین هر چه اعم از اختراع، طرح صنعتی و یا علامت تجاری و یا گواهیها، ثبت میشود؛ دارایی فکری نام دارد. بنابراین، بورس ایده به بازار دارایی فکری بسط پیدا نکرد بلکه به بازار فکری محدود شد. در واقع مفهوم ایده به صورت صرف در هیچ کجای دنیا قابلیت ثبت ندارد، زیرا نمیتواند احراز مالکیت شود. از سوی دیگر ریسک حقوقی دارد و بورس هم نمیتواند ریسک آن را بپذیرد. به همین دلیل آنچه که ثبت شده است را مورد معامله قرار میدهند. پس باید ایده تبدیل به دارایی فکری میشد. بورس در کشور ما مفهوم ویژهای دارد، در واقع 4 بورس در کشور داریم که تحت نظر این بورسها، بازارهای مختلفی میتوانند ایجاد شوند. این بازارها میتوانند ابزارهای مختلفی نیز داشته باشند. دارایی فکری نیز یک بازار است که در فرابورس ایران تشکیل شده است. از این نظر لفظ بورس نیز صحیح نبود و باید تبدیل به بازار میشد.
بازار دارای فکری فعالیت خود را از خرداد سال 1393 آغاز کرده است، اما تا به حال عملکرد قابل قبولی نزد فعالان بازار سرمایه نداشته و تنها دو طرح آن به فروش رفته است. به نظر شما دلیل عدم استقبال از این بازار چه بوده است؟
علمالهدی: هم اکنون 95 طرح صنعتی، اختراع و برند در فهرست عرضه این بازار وجود دارد. طرحهای صنعتی در اداره کل مالکیت صنعتی ثبت میشوند و به انحصاری بودن آنها اعتبار داده میشود. در تابلوی ما نیز این انحصار فروخته میشود.
اما درباره این تلقی که بازار دارایی فکری پا نگرفته است، نیاز به بررسی دیدگاهها از دو زاویه وجود دارد. اگر انتظار این باشد که در این بازار مانند عرضه اولیه در کسری از ثانیه تمام طرحها به فروش برسد و یا مانند بازار اسناد خزانه با اقبال عمومی در سطح وسیع مواجه شود، تلقی ما اشتباه است. برای روشن شدن این تلقی اشتباه، باید توجه کرد که در دنیا، تجاری سازی چگونه انجام میشود. مهد حقوق مالکیت فکری، اختراعات و تکنولوژی، اقتصاد شفاف و ... آمریکاست. در این کشور طبق آماری که خودشان اعلام میکنند برای این که یک ایده به محصول تبدیل شود، سه سال وقت لازم است. حالا اگر تمام گزینههای مربوط به آمریکا را به داخل بیاوریم، میبینیم که یک تحریم 8 ساله را پشت سر گذاشتهایم، وضعیت دانش و تکنولوژی به اندازه کشورهای جهان توسعهیافته و پیشرفته نیست و بودجه تحقیقاتی درخور توجه نیست.
این طرحها معافیت مالیاتی هم دارند؟
زندوکیلی: نقل و انتقال مالکیت فکری و دارایی فکری طبق قانون دارای معافیت 100 درصدی است.
شهمیری: پررنگ نبودن نقش بودجه تحقیقات یکی از مهمترین مشکلات است. ممیزین مالیاتی بودجه تحقیقاتی را به عنوان هزینه رد می کنند. البته در قانون مالیاتها این مشکل تا حد زیادی رفع شده است.
زندوکیلی: اگر ما انتظار داریم از خرداد 93 تا خرداد 94 علم و تکنولوژی کشور به طور کامل زیر و رو شود، امکانپذیر نیست. باید برویم و پیش فرضهای ذهنی را درست کنیم.
چالش دیگر بازار دارایی فکری این است که آنچه ما میخواستیم، همین است. مسلما علاقه داریم که 2 معامله در سال تبدیل به 4 معامله در سال شود، اما به 1000 معامله نمیرسد و در هدفگذاری این بازار نیز چنین چیزی وجود ندارد.
از طرف دیگر باید توجه کرد که علم و تکنولوژی در کشور متولیان مختلفی دارد و هر کدام از متولیها، استراتژی و دیدگاههای متفاوتی دارند و لزوم هماهنگی این بخشها باعث حرکت آهسته این بازار میشود. دیگر چالش این بازار، مربوط به اختراعاتی است که ثبت میشوند. این اختراعات اغلب مزیت رقابتی ندارند چراکه باید از لحاظ کیفی باید در حد نیاز صنعت بوده و از لحاظ اقتصادی نیز مقرون به صرفه باشند. در واقع گاهی وضعیتی پیش میآید که اختراعی با کیفیت است اما نمونه مشابه آن با قیمت ارزانتر وارد میشود. در این صورت تولید برای صنعتگر توجیه اقتصادی ندارد و بسیاری از اختراعات در عبور از این فیلتر متوقف میشوند.
همچنین در کشور ما فرهنگ حقوق مالکیت فکری ضعیف است. به عبارتی صنعتگر توجیه نیست که باید اختراع بخرد. نبود زبان مشترک بین دو طرف معامله نیز چالش دیگر پیش روی این بازار است. یعنی شخص یا نهادی در این بازار حضور ندارد که هم صنعت را خوب بشناسد و هم با علم و تکنولوژی آشنا باشد و بتواند این دو طرف را پشت یک میز بنشاند. هرچند کارگزاران در حال تلاش هستند، اما تخصص کارگزاران چیز دیگری است.
موضوع مورد بحث دیگر، منفعت مالی حضور در این بازار برای کارگزاران است. اگر قرار است که کارگزاری برای هر طرح چندین ماه وقت بگذارد، با مخترع و صنعتگر و سرمایهگذار مذاکره کند و در نهایت نیز ریسک به نتیجه نرسیدن وجود داشته باشد، بهتر است که کارمزدها برای کارگزاران فعال این بازار جذاب باشد.
بازاریابی برای این طرح ها در کارگزاریها به چه شکل انجام می شود؟
شهمیری: بازار دارایی فکری از زمان آغاز به کار با توجه به جدید بودن، بر اساس یک تجربه عمومی آغاز به کار کرد و بسیاری از مشکلات مربوط به آن در آغاز کار مشخص نبود. کارگزاران هم در این بازار تجربهای نداشتند و از طرف دیگر هم بازار متشکل آزاد برای این محصولات خاص وجود نداشت. در واقع نهادهای عمومی و خصوصی در این بازار به صورت جزیرهای عمل میکردند.
با اتکا به همین شرایط، دو معامله در این بازار انجام شد و مشکلاتی که در زوایای مختلف بازار وجود داشت، در دستورالعمل اولیه کشف شد. این مسایل و مشکلات متولی بازار را بر آن داشت که مطابق با نیاز فعالان بازار، دستورالعمل جدیدی طراحی کند. هرچند این دستورالعمل در کمیته راهبردی بازار دارایی فکری تدوین شده است و نسبت به دستورالعمل نخست تغییرات زیادی دارد. در این دستورالعمل در خصوص بسیاری از مواردی که برای رونق بازار مورد نیاز بود و به پشتوانه قانونی احتیاج داشت، صحبت شده است و تا زمانی که دستورالعمل اجرایی نشود، بازاریابی برای محصولات ارائه شده در این بازار با مشکل مواجه خواهد بود.
بازار دارایی فکری با بازارهای دیگر بورس و فرابورس متفاوت است. وقتی شرکتی میخواهد وارد بازار سرمایه شود، قوانین مدون وجود دارد که تکلیف آنها را در بدو ورود روشن میکند. این شفافیت در مرحله اول نیاز به انعطاف در معاملات این بازار دارد. هماکنون کارمزد بازار دارایی فکری برای کارگزاران از تمام بازارها کمتر و حدود 15 در هزار است. در حالی که در بازارهای مشابه بینالمللی، کارمزد کارگزاران در بازار دارایی فکری 5 تا 10 درصد مد نظر قرار میگیرد، اما در ایران این رقم در حد 15 هزارم است.
به عبارتی در یک معامله یک میلیارد تومانی، فقط 1.5 ملیون تومان به کارگزار تعلق میگیرد. در حالی که به انجام رسیدن چنین معاملههایی به چندین ماه زمان نیاز دارد. اگر یک کارشناس، حداقل دستمزد را بگیرد، حقوق دو ماه او از این کارمزد بیشتر است پس فعالیت در این بازار برای کارگزاران جاذبه مالی ندارد، بلکه با دید متفاوتی وارد این بازار میشوند. در این بازار باید کارمزد برای کارگزار باز باشد زیرا اکنون نهادهایی مانند فن بازار در این بازار حضور دارند که تا 30 درصد کارمزد میگیرند.
نکته دیگر این است که به 130 شرکت کارگزاری و مشاور سرمایه گذاری اجازه داده شد که به معاملات این بازار ورود کنند در حالی که وقتی مخترع میخواهد به این شرکتها رجوع کند، باید دانش فنی در شرکت واسط وجود داشته باشد. به همین دلیل در دستورالعمل جدید شرکتهای واسط نوآوری نیز گنجانده شد که نهاد مالی نیست، بلکه نهاد فنی است. موضوع نهاد واسط نوآوری برای اولین بار پیشنهاد شده است و دلیل پیشنهاد حضور این شرکتها، ورود تخصص فنی، حقوقی و مشاورهای از یک سو و باز شدن حد کارمزد از سوی دیگر بوده است.
در این دستورالعمل چه مقتضیات دیگری گنجانده شده است؟
زندوکیلی: در دستورالعمل فعلی اختراعات، طرحهای صنعتی و علامتهای تجاری میتوانند وارد این بازار شوند. اما در این بازار از سایر داراییهای فکری که نزد نهادهای دیگر ثبت میشوند، محروم بودیم. از این قبیل میتوان به گواهی ثبت بذر و نهال جهاد کشاورزی و یا نرمافزارهای رایانه ای شورای عالی انفورماتیک و آثار ادبی و هنری اشاره کرد که در دستورالعمل جدید راه برای ورود این داراییهای فکری نیز باز شد.
بحث دیگر وجود مراجع ذیصلاح فنی است. در این مراجع، استعلام دارایی که توسط کارگزاری ثبت شده است، از لحاظ اصالت اختراع، عدم واگذاری، عدم ابطال و پرداخت حقالثبت راستیآزمایی میشود. همچنین ارزیابی فنی نیز از پارک فناوری پردیس گرفته میشود که اختراع بر مبنای دانش فنی ایجاد شده باشد. ما اکنون فقط با پارک فناوری پردیس کار میکنیم و البته باید مراجع ذیصلاح دیگری نیز وارد شود. در دستورالعمل جدید قرار است مراجع ذیصلاح، جامعیت بیشتری پیدا کنند که از جمله این نهادها می توان به پارکهای فناوری و ستادهای 13 گانه معاونت علمی اشاره کرد.
شرکتهای واسط نوآوری دقیقا با چه دستورالعملی کار میکنند؟
این بازار به دلیل تخصصی بودن بیش از حد نیاز به نهادی دارد که تخصص کامل برای بازاریابی محصولات ارائه شده داشته باشد. برخی معتقدند که این بازار، تخصصیترین بازار موجود در کشور است. حال اگر نهادهای غیرتخصصی عام وارد شوند، نمیتوان از نتیجهگیری در بازار مطمئن بود. در حالی که افراد و شرکتهایی هماکنون در حال فعالیت هستند که برای پر کردن رزومه و همچنین انتفاع مالی متفاوت از کارگزاری ها این کار را انجام میدهند. واقعیت این است که کارگزار نگاه مادی به این مسئله دارد، زیرا گزینههای زیادی برای کسب سود دارد و اگر گزینهای برای آنها سودآور نباشد، با تردید به آن مینگرند. در حالی که شرکتهای تخصصی به دلایل متعدد از جمله اینکه وابسته به نهادهای علمی و تکنولوژی هستند و یا حالت شبه دولتی دارند، به فعالیت در این حوزههای تخصصی علاقه دارند به همین علت باید یک مجوز نهاد واسط نوآوری برای این افراد فراهم شود. این نهادهای واسط نوآوری از صفر تا صد در مسیر تجاری شدن، همراه دارایی فکری هستند و از نیازسنجی صنعت تا مشاورههای تکنولوژیکی و حقوقی پروژهها را انجام میدهند. ابتدا به دانشگاه میروند و ایده را پیدا میکنند. سپس در پله دوم ثبت داخلی و بعد از آن ثبت بین المللی را انجام میدهند. در مرحله بعد وارد بازار سرمایه میشوند و مجوزهای لازم از وزارت نیرو، وزارت بهداشت و ... را اخذ میکنند. پس از آن به ارزشگذاری پرداخته و بازاریابی برای محصول را انجام میدهند و در این فرآیند با نهادها و صنایع مختلف وارد مذاکره میشوند تا در نهایت بتوانند دارایی را به فروش برسانند.
از سوی دیگر میتوانند این چرخه را به عقب برگردانند و از مقطع نیاز صنعت به اختراع برسند. در دیماه فستیوال دارایی فکری در صنعت لوازم خانگی با همین هدف برگزار شد. اکنون نیز مذاکراتی در حال انجام است و امید میرود که معاملات در این حوزه صورت بگیرد. کارمزد برای این شرکتها احتمالا باز خواهد بود و یا کارمزد توافقی مدنظر قرار میگیرد. البته ممکن است این کارمزد در سقف مشخص سازمان باشد.
همچنین در دستورالعمل جدید حذف تشریفات برای تسریع فعالیتها انجام میشود زیرا ممکن است که مذاکرات مورد نیاز طرفین به زمان بیشتری نیاز داشته باشد. این تجربه از دو معامله اول این بازار به وجود آمد.
اتفاق دیگری که در دستورالعمل جدید رخ داد، این بود که نحوه حراج در این بازار نیز تغییر کرد و حراج انگلیسی و هلندی تحت عنوان حراج یک جانبه و دو جانبه مدنظر قرار گرفته است. روال این حراجها به این صورت است که قیمت پایه تعیین میشود و برای قیمت فروش ممکن است که قیمت بالاتر و یا پایینتر از قیمت پایه باشد. اگر قیمت پایین تر بیاید، حراج هلندی است و اگر بالاتر برود، حراج انگلیسی است.
مخترع یک طرح ارزنده، در صورت ارائه طرح خود به این بازار، چه تسهیلات مادی و معنوی دریافت میکنند؟
زند وکیلی: اولین مزیت این است که این بازار رقابتی، عادلانه و شفاف است. دارایی فکری میتواند خارج از بازار هم معامله شود، اما مزایای عدالت و شفافیت و رسمی بودن را ندارد. اعداد و ارقام تابلوهای بورس قابل مقایسه با بازارهای غیر رسمی نیست و ضمیمه ندارد. علاوه بر اعطای تسهیلات برای افرادی که وارد این بازار میشوند نیز بحث توثیق نزد بانکها برای وام گرفتن و بحث معافیت مالیاتی برای شرکتها به وجود میآید.
پارک فناوری پردیس برای مقدمات کار تا مبلغ 30 میلیون تومان وام پرداخت میکند. معاونت علمی ریاست جمهوری نیز برای طرح های برتر تا سقف 80 درصد طرح و سقف ریالی 500 میلیون تومان وام پرداخت میکند که سود این وامها صفر است.
شهمیری: باز شدن گره عمده این بازار با تصویب دستورالعمل جدید باز میشود. افرادی که محصولی در این بازار عرضه میکنند، دانشمندانی هستند که با مسائل اقتصادی آشنایی کافی ندارند. از سوی دیگر سرمایه گذاران هوشمندی حضور دارند که پول خود را در هر جایی سرمایه گذاری نمیکنند. در نتیجه میتوان گفت که موفقیت بازار دارایی فکری بستگی به تطابق شرایط بازار با نیازهای دارایی فکری دارد. در واقع باید تمام فرمولهای ذهنی بازار سرمایه را کنار بگذاریم و قوانین به صورت باز به وجود بیاید. در بحث مذاکره نیز باید انعطاف ایجاد شود و فرابورس به عنوان بسترساز این بازار به تسریع روند مذاکرات کمک کند.
البته در راستای تسهیل معاملات این بازار، اکنون لزومی برای ارائه طرح کسب و کار وجود ندارد، بلکه باید گزارش معرفی دارایی فکری با اهم نکات مالی ارائه شود. پیش از این، نوشتن طرح اقتصادی الزامی بود اما اکنون این اجبار برداشته شده است. البته اگر کارگزار بداند خریدار مطمئن برای طرح وجود دارد، خودش برای تهیه طرح اقتصادی هزینه میکند تا معامله به سرانجام برسد.
ارزشگذاری در این بازار به چه صورت انجام میشود؟
شهمیری: اصولاً پیچیدهترین نوع ارزشگذاری در فضای مالی، ارزشگذاری در بازار دارایی فکری است. اختراع اولی که ما عرضه کردیم، نوعی دزدگیر بود که در گزارش ارزشگذاری آن وقتی 50 هزار دستگاه فروخته میشد، قیمت محصول 200 میلیون تومان شد، اما وقتی به 100 هزار دستگاه افزایش یافت، قیمت به 500 میلیون تومان رسید. طرح اقتصادی برای این دارایی بر اساس 50 میلیون تومان نوشته شد، اما مشاهده شد که با افزایش 3 برابری حجم ، قیمت رشد میکند. در این فرآیند هیچ کس به جز خریدار نمیتواند متوجه شود که یک دارایی چه ارزشی دارد.
با این توصیفات میتوان گفت که بهترین روش برای ارزشگذاری، روش حراج است؟
شهمیری: روش حراج هنگامی میتواند مثمرثمر باشد که دو متقاضی برای محصول وجود داشته باشد. در این صورت میتوان تصمیم گرفت که حراج هلندی باشد یا انگلیسی. به عنوان مثال وقتی برند یک رستوران میخواهد در بازار عرضه شود و فروشنده تصمیم دارد که فقط دو شعبه واگذار کند، میتوان از روش حراج استفاده کرد. اما در مورد عرضه اختراع نمیتوان از این روش استفاده کرد و یا اینکه برای یک طرح ممکن است دو پیشنهاد 500 میلیون تومانی و یک میلیارد تومانی وجود داشته باشد، اما فروشنده طرح را به خریدار 500 میلیونی بفروشد که به طور کامل واگذار نکند، بلکه برای مثال 80 درصد از طرح را واگذار کند. زیرا ممکن است که خریدار یک میلیارد تومانی کل طرح را از بین ببرد. در مجموع می توان نتیجه گرفت که قیمت، تنها عامل موثر در فروش نیست.
گفتید کسی که صاحب دارایی فکری است، می تواند تمام طرح را واگذار نکند. در این صورت تصمیم گیرنده برای فروش کامل یا ناقص، دارنده دارای فکری است ؟
شهمیری: توافقات بر اساس مذاکرات انجام میشود. در مذاکرات مشخص میشود که وکالتنامه چطور تنظیم شود. حال اگر پس از دو سال در این معامله برای طرفین مشکلی به وجود بیاید، فرابورس مسئول نیست. فرابورس بر اساس تفاهماتی که بین خریدار و فروشنده تحقق یافته، ناظر معامله بوده و وظایف خود را انجام داده است.
البته در دستورالعمل جدید دیده شده است که دارایی به صورت کامل واگذار شود و یا بخشی از آن به فروشنده تعلق بگیرد. حالت دیگر این است که معامله بر اساس زمان و تعداد انجام شود. به طور مثال فروشنده مشخص میکند که این دارایی تا تولید 10 هزار محصول یا به مدت 5 سال واگذار شود. این کارکردها برای داراییهایی مانند فرمولهای دارویی کاربرد زیادی دارد.
زندوکیلی: در دستورالعمل جدید، 4 مدل برای واگذاری دارایی در نظر گرفته شده است. حراج، مذاکره، ثبت توافقی و تامین مالی جمعی. در شیوه حراج، چند مدل یعنی حراج یک جانبه، دو جانبه و حراج حضوری پیشبینی شده که حراج حضوری، راهکار مناسبی برای فروش آثار هنری وادبی از قبیل تابلوهای نقاشی و فرش و ... است. سایر مدلها نیز برای هرکس به فراخور نیاز کاربرد دارد. احتمالاً بیشترین استقبال از فرآیند مذاکره خواهد شد. فرآیند تامین مالی جمعی نیز شیوه جدیدی است که برای سرمایهگذاری ایدهها استفاده میشود. درصورت تصویب این روش، دستورالعمل جدیدی نوشته خواهد شد.
در خصوص روشهای معاملهای که اکنون وجود دارد، یکی فروش قطعی است که مانند دو معامله انجام شده در بازار دارایی فکری، فرد دارایی خود را به طور کامل به دیگری واگذار میکند. روش دیگر مشارکت است که طبق آن، دو طرف معامله طبق مقتضیات و منافع خود بخشی از سهام را واگذار میکنند و بخشی را نگه میدارند. مدل بعدی به این صورت است که مالکیت حفظ میشود و فقط منافع آن واگذار میشود. حال این واگذاری میتواند به صورت زمانبندی شده و یا توافق بر اساس تعداد تولید باشد. توصیه ما به استفاده از این روش است اما در ایران کمتر از این روش استفاده میشود. این مدل، مدل خوبی است، زیرا مخترع، فعالیت تجاری خود را انجام میدهد و خط تولید خود را در یک منطقه جغرافیایی دیگر واگذار میکند.
علمالهدی: در کشور ما در رابطه با علم و تکنولوژی و تجاریسازی، همیشه طرف عرضه تقویت شده است اما برای تقویت تقاضا کاری انجام نشده است. یکی از راههای تقویت این بازار حمایت برای ایجاد تناسب است. در این راستا معاونت علمی و فناوری، وزارت علوم و وزارتخانههای مختلف باید نگاه ویژهای به تقاضا داشته باشند.
اکنون در دنیا در رابطه با تجاریسازی روشهای مختلفی وجود دارد. یکی از آنها، تجاری سازی از طریق شتابدهندهها است که به مخترعین، خدمات و امکانات ارائه میکنند. نهاد دیگر، مراکز رشد هستند که در دانشگاهها و مراکز مهم علمی و آموزشی مستقر هستند. نهاد دیگر پارکهای علم و فناوری هستند که زیربنای مناسب و تجهیزات فراوانی برای توسعه تجاریسازی داراییهای فکری دارند.
یکی از حلقهها در تجاریسازی بازار دارایی فکری است. برخی از طرحهای این بازار هنوز به بلوغ کافی نرسیدهاند.. برای اینکه تکنولوژی آمادگی پذیرش توسط صنعت را داشته باشد، باید اقدامات دیگری از جمله استفاده از شتاب دهندهها انجام شود. برای انجام سرمایهگذاری راههای مختلفی وجود دارد که یکی از آنها بهکار گیری "فرشتگان سرمایه گذاری" است. این سرمایه گذاران، افراد ثروتمند و فعال در حوزههای خاصی هستند که یک مخترع یا طرح را انتخاب میکنند و ریسک خرید و تولید آن را میپذیرند. مدل دیگر سرمایهگذاری خطرپذیر یا جسورانه است. این سرمایه گذاریها در یک سازو کار رسمی و به این صورت انجام میشود که طرح در شرکت یا صندوق غربالگری میشود، سپس آن صندوق یا شرکت در چند طرح سرمایهگذاری میکند تا یکی از آنها به بلوغ برسد و بتواند ریسک سایر پروژهها را بپوشاند. البته مردم نمیتوانند وارد این صندوقها شوند، زیرا ریسک بالایی دارد.
روش تامین مالی جمعی چگونه است؟
زندوکیلی: روش تامین مالی جمعی، یعنی طرح یا اختراع معرفی میشود و هرکس با توجه به علاقه، توان مالی یا اعتمادی که برایش ایجاد شده است، به دارایی معرفی شده کمک میکند. پیشبینیها حاکی از این است که در سال 2016، استفاده از این روش متداولتر از صندوقهای جسورانه باشد.
هنگامی که این دستورالعمل با انواع روشهای حراج وارد بازار دارایی فکری شود و حلقههای تجاریسازی کامل شود، یعنی انواع روشهای تامین مالی کاربردی شده و بازار هدف برای شرکتهای کوچک و متوسط شکل میگیرد. همان طور که میدانید، غایت تمام این تجاریسازیها، واگذاری یا همان عرضه اولیه است. بر همین اساس باید بازار هدفی برای محصولات این بازار وجود داشته باشد.
نهادهای حاکمیتی و دولتی نیز باید نقش خود را به درستی ایفا کنند، زیرا این کار به حمایت کامل دولت نیاز دارد. اگر دولت از لحاظ مالی، معنوی و تسهیلاتی کمکهای خود را انجام دهد، نشان میدهد که در بازار دارایی فکری هنوز شکستی ایجاد نشده است.
علم الهدی: اکنون اساسنامه صندوقهای جسورانه در هیات مدیره سازمان بورس تصویب شده و به زودی آغاز به کار میکنند. این صندوقها در طرف عرضه و تقاضا نقش مکمل دارند. امید میرود که با وجود صندوقهای جسورانه، بازار دارایی فکری منسجمتر عمل کند؛ البته در خصوص ساز و کار اجرایی آن هنوز تصمیمگیری نشده است، اما پیشنهادات به سازمان رفته و باید مصوب شود.
شهمیری: اساسنامه صندوقهای جسورانه تصویب شده و امیدنامه باید بر اساس مقتضیات صندوق شکل می گیرد.
گفته شد که در دستورالعمل جدید، شرایط برای حضور آثار ادبی و هنری در بازار دارایی فکری هم فراهم شده است. اکنون در بازار این محصولات، دلالی مشهود است. ورود داراییهای ادبی و هنری به این بازار، چقدر از دلالی آثار در این حوزه میکاهد؟ البته ابتدا بگویید که دلالی در این بازار را مثبت میدانید یا منفی؟
علم الهدی: ورود داراییهای فکری ادبی و هنری به فرابورس، تغییر معناداری در بازار این محصولات ایجاد نمیکند. صرفا داراییهای ادبی و هنری مانند اختراعات و سایر داراییها وارد بازار میشوند و با شیوههای حراج به فروش میرسند. در خصوص دلالی هم اگر شفافیت رعایت شود، مثبت است. زیرا این افراد، بازارساز و بازارگردان هستند. به نظر میرسد که در بحث دارایی فکری، این موضوع منفی نباشد. البته اگر ساز و کار به گونهای باشد که رانت برای کسی ایجاد نشود.
پیشبینی شما از آینده میان مدت و بلند مدت این بازار چیست؟
علم الهدی: ما نسبت به رشد این بازار خوشبین هستیم و با توجه به برایند فعالیت بازار در این مدت، به تغییر وضعیت آن فکر کردهایم ضمن اینکه معتقدیم، فرآیند تجاریسازی سخت و پیچیده است. البته نباید انتظار داشته باشیم که این بازار گردش بالایی داشته باشد، اما تمام تلاش فعالان بازار این است که فرآیند عرضه و تقاضا به سمت رونق حرکت کند. به احتمال زیاد تا 6 ماه آینده این تغییرات به سمت عملیاتی شدن پیش میرود و در آن زمان میتوانیم بیشتر در مورد آن صحبت کنیم.