عصر خودرو

علی سنگینیان در گفت‌وگو با بازار امروز

تنها ۳۹ درصد فعالان بازار از وجود شرکت‌های تأمین‌‌سرمایه آگاهی دارند

عصر بازار- صنعت جوان تامین سرمایه در ایران چند سالی است که دارد، کم‌کم راه خود را در تامین مالی شرکت‌ها در اقتصاد بانک محور کشور پیدا می‌کند. این در حالی است که همچنان شناخت چندانی از این شرکت‌ها حتی در میان مدیران مالی رده بالا نیز وجود ندارد. در عین حال مشکلات زیادی بر سرراه این شرکت‌ها قرار دارد که سبب شده ابزارهای چندانی برای تامین مالی قرار نداشته باشد. این در حالی است که کشورهای توسعه‌یافته دنیا سال‌هاست از شرکت‌ها یا بانک‌های تامین سرمایه بهره می‌برند و از انواع ابزار متنوع برای جذب مشتریان استفاده می‌کنند.

تنها ۳۹ درصد فعالان بازار از وجود شرکت‌های تأمین‌‌سرمایه آگاهی دارند
نسخه قابل چاپ
جمعه ۲۵ دی ۱۳۹۴ - ۱۵:۱۶:۰۰

    به گزارش پایگاه خبری «عصر بازار»، در همین راستا و در خصوص مسائل یادشده با علی سنگینیان مدیرعامل شرکت تامین‌سرمایه امین به گفت‌وگو پرداختیم.

    در حال حاضر صنعت تأمین ‌سرمایه در ایران چه وضعیتی دارد؟
    صنعت تأمین‌سرمایه یا بانکداری سرمایه‌گذاری به‌عنوان یک نهاد واسط مالی وظیفه هدایت منابع دارندگان وجوه مازاد را به بخش‌های مولد صنعتی و اقتصادی برعهده دارد. در سال 1387 مجوز تأسیس نخستین تأمین‌سرمایه توسط سازمان بورس و اوراق‌بهادار صادر شد. به این ترتیب تاکنون 9 شرکت تأمین‌سرمایه در کشور مشغول فعالیت هستند و خدماتی مانند تعهد پذیره‌نویسی، مشاوره عرضه و پذیرش، بازارگردانی اوراق بهادار، ارزش‌گذاری، مدیریت دارایی‌ها و مشاوره سرمایه‌گذاری را ارائه می‌دهند. وضعیت کنونی صنعت تأمین‌سرمایه در کشور را می‌توان از دو جنبه بررسی کرد؛ نخست وضعیت و جایگاه این صنعت در کل اقتصاد کشور و سپس شرایط داخلی صنعت مربوطه است. از دیدگاه کلان، رشد و رونق تأمین‌سرمایه‌ها به‌عنوان یکی از ارکان اصلی بازار سرمایه منوط به رونق این بازار است و در مورد وضعیت فعلی این صنعت نمی‌توان بدون ‌ارزیابی جایگاه بازار سرمایه قضاوت کرد.
    اگر نگاهی جزئی‌تر داشته باشیم و صرفاً شرایط داخلی این صنعت را مدنظر قرار دهیم، به‌عقیده من صنعت تأمین‌سرمایه‌ها در کشور در مرحله‌ای بین معرفی و رشد در چرخه عمر خود قرار دارد. با توجه به عدم‌شناخت کافی شرکت‌ها و بنگاه‌های اقتصادی کشور از ماهیت و خدمات قابل‌ارائه توسط این نوع از نهادهای مالی، تأمین‌سرمایه‌ها تلاش می‌کنند با بازاریابی و تبلیغات بیشتر، سطح آگاهی بازار هدف را نسبت به خدمات خود ارتقا دهند. از طرف دیگر، با ورود رقبای جدید به عرصه فعالیت بانکداری سرمایه‌گذاری طی سال‌های اخیر، سطح رقابت در میان تأمین‌سرمایه‌ها افزایش یافته است.
    سهم ‌بازار این صنعت از کل تأمین مالی کشور چقدر است؟
    آنچه مسلم است بازار سرمایه کشور همواره با رقیب کهنه‌کار خود یعنی نظام بانکی دست‌وپنجه نرم می‌کند و باوجود آغاز فعالیت تأمین‌سرمایه‌ها و برنامه‌ریزی‌ها و سیاست‌گذاری‌های انجام‌شده توسط مسئولان طی چند سال اخیر، همچنان این بخش از نظام مالی کشور در مقایسه با نظام بانکی از سهم به‌مراتب پایین‌تری در حوزه تأمین مالی برخوردار است. در حقیقت باید اذعان کرد که در بازار مالی ایران، اصلی‌ترین تأمین‌کننده منابع مالی، همچنان بانک‌ها هستند.
    بر اساس آخرین آمار انتشاریافته توسط سازمان بورس و اوراق بهادار در سال 1392، همچنان بیش از 74 درصد تأمین مالی از طریق نظام بانکی انجام شده و سهم بازار سرمایه از این میان فقط 20 درصد بوده است. از کل حجم تأمین مالی انجام‌شده از سال 1386 تا انتهای سال 1392 که رقمی بالغ بر 533 هزار میلیارد تومان است، سهم شبکه بانکی با رقم 381 هزار میلیارد تومان، حدود 72 درصد و سهم بازار سرمایه با رقم 71 هزار میلیارد تومان حدود 13 درصد بوده است (آمار سال 1393 منتشر نشده است). مجموع اوراق منتشرشده در بازار سرمایه با افزایش حدود 11 برابر از رقم حدود 22 هزارمیلیارد ریال در سال 86 به رقم حدود 260 هزارمیلیارد ریال در سال 92 افزایش پیدا کرده است، درحالی‌که حدود 93 درصد از کل حجم تأمین مالی انجام‌شده در بازار سرمایه در سال 92 مربوط به افزایش سرمایه بنگاه‌های بزرگ و فقط حدود کمتر از 7 درصد از آن به اوراق بدهی شرکتی اختصاص داشته است که تأمین‌سرمایه‌ها، تعهد پذیره‌نویسی این اوراق را برعهده گرفته‌اند.
    در چند سال گذشته به چه میزان پیشرفت حاصل شده است؟
    البته این نکته را متذکر شوم که نباید حجم اندک این آمارها را ملاک ارزیابی عملکرد تأمین‌سرمایه‌ها قرار داد. اگرچه به‌دلیل عمق اندک بازار مالی، سهم تأمین‌سرمایه در تأمین مالی ناچیز است، اما عملکرد تأمین‌سرمایه‌ها در هشت سال گذشته قابل‌دفاع است. تلاش همین تأمین‌سرمایه‌ها باعث شکل‌گیری بازار بدهی در کشور شد و انتظار می‌رود تداوم تلاش این نهادهای مالی در راستای بهبود بازار سرمایه به تکمیل این چرخه رشد و رونق صنعت تأمین‌سرمایه‌ بیانجامد.
    مهمترین مشکلات این صنعت را در چه می‌بینید؟
    یکی از معضلات تأمین‌سرمایه‌ها، سرمایه محدود آنهاست که در حال حاضر حدود 200 میلیارد تومان است. به این ترتیب سطح توانگری مالی این نهادهای مالی نقش به‌سزایی در مطلوبیت عملکرد آنها دارد. همچنین مشکلات دیگری مانند روش‌های ناصحیح معاملات و بازارگردانی که عموماً از نظام بانکی کشور الگوبرداری شده است و در آن تضمین بازخرید به قیمت اسمی در نظر گرفته می‌شود نیز گریبان‌گیر تأمین‌سرمایه‌هاست. به این ترتیب امیدواریم با همکاری بیشتر بانک مرکزی با بازار سرمایه در مورد تأمین مالی شرکت‌ها و حذف برخی از نرخ‌گذاری‌ها و افزایش آزادی‌عمل در این بازار شاهد بهبود عملکرد تأمین‌سرمایه‌ها باشیم.
    در کشورهای توسعه‌یافته دنیا نحوه فعالیت تأمین‌سرمایه‌ها چگونه است و چه تفاوتی با ایران دارد؟
    امروزه بانک‌های سرمایه‌گذاری در کشورهای پیشرفته به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین نهادهای مالی واسط نقش مهمی را در ارائه انواع خدمات مالی به شرکت‌ها برعهده دارند. در دنیا بیش از 100 بانک سرمایه‌گذاری وجود دارد که آمریکا بیشترین سهم را از نظر تعداد به خود اختصاص داده است.
    همچنین ساختار قانونی بانک‌های سرمایه‌گذاری در دنیا با توجه به مقررات و شرایط اقتصادی حاکم در چهار ساختار کلی بانک‌های همه‌جانبه یا فراگیر (Universal Banking)، مستقل (Separate Banking)، هلدینگ (Bank Holding) و فرعی (Subsidiary Bank) تعریف می‌شوند. در ساختار بانک‌های همه‌جانبه یا فراگیر، سیستم بانکی هم‌زمان با هم هر دو نوع خدمات بانکداری تجاری و سرمایه‌گذاری را ارائه می‌دهد که این ساختار بیشتر در کشورهای اروپایی کاربرد دارد. در ساختار بانکداری مستقل، خدمات بانکداری سرمایه‌گذاری و تجاری کاملاً از هم مجزا هستند. تجربه استفاده از این ساختار به دهه 70 در بریتانیا، طی سال‌های 1929 تا 1933 پس از تصویب قانون گلاس- استیگال در آمریکا و پس از جنگ جهانی دوم تا سال 1998 در ژاپن بازمی‌گردد. بانک هلدینگ یک بانک تجاری و یک شرکت سرمایه‌گذاری را که تحت نام‌های تجاری مجزا مشغول به فعالیت هستند، با درنظر گرفتن یک رابطه فرعی بین آنها کنترل می‌کند. بانک‌های هلدینگ در آمریکا با استقبال شدیدی مواجه شدند. در ساختار بانکداری فرعی یک بانکی که به‌طور صرف خدمات بانکی تجاری را انجام‌ می‌دهد، یک شرکت فرعی را که وظیفه ارائه خدمات بانکداری سرمایه‌گذاری را برعهده دارد، کنترل می‌کند. این ساختار از بانکداری در دانمارک و هلند کاربرد داشته است.
    مقایسه درآمدهای حاصل از 10 بانک سرمایه‌گذاری برتر دنیا نشان می‌دهد که به‌طور میانگین حدود 48 درصد از درآمد این شرکت‌ها از محل انتشار اوراق بدهی، 27 درصد از محل انتشار اوراق سرمایه‌ای و 24 درصد از محل انجام فعالیت‌های ادغام ‌وتملیک است. در بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته، بازارهای سرمایه نقش تأمین مالی بنگاه‌ها و پروژه‌‌های بزرگ را در افق بلندمدت ایفا می‌کنند و شبکه بانکی بر تأمین سرمایه در گردش شرکت‌های کوچک‌ و متوسط و تأمین مالی اشخاص متمرکز است که متاسفانه در کشور ما اصلاً به این مقوله توجه کافی نمی‌شود. ضمنا همانطورکه اشاره کردم، امروزه بانک‌های سرمایه‌گذاری دنیا به سمت فعالیت‌های ادغام و تملیک گرایش یافته‌اند، درحالی‌که تأمین‌سرمایه‌های ما در حال برداشتن گام‌های نخستین برای ارائه این خدمات هستند.
    دلیل تنوع اندک ابزارهای تأمین مالی در ایران چیست و چه راهکاری برای بهبود آن پیشنهاد می‌کنید؟
    نقش اصلی تأمین‌سرمایه‌ها در توسعه بازار سرمایه ارتباط مستقیمی با توانایی این شرکت‌ها در طراحی و معرفی ابزارهای مالی جدید دارد که متأسفانه بازار سرمایه کشور ما نه‌تنها در مقایسه با بورس‌های مطرح دنیا بلکه از بسیاری از بورس‌های کشورهای منطقه نیز از تنوع ابزاری به‌مراتب پایین‌تری برخوردار است. در ایران ابزارهایی مانند سهام عادی، صندوق‌ها و صکوک وجود دارد، درحالی‌که در دنیا بیش از 100 نوع اوراق قرضه، صندوق‌ها با ساختارهای متعدد و 12 نوع از انواع صکوک در بازارهای مالی اسلامی و غیراسلامی معرفی شده است. دلیل عدم‌تنوع محصولات در حوزه تأمین مالی بازار سرمایه کشور را می‌توان به عوامل اقتصادی و فرهنگی نسبت داد.
    عدم‌آگاهی و دانش کافی نسبت به ابزارهای متنوع موجود در دنیا و کاربردهای آنها باعث شده است تا همواره بازار سرمایه کشور با یک وقفه زمانی قابل‌توجه با ابزارهای جدید مطرح‌شده در دنیا و تجربیات آنها که بعضاً نیاز بازار سرمایه ما را در مقاطعی از زمان برآورده می‌کند، آگاهی یابد. عمق اندک بازار سرمایه و عدم‌اطمینان نسبت به اقبال و تمایل بازار به ابزارهای جدید، دخالت سازمان بورس در طراحی ابزارهای جدید، طولانی‌بودن فرآیند طراحی ابزارهای جدید و کسب مجوزهای لازم در بازار سرمایه و تعدد ارکان درگیر در فرآیند انتشار اوراق، وجود شبهات و ممنوعیت‌های دینی در مورد ابزارها و نوپابودن و عدم‌تجربه کافی بازار تأمین مالی در بازار سرمایه همگی از جمله عوامل اثرگذار در عدم‌ وجود انگیزه برای معرفی ابزارهای جدید در بازار سرمایه کشور محسوب می‌شوند. ترویج فرهنگ سرمایه‌گذاری که به اشتباه خود به آن دامن زده‌ایم و همواره سعی کرده‌ایم ریسک نکول را از ابزارهای تأمین مالی‌مان به‌طور کامل حذف کنیم منجر به کاهش رقابت و انگیزه نهادهای مالی در راستای ارائه ابزارهای متنوع به لحاظ ریسک و بازدهی شده است. یکی از موضوعات دیگری که انگیزه لازم برای کندوکاو و تلاش در راستای معرفی ابزارهای جدید را از نهادهای مالی به‌ویژه تأمین‌سرمایه‌ها سلب می‌کند، عدم‌توجه به بحث مالکیت معنوی نهاد پیشگام در معرفی این ابزارها است.
    ایجاد تنوع قابل‌قبول در محصولات مالی موجود در بازارهای مالی و تنوع‌بخشی به اوراق‌بهادار غیرسهامی بر اساس ریسک و بازده متفاوت می­تواند، تا حد زیادی از هجوم سرمایه­های سرگردان به بازارهای موازی در مقاطع مختلف جلوگیری کند و باعث مشارکت طیف گسترده‌تری از سرمایه‌گذاران بالقوه با درجات ریسک‌پذیری متفاوت شود که این به نوبه خود فرصت مشارکت فعال‌تر مصرف‌کنندگان در چرخه اقتصاد و به‌تبع آن کمک به تعادل عرضه و تقاضا در اقتصاد را به دنبال دارد.
    ازاین‌رو باید به دنبال راهکارهای مناسب برای حل این مشکل اساسی در بازار مالی کشور باشیم. تنوع‌بخشی و توسعه ابزارهای نوین تأمین مالی در کشور در گروی برقراری ارتباط مؤثر با فعالان بازارهای سرمایه معتبر دنیا در انتقال دانش فنی مفید، ارتقای سطح علمی نسبت به سازوکار ابزارهای موجود در دنیا، کاهش زمان‌بری و پیچیدگی اخذ مجوز‌های لازم برای ارائه ابزارهای جدید، تبلیغ و معرفی سازوکار ابزارهای جدید، واگذاری مسئولیت طراحی برخی از ابزارها به نهادهای واسط‌ مالی و پرهیز از مداخله غیرضروری در جزئیات ابزارها، پشتیبانی حقوقی و قانونی بیشتر از نهادهای مالی به‌ویژه صنعت تأمین‌سرمایه در کشور و درنظرگرفتن مشوق‌هایی برای معرفی ابزارهای جدید و راه‌اندازی موسسات رتبه‌بندی اعتباری به‌منظور قیمت‌گذاری مناسب و عادلانه اوراق بدهی براساس ریسک‌های واقعی ناشر است.
    ضعف دیگری که در حوزه تامین مالی احساس می‌شود، حوزه آموزش است. در این مورد چه باید کرد؟
    فقدان تجربه و دانش فنی لازم در حوزه تأمین مالی در بازار سرمایه از یک سو و عدم وجود انگیزه کافی برای سرمایه‌گذاری در دارایی‌های مالی که ریشه در فرهنگ سرمایه‌گذاری کشور دارد از سوی دیگر، منجر به ناشناخته‌ماندن فرصت‌های تأمین مالی بسیاری از فعالان اقتصادی کشور و همچنین کمبود نیروی انسانی متخصص و حرفه‌ای شده است.
    همچنین باوجود تلاش‌هایی که مسئولان بازار سرمایه برای آشنایی این فعالان اقتصادی از کارکرد ابزارهای تأمین مالی و فرهنگ‌سازی استفاده از این ابزارها انجام می‌دهند، هنوز تعداد قابل‌توجهی از شرکت‌ها و متقاضیان خدمات مالی در کشور با ادبیات تأمین مالی از طریق بورس بیگانه هستند. نتایج تحقیقی که توسط شرکت تأمین‌سرمایه امین در سال 1393 از 74 نفر از مدیران مالی، سرمایه‌گذاری شرکت‌های بورسی، بانک‌ها، کارگزاری‌ها، بیمه‌ها و دانشجویان دکتری مالی، اقتصاد و بازرگانی درباره سنجش سطح آگاهی‌شان از برند امین و شناخت تأمین‌سرمایه‌ها انجام شد، نشان می‌دهد 39 درصد از پرسش‌شوندگان از وجود شرکت‌هایی به نام تأمین‌سرمایه و خدمات آنها آگاهی نداشتند، 41 درصد آگاهی کم (خیلی کم)، 14 درصد آشنایی متوسط و فقط 8 درصد آشنایی زیاد با تأمین‌سرمایه‌ها داشتند. نکته حائزاهمیت جامعه آماری این تحقیق این است که اتفاقاً از میان افرادی انتخاب شده است که با توجه به ارتباط زیادشان با بازار سرمایه انتظار می‌رفت درصد بالایی از آنها با تأمین‌سرمایه‌ها و خدماتشان آشنایی متوسط یا زیادی داشته باشند و بدون‌شک تعمیم نتایج این تحقیق به بخش گسترده‌تری از اقتصاد کشور آمارهای به‌مراتب پایین‌تری را نسبت به سطح آگاهی از خدمات تأمین‌سرمایه‌ها و ابزارهای تأمین مالی موجود در بازار سرمایه کشور نشان خواهد داد.
    بر اساس تئوری دفاع ادراکی که عنوان می‌کند افراد، وضعیت‌های مبهم و تهدیدکننده را نادیده می‌گیرند و در مقابل آنها مقاومت می‌کنند و با توجه به ترس، تردید و اطلاعات اندکی که مدیران عالی، مالی و سرمایه‌گذاری سازمان‌ها درباره خدمات تأمین مالی در بازار سرمایه‌ دارند، این مدیران بسیاری از گزینه‌های جدید تأمین مالی و سرمایه‌گذاری را نادیده می‌گیرند. ازاین‌رو، باید تلاش کرد تا ضمن فرهنگ‌سازی و آموزش در جهت ارتقای سطح آگاهی و شناخت جامعه اقتصادی نسبت به خدمات شرکت‌های حوزه تأمین مالی به تدوین برنامه‌های مدون و هدفمند در راستای بازاریابی و معرفی این خدمات پرداخت. بدون‌شک انتقال چنین دانشی به فعالان اقتصادی در گروی کارآمدی و تخصص نیروی انسانی فعال در بازار سرمایه است. تربیت نیروهای متخصص و حاذق نیازمند ارتقای سطح کیفی آموزش در سطح دانشگاه‌ها، تطبیق سرفصل‌های دورس با متون استاندارد و کاربردی دنیا، به‌روزرسانی منابع و تمرکز بر تخصص‌ و رشته‌های مرتبط است. حضور در همایش‌ها، برگزاری جلسات و ارتباط مستمر با فعالان حوزه تأمین مالی معتبر دنیا نیز به انتقال دانش فنی و تخصصی مربوطه کمک می‌کند.

     

    جهت دریافت آخرین اخبار از طریق تلگرام به کانال اختصاصی عصربازار ( https://telegram.me/asrebazar ) بپیوندید. برای دریافت آخرین نسخه از نرم افزار تلگرام اینجا را کلیک کنید.

    برچسب ها