عصر خودرو

نفت بلای جان اقتصادهای در حال توسعه

نروژ نمونه بهره برداری موفق از طلای سیاه

عصر بازار- در نگاهی کلی به منابع زیرزمینی، می ‌توان به اهمیت نفت خام از جنبه ‌های مختلف پی ‌برد؛ طلای سیاه نقش به ‌سزایی در توسعه و پیشرفت کشورهای مختلف دارد. هرچند این نقش در دوره ‌های گذشته و در دهه ‌های قبل پررنگ‌تر بوده است، اما در حال‌حاضر نیز نقش بسیار حساسی در اقتصاد جهانی ایفا می کند.

نروژ نمونه بهره برداری موفق از طلای سیاه
نسخه قابل چاپ
چهارشنبه ۰۷ آذر ۱۳۹۷ - ۱۳:۰۲:۰۰

    به گزارش پایگاه خبری «عصر بازار» ، این نقش به گونه‌ای است که با نزولی شدن یا صعودی شدن قیمت نفت‌ خام در جهان، شاهد بر هم خوردن تعادل بسیاری از بازارها از جمله بازارهای مالی هستیم. البته دلیل چنین واکنش هایی، ابعاد گسترده مصرف نفت خام و وابستگی صنایع مختلف و حیاتی به طلای سیاه است. اولین نگاه مربوط به کشورهایی است که فاقد منابع نفت خام هستند و نگاه دوم به کشورهایی باز می گردد که دارای منابع عظیم نفتی هستند؛ ایران نیز در زمره کشورهای دسته دوم قرار می گیرد.
    در بررسی کشورهای دسته اول که فاقد منابع زیرزمینی نفت خام هستند، باید به این نکته توجه کرد که این کشورها معمولا در نقش خریدار نفت خام ظاهر می شوند. عموما بخش های مختلف، از جمله شرکت های تجاری یا حتی کشورها، زمانی که بابت خرید کالایی، هزینه پرداخت می کنند، حداکثر تلاش خود را می کنند که کالای خریداری شده به بهترین شکل ممکن و با حداکثر کارآیی مصرف شود. این قانون در مورد نفت خام نیز صادق است. به بیان دیگر، کشورهای خریدار نفت خام سعی دارند تا نفت خام خریداری شده را در صنایعی به مصرف برسانند که حداکثر کارآیی را داشته و بیشترین بازدهی و ارزش افزوده را نصیب کشور یا شرکت کند. نکته بعدی، تمایل این کشورها به کاهش قیمت نفت خام است. به هر حال هر خریداری تمایل دارد تا خرید خود را در پایین ترین قیمت ممکن انجام دهد. بنابراین، اجماع کشورهای خریدار نفت بر این نکته متمرکز است که قیمت نفت تا جایی که امکان دارد، کاهش یابد. همین دو نکته منجر می شود تا کارآیی و بهره وری شرکت های خریدار نفت تا حد قابل ملاحظه ای بالا باشد.
    اما در مقابل، کشورهایی قرار دارند که دارای منابع عظیم نفتی بوده و سال ها است که از این منابع به صورت گسترده استفاده می کنند. به هر حال شکی نیست که منابع زیرزمینی از جمله موهبت های خدادادی است، اما این نعمات باید درست و به صورت منطقی مورد بهره برداری قرار بگیرد. در این بخش به این نکته خواهیم پرداخت که چگونه منابع عظیم زیرزمینی که نعمت خدادادی است، منجر به عقب ماندن و عدم ایجاد پویایی اقتصادی در سطح کلان و خرد جامعه و اقتصاد می شود.
    اگر نگاهی اجمالی به وضعیت کشورهای تولیدکننده نفت خام داشته باشیم، مشاهده می کنیم که بخش بزرگی از این کشورها که بیش از 80 درصد جامعه آماری کشورهای دارای منابع عظیم زیرزمینی نفت خام، جزو کشورهای در حال توسعه هستند. پس می توان نتیجه گرفت که این نعمت خدادادی مشخصه ای دارد که همین مشخصه منجر به عقب افتادن صاحبان منابع از توسعه اقتصادی می شود. بارها و بارها عبارت Conflict of interest به گوش ما خورده است؛ اما تفسیر این عبارت که معنای تحت لفظی آن تضاد منافع است. منابع زیرزمینی عظیمی در قالب نفت خام و گاز طبیعی در اختیار برخی از کشورها قرار گرفته است.
    این منابع در اصل منابع عظیم پول است که به کشور اعطا شده است. حال کشورهای دارای منابع عظیم پول، دو راه پیش رو دارند؛ یا منابع مالی عظیمی که در قالب نفت خام در دسترسشان قرار گرفته است را به عنوان هزینه جاری مصرف کنند یا عواید حاصل از فروش منابع نفت خام و گاز طبیعی را سرمایه گذاری کرده تا هم موجب شکوفایی اقتصادی شود و هم سهم نسل های آینده از این منابع محفوظ بماند. روش اول که ساده ترین، کم زحمت ترین روش استفاده از منابع نفت خام و گاز طبیعی است. چرا که منابع طبیعی که ثروت ملی است استخراج شده و در مسیر هزینه های جاری کشور هزینه می شود.
    از یک دیدگاه، این فرآیند می تواند توسط هر تیمی که ابتدایی ترین مسایل اقتصادی را می داند، انجام پذیرد. هزینه کردن عواید حاصل از منابع طبیعی، آن هم به صورت جاری کاری بسیار ساده است که نیاز به هیچ گونه مدیریت پیچیده ای ندارد. برای کشوری که 80 میلیون نفر جمعیت دارد، باید هزینه کردها با دقت بالا انجام شود تا تمامی جوانب کار سنجیده و لحاظ شده و بهره وری به حداکثر خود برسد. دقیقا تفاوت ها بین کشورهای دارای منابع نفت خام که توسعه یافته هستند و کشورهایی که در حال توسعه هستند، از همین بخش سرچشمه می گیرد. دقیقا تفاوت در هزینه کردن درآمد حاصل از فروش منابع نفتی است. طبیعتا برای آن که کشور در مسیر توسعه قرار گیرد و اقتصاد مانند کشورهای توسعه یافته درآید، باید درآمد حاصل از فروش نفت در مسیر سرمایه گذاری، آن هم سرمایه گذاری که کشور در آن از برتری نسبی برخوردار باشد، مصرف شود. قطعا این روش بهترین و کامل ترین الگو برای کشورهای در حال توسعه است.
    به عنوان نمونه مشخص در این زمینه می توان به نروژ اشاره کرد؛ این کشور دارای منابع طبیعی نفت خام بوده و از سوی دیگر موفق شده است تا در مسیر توسعه به بهترین شکل ممکن قدم بردارد. در حال حاضر نیز نروژ از جمله کشورهای توسعه یافته و دارای منابع نفتی است. می توان مسیر طی شده توسط این کشور را با دقت زیر نظر قرارداد تا نکات مهم و کلیدی آن را استخراج کرد. اولین نکته ای که در زمینه مدیریت منابع نفتی کشور نروژ به چشم می خورد، واگذاری منابع و چاه های نفتی به بخش خصوصی است. حضور بخش خصوصی در هر بخشی از اقتصاد، حرکت آن بخش را به سمت بهره وری تضمین می کند. چرا که اولویت بخش خصوصی بهره وری ایجاد ارزش افزوده است. پس تمام منابع به بهترین شکل و با بالاترین بازدهی به کار می گیرد تا نتیجه حداکثری حاصل شود.
    نروژ در این زمینه بسیار هوشمندانه عمل و بخش استخراج نفت را به شرکت های خصوصی واگذار کرده است. استخراج نفت در این کشور توسط شرکت های خصوصی انجام می شود و محدودیتی برای حضور شرکتی خاص در این زمینه وجود ندارد. دولت نروژ از شرکت های استخراج کننده نفت مالیات مشخصی دریافت می کند. بنابراین هم دولت از این محل منتفع می شود و هم شرکت هایی که فعالیت های اکتشاف و استخراج نفت خام انجام می دهند. نکته ای که در این بخش باید به آن توجه ویژه کرد، حضور بخش خصوصی واقعی در اکتشاف و استخراج نفت است. اینکه بخش کوچکی از یک شرکت دولتی به بخش خصوصی واگذار شود، آن هم بخش خصوصی غیرواقعی و ادعا کنیم که شرکت های خصوصی در زمینه اکتشاف و استخراج نفت مشغول به فعالیت هستند، راه به جایی نمی برد.
    این فعالیت نه تنها بهره وری را به ارمغان نمی آورد، بلکه سرعت حرکت اقتصاد را هم می گیرد. دولت و متولیان امر در نروژ تعیین کرده اند که مالیات حاصله از استخراج نفت خام نباید در هزینه های جاری مملکتی خرج شود. بلکه این درآمد در بخشی اقتصادی سرمایه گذاری شده تا عواید آن صرف توسعه کشور شود. توسعه ای که هم نصیب جمعیت کنونی و هم نصیب نسل های آینده می شود. منابع طبیعی برای تمامی نسل ها است و در مصرف آن باید وسواس خاصی به خرج داد.
    با نگاهی گذرا به روند عملکردی نروژ، تفاوت های اساسی را در استفاده از منابع طبیعی درمیابیم. اگر از کشور نروژ نفت را بگیریم، اتفاق خاصی در روند اداره کشور رخ نمی دهد، چون به نفت به عنوان یک کالای سرمایه ای نگاه می کنند؛ برعکس کشورهای در حال توسعه که به نفت به عنوان یک کالای مصرفی توجه می شود.
    در ایران نیز بارها اشاره شده است که باید از خام فروشی نفت خام پرهیز و به این کالا به عنوان کالای سرمایه ای نگاه شود، اما حلقه مفقوده این زنجیره، ضمانت اجرایی است. قوانین بسیار در بهره وری از منابع طبیعی از جمله نفت خام و گاز طبیعی نوشته شده است، اما اقدامی مثبت و تاثیرگذار در راستای اجرای این قوانین انجام نمی شود.

    *محمود احترامی، کارشناس شرکت بین المللی آلپاری

    برچسب ها