یادداشتی از مدیر عامل و عضو هیات مدیره کارگزاری اعتبار تابان
حذف حجم مبنا؛ یکی از اصلاحات ضروری و اثرگذار در مسیر استانداردسازی بازار سرمایه
عصر بازار- مدیر عامل و عضو هیات مدیره کارگزاری اعتبار تابان در یادداشتی که در اختیار قرار داد، به اصلاح ریزساختارهای بازار سرمایه با تمرکز بر حذف حجم مبنا پرداخت و اعلام کرد: حجم مبنا یکی از اصلاحات ضروری و اثرگذار در مسیر استانداردسازی بازار سرمایه است.
سه شنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۴ - ۲۲:۲۳:۰۰
به گزارش پایگاه خبری «عصربازار» به نقل از سنا، متن کامل یادداشت مهدی رباطی مدیر عامل و عضو هیات مدیره کارگزاری اعتبار تابان را در ادامه بخوانید:
کارایی بازار سرمایه بهطور مستقیم تابع کیفیت ریزساختارهای معاملاتی آن است. هرچه قواعد معاملاتی سادهتر، شفافتر و منطبقتر با استانداردهای شناختهشده جهانی باشند، فرآیند کشف قیمت دقیقتر انجام میشود، ریسکهای غیرضروری کاهش مییابد و بازار میتواند نقش مؤثرتری در تأمین مالی اقتصاد ایفا کند. در این چارچوب، حذف حجم مبنا را میتوان یکی از اصلاحات ضروری و اثرگذار در مسیر استانداردسازی بازار سرمایه دانست.
حجم مبنا با هدف کنترل نوسانات و کاهش امکان دستکاری قیمت طراحی شد، اما در عمل، بهویژه در کنار دامنه نوسان ثابت، به یک محدودیت ناکارآمد تبدیل شده است. این قاعده باعث میشود حتی در شرایطی که عرضه و تقاضای واقعی شکل گرفته، قیمت پایانی بهطور کامل تعدیل نشود. نتیجه این وضعیت، ایجاد شکاف بین قیمت معاملاتی و قیمت تعادلی، انباشت فشار قیمتی و بروز نوسانات جهشی در روزهای بعد است. چنین الگویی نهتنها ریسک بازار را کاهش نمیدهد، بلکه آن را بهصورت غیرقابل پیشبینی توزیع میکند.
از منظر کاربردی، نخستین اثر حذف حجم مبنا بهبود فرآیند کشف قیمت و افزایش سرعت واکنش بازار به اطلاعات است. زمانی که هر معامله اثر کامل خود را بر قیمت میگذارد، اطلاعات بنیادی، گزارشهای مالی و اخبار کلان سریعتر در قیمتها منعکس میشوند. این موضوع موجب میشود تحلیلپذیری بازار افزایش یابد و سرمایهگذاران تصمیمات خود را بر مبنای سیگنالهای معتبرتری اتخاذ کنند. در نتیجه، تخصیص منابع به سمت شرکتهای کاراتر و پروژههای مولد تسهیل میشود.
دومین اثر عملی، افزایش نقدشوندگی واقعی و کاهش هزینه معاملات است. حذف حجم مبنا باعث میشود انگیزه حضور معاملهگران حرفهای و بازارگردانها افزایش یابد، زیرا اثرگذاری معاملات آنها محدود نمیشود. افزایش عمق بازار و کاهش فاصله قیمتهای پیشنهادی خرید و فروش، هزینه ورود و خروج سرمایه را کاهش میدهد. این موضوع بهویژه برای سرمایهگذاران نهادی، صندوقها و تأمین مالیهای بزرگ اهمیت دارد و زمینه جذب سرمایههای پایدارتر را فراهم میکند.
اثر سوم، کاهش رفتارهای معاملاتی غیرکارا و فرصتطلبانه است. وجود حجم مبنا، عملاً امکان طراحی استراتژیهایی را فراهم میکند که هدف آنها کنترل زمان تعدیل قیمت بهجای معامله بر اساس تحلیل است. حذف این قاعده، رفتارهای تاکتیکی را کماثر کرده و رقابت را به سمت تحلیل بنیادی، افق سرمایهگذاری و مدیریت ریسک سوق میدهد. این تغییر، کیفیت رفتار بازیگران بازار را بهطور محسوسی ارتقا میدهد.
در نهایت، حذف حجم مبنا زمانی بیشترین اثربخشی را خواهد داشت که در چارچوب یک بسته اصلاحی جامع دنبال شود. بازنگری در دامنه نوسان به سمت مدلهای پویا، افزایش ساعات معاملاتی، ارتقای نقش بازارگردانها و اصلاح سایر مقررات معاملاتی و پذیرش، مکملهای ضروری این اقدام هستند. مجموع این اصلاحات میتواند بازار سرمایه را از یک بازار محدودشده و واکنشی، به بازاری استاندارد، عمیق و پیشبرنده رشد اقتصادی کشور تبدیل کند.
پیشنهادهای اجرایی کوتاهمدت برای تکمیل اصلاح ریزساختارهای بازار
1. پایش مستمر نقدشوندگی پس از حذف حجم مبنا
در کوتاهمدت، لازم است شاخصهایی مانند عمق بازار، فاصله قیمتهای خرید و فروش (Bid-Ask Spread)، حجم معاملات مؤثر و نوسان تحققیافته بهصورت هفتگی رصد شوند. این پایش دادهمحور امکان میدهد آثار حذف حجم مبنا بهصورت عینی ارزیابی شده و در صورت لزوم، سایر ابزارهای کنترلی بهصورت هدفمند بهکار گرفته شوند، نه به شکل محدودیتهای فراگیر.
2. تقویت نقش بازارگردانها بهجای محدودیتهای قیمتی
با حذف حجم مبنا، اهمیت بازارگردانی حرفهای افزایش مییابد. بازنگری در مشوقها، تعهدات و ابزارهای بازارگردانی میتواند نوسانات مقطعی را بدون اخلال در کشف قیمت مدیریت کند. تجربه بازارهای موفق نشان میدهد بازارگردان فعال، جایگزین کاراتری برای محدودیتهای مکانیکی است.
3. حرکت تدریجی به سمت دامنه نوسان پویا
دامنه نوسان ثابت، در کنار حذف حجم مبنا، همچنان میتواند مانع تعدیل طبیعی قیمتها شود. پیشنهاد میشود مدلهای دامنه نوسان پویا، مبتنی بر نوسان تاریخی و نقدشوندگی هر نماد، بهصورت مرحلهای و آزمایشی پیادهسازی شوند. این رویکرد، کنترل ریسک را با حفظ کارایی بازار ترکیب میکند.
4. افزایش تدریجی ساعات معاملاتی
کوتاه بودن ساعات معاملات، فشار سفارشها را در بازهای محدود متمرکز میکند و نوسانهای غیرضروری ایجاد میکند. افزایش تدریجی ساعات معاملاتی، بهویژه در بازارهای با عمق مناسب، به توزیع بهتر سفارشها و کشف قیمت آرامتر کمک میکند.
5. ارتقای شفافیت اطلاعات و سرعت افشای دادهها
با کاراتر شدن سازوکار قیمتگذاری، اهمیت کیفیت اطلاعات افزایش مییابد.
بهبود زمانبندی افشای اطلاعات، استانداردسازی گزارشها و توسعه ابزارهای دسترسی همگانی به دادههای بازار، مکمل ضروری اصلاحات ریزساختاری است.
6. بازنگری در مقررات انضباطی با تمرکز بر رفتار، نه قیمت
بهجای تمرکز بر کنترل مستقیم قیمتها، مقررات انضباطی باید بر شناسایی و برخورد با رفتارهای مخرب مانند دستکاری، معاملات صوری و سوءاستفاده اطلاعاتی متمرکز شوند. این تغییر رویکرد، هم با استانداردهای جهانی همراستاست و هم اعتماد عمومی را تقویت میکند.