به گزارش پایگاه خ بری «عصر بازار»، نرخ ارز در واقع برابری واحد پولی یک کشور در برابر یک واحد پولی خارجی است. به عنوان مثال نرخ دلار در حال حاضر برابر با 34800 ریال است که نشان می دهد هر 34800 ریال برابر با یک دلار است. در ایران عمدتا وقتی سخن از نرخ ارز به میان می آید منظور نرخ دلار است چرا که عمده مبادلات خارجی تجار و شرکت های ایرانی با دلار است هرچند در صرافی ها اغلب ارزهای رایج دنیا نیز معامله می شود و نرخ آنها به عنوان ارز خارجی در دسترس است. نرخ ارز را شرایط اقتصادی دو کشوری می سازد که ارز آنها در مقابل هم دادو ستد می شود. به عنوان مثال نرخ دلار را شرایط اقتصادی ایران و ایالات متحده تعیین می کند و هر اتفاقی در این دو اقتصاد عامل تغییر این نرخ است.
نگاهی به نوسانات نرخ ارز در ایران نشان می دهد که ضعف اقتصادی کشور ما در چند دهه اخیر همواره باعث تقویت سایر ارز ها شده است و دخالت های دولت نیز نتوانسته است از این رشد نرخ جلوگیری کند.به عنوان مثال بررسی نرخ دلار در چند سال اخیر نشان میدهد که رشد اقتصاد آمریکا در مقابل افت اقتصاد ایران موجب رشد نرخ دلار شده است و دخالت های دولت در نرخ ارز نیز تنها مقطعی بوده و نتوانسته است باعث ثبات و عدم نوسان نرخ ارز شود. آنچه دولت تدبیر و امید در وعده انتخاباتی خود اعلام کرده بود، ثبات نرخ ارز و یکسان سازی نرخ آن (منظور یکسان کردن نرخ ارز مبادله ای که از سوی بانک مرکزی به گروههای کالایی خاص تخصیص می یابد و نرخ دلار در بازار آزاد است)، با گشایش های دو سال اخیر امکان وقوع بیشتری پیدا کرده است و این روزها مسئولان اقتصادی دم از یکسان سازی و ثبات نرخ ارز در سال 95 میزنند. حال سوال اینجاست که تاثیر این عمل بر اقتصاد و بازارهای مالی چگونه خواهد بود و آیا در عمل امکان پذیر است؟
این نکته را باید یادآوری کنیم که کمبود درآمدهای ارزی در عمل منجر به دو نرخی شدن ارز شد و زمانی امکان یکسان سازی ارز فراهم است که درآمد های ارزی کشور قابل توجه باشد و بانک مرکزی پاسخگوی تمام نیازهای بازار ارز باشد. به نظر گشایش های اخیر بعد از برجام، رفع تحریم ها و رشد درآمدهای نفتی و نشانه هایی از حضور سرمایه گذاران خارجی در ایران عرضه ارز را افزایش داده است و کاهش نرخ ارز در صرافی ها طی ماههای اخیر بهخوبی این ادعا را اثبات می کند. علاوه بر آن تراز تجاری ایران بعد از 37 سال مثبت شده است و این به معنی این است که برای اولین بار میزان درآمد های صادراتی کشور بیش از هزینه واردات شده است و ما شاهد افزایش ارز در کشور هستیم. تمام مسائل گفته شده نشان می دهد که بستر برای یکسان سازی نرخ ارز فراهم است و بانک مرکزی در حال حاضر به میزان کافی درآمد ارزی برای تخصیص به تمام نیاز بازار ارز را دارد.
اما نکته مهم این است که در حال حاضر نرخ ارز مبادله ای نزدیک به 15 درصد کمتر از نرخ ارز در صرافی هاست و یکسان سازی نرخ ارز با نرخ های فعلی مبادله ای نه تنها کار درستی نیست بلکه حتی در صورت توانایی بانک مرکزی در انجام این امر بسیار خطرناک است، چرا که با کاهش 15 درصدی نرخ ارز در بازار آزاد صادرات برای بسیاری از شرکت ها توجیه اقتصادی کمتری خواهد داشت و در عوض واردات کالاهای مشابه توجیه پذیر می شود و این امر باعث تضعیف اقتصاد تولید محور خواهد شد. لذا در بحث یکسان سازی نرخ ارز به نظر می رسد رشد نرخ ارز مبادله ای تا نرخ های صرافی ها و سپس برداشتن محدودیت عرضه آن از سوی بانک مرکزی بهترین سیاست ممکن باشد که این موضوع نیز خود باعث رشد بهای تمام شده کالاهایی که واردات مواد اولیه با ارز مبادله ای دارند، خواهد شد و تورم در جامعه را به دنبال دارد.
از سوی دیگر مسئولان امر دم از ثبات نرخ ارز میزنند؛ باید به این نکته توجه داشت که اقتصاد پویاست و اتفاقات روزانه در هر اقتصاد باعث نوسان نرخ ارز آن کشور در برابر سایر ارز کشور ها می شود و لذا نوسان نرخ ارز یک واقعیت اجتناب ناپذیر است که مقابله با آن منطقی به نظر نمی رسد و در بهترین حالت باید از نوسات شدید جلوگیری کرد.
در نهایت از نگاه کارشناسان اقتصادی باید به این واقعیت اقرار کرد که نرخ ارز را باید عرضه و تقاضا تعیین کند و نه سیاست های دستوری دولت؛ بنابراین مسولان اقتصادی به جای عرضه و یا خرید ارز از بازار باید تمرکز خود را بر تقویت اقتصاد قرار دهند چرا که در یک اقتصاد قدرتمند، ارز بدون هیچ دخالت خارجی به ثبات خواهد رسید. در مورد وضعیت ایران نیز با توجه به اینکه بزرگترین عرضه کننده ارز بانک مرکزی است، به نظر می رسد در حال حاضر با توجه به گشایش های اقتصادی اخیر توانایی یکسان سازی و ثبات آن در قیمت مد نظر بانک مرکزی وجود دارد اما بهتر این است که نرخ های تعیین شده از سوی بانک مرکزی بر مبنای واقعیت های بازار باشد.
* مجتبی عباسی
تحلیلگر کارگزاری بانک صنعت و معدن